به دور از تجملات
- شناسه خبر: 2525
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: «مثل شلوار جین آبی» یک تک گوییِ چهل و پنج دقیقه ای است که داستان زندگی شخصیت اصلی اش را با لحنی طنز و توامان تراژیک روایت میکند؛ درواقع این خود شخصیت اصلی است که از چند زاویه داستانِ زندگی عاشقانه اش و سانحه ی دردناک درگذشت همسرش را شرح میدهد و با پیچش های مختلف هر بار گره از رازی در زندگی شخصی خود میگشاید.
این که بازیگر در چنین نقش آفرینی دشواری بتواند انواع و اقسام حالات و درونیات کاراکتر را در بازی، گفتار و اجرایش به مخاطب القا کند کار آسانی نیست؛ خصوصاً وقتی پای کاراکتری این چنین آشفته احوال در میان باشد؛ کاراکتری سوگوار و پریشان با نشانگانی از بیماری آلزایمر که میان گذشته و حال دست و پا میزند و حالات درونی و برونی مختلفی را تجربه میکند؛ رضا مرد تنها و عشق از دست داده ایست که تنها ابزارهایش فکر و زبانش هستند؛ فکر و زبان برای برون ریزی این احساسات مختلف از رنج و درد گرفته تا عشق و دلدادگی و مرور خاطرات تلخ و شیرین گذشته…
اجرای چنین نمایشی بی تردید ریسکی بزرگ است؛ این که اساساً بدون هیچ اسبابی آن هم در فضایی بی اکسسوار و بدون حضور هیچ بازیگر دیگری بار همه چیز بر دوشِ تنها یک بازیگر باشد میتواند ما را به مفهوم خالص و مینی مالیستی از تئاتر برساند. درواقع گودرزی در«مثل شلوار جین آبی» بی هیچ تشریفاتی به لایه های زیرین متن نفوذ میکند و از مسیری درست احساسات مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد و او را بر صندلی خود میخکوب میکند.
در جایی از متن نمایش رضا می گوید: “گول هیکل معمولی من رو نخورید! من یک آدم کاملا غیرمعمولی ام” و این حقیقت دارد. این نامتعارف بودن نه تنها محدود به مختصات شخصیت پردازی تک شخصیتِ نمایش نمیشود بلکه دیگر عناصر آن را نیز در برمی گیرد؛ درواقع «مثل شلوار جین آبی» با همهی نمایشهایی که پیش تر دیده اید فرق میکند؛ هر المانی که بخشی از ساختار یک نمایش را قرار است تکمیل کند از این اثر حذف شده است تا با کاری خالص مواجه باشیم؛ کاری متکی به “متن” با متنی کوبنده که حتا نمیتوان و نباید واژه ای از آن را از دست داد زیرا درواقع متن، همه چیزِ اثر است.
«مثل شلوار جین آبی» نمایشی ست که شاید در ظاهر ساده و معمولی به نظر بیاید، شاید تجملات و تشریفات بسیاری از نمایش های پرزرق و برق امروزی را نداشته باشد اما متن پر پیچ و خم و میخکوب کننده اش آن را به اثری درست، بجا و منحصر به فرد بدل کرده که این روزها جای خالیاش در تئاتر ایران به شدت احساس میشد.
- یاسمن خلیلی فرد