چگونه سریال “نزد روانکاو” توانست این چنین همه گونه مخاطب را به خود بکشاند؟
- شناسه خبر: 18508
- تاریخ و زمان ارسال: ۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۱۹

هنرمندنیوز: ما در پائیز سال ۲۰۱۵ و پس از رخدادهای ترسناک تروریستی در شهر پاریس و دیگر نقاط فرانسه هستیم که شمار بالائی قربانی به بار آورد.
“فیلیپ دیان”، که نقش وی را “فردریک پییرو” ، بسیار خلاقانه و با تاثیر گذاری بسیار ایفا می کند، در مطب خود، در نزدیکی میدان “رپوبلیک” (جمهوری)، چند شخصیت پریشان را می پذیرد. گفتنی است که میدان رپوبلیک جائی است که بیشتر صف تظاهر کنندگان از آن جا راه می افتد ونزدیک به یکی از مکان هایی است که کشتار بزرگ تروریست ها در سال ۲۰۱۵ در آن انجام گرفت.
شخصیت ها ی پریشان این داستان عبارتند از یک زن جراح با مشکلات عشقی و عاطفی، یک زوج در تنش، یک دخترنوجوان از زندگی دست شسته و متمایل به خودکشی و یک نظامی عضو “گردان مداخله سریع” که هنوز از شوک کشتار دیسکوتک “باتکلان” در نیامده. در کنار آنها چند شخصیت حاشیه ای نیز، هر از گاه، وارد گود می شوند.
با شنیدن روایت هر یک از این بیماران، توفانی در سر دکتر “دایان” بر پا می شود و او را ناچار به بازگشت به سوی روانکاوش “استر” (کارول بوکه) ویاری خواستن از وی می کند که از دوازده سال پیش از او بریده بود.
با این ماجراهای پر کشش، “اریک توله دانو” و “اولیویه نکاش”، دو کارگردان ویژه که همواره با یکدیگر کار می کنند، تماشاگر را به سفری سرگیحه آور و متآثر کننده می برند. و از این رو، علیرغم ۳۵ فصله یودن این سریال، که رفم بالائی است و بیشتر تماشاگران پس از تماشای ۱۰ فصل از سریال های کنونی خسته می شوند، تماشاگر “نزد روانکاو” همچنان علاقمند باقی می ماند و دلش نمی خواهد سریال پایان پذیرد.
علت این است که گرچه داستان شخصی به نظر می آید، اما خط رابط آنها از یک سو تروریسم و کشتار و خون و خونریزی و از سوی دیگر، زندگی روانی شخصیت ها و آنچه در کودکی بر آنها گذشته، می شود. این برخورد روانکاوانه، که می توان گفت گونه ای بزرگداشت از علمی است که از چندی پیش بر سرش بسیار می کوبند، تماشاگر را به درون خود وی می برد و کلید هائی برای گشودن گره های روانش به او می دهد. به عبارت دیگر، تماشاگر به گونه ای خود را در برابر روانکاو می بیند. ازسوی دیگر، روند روانکاوی و بازی بسیار خوب شخصیت ها، سبب می شود داستان جهش پیدا کند و نبود دکور و حرکت و فرار داشتن در چهار دیواری های نفس بُر ، خسته کننده نشوند. رفت و آمد میان آن چه که در حیطه عمومی است و آن چه که در درون افراد و حتا خود تماشاگر می گذرد، تبدیل می شود به بهترین دستاویز برای دادن جهش به داستان. دیگر این که چهره بازیگران و بازی توانمند آنان، همراه با گفتگوی پیگیر، با ضرب آهنگی تند و سرشاراز ناتوانی شخصیت ها درسر پوش گذاشتن بر آنچه که نا خود آگاه رنجشان می دهد، تماشاگر را بی نهایت درگیر می کند و او را در برابر شکنندگی روانش می نهد.
زوایای برگزیده برای دوربین را هم نباید از یاد برد که عامل مهمی برای منتقل کردن هیجانات وتاثیر گذاری روایت می شود.
گفتنی است که این سریال اقتباسی است از یک سریال اسرائیلی به همین نام که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ پخش شد و تاکنون شماری کشور، از جمله آرژانتین، آمریکا، ژاپن، پرتقال و روسیه آن را برای تلویزیون هایشان تولید کرده اند. حال گرچه افتباس آمریکائی آن به نام “درحال درمان” (که عنوان فرانسه آن نیز همان است و من برای دادن گویائی بیشتر به این عنوان، “نزد روانکاو” را برگزیدم)، ازموفقیت چشمگیری برخوردار شد و چندین جایزه را از آن خود کرد، تنها پرسشی که می ماند این است که آیا افتباس های حدود بیست کشور از این سوژه و پرداختش (نمای واکنشی)، ازکیفیت افتباس فرانسوی برخوردار بوده اند ؟ پرسشی که پاسخ به آن دشوار خواهد بود. گفته می شود که هر کشور رنگ فرهنگی ویژه خود را به آن زده است….
در پایان باید افزود که شماری این سریال را چندان بیانگر کار روانکاوی و آنچه در مطب روانکاوان می گذرد نمی دانند و حتا از آن خرده می گیرند. اما نباید از نظر دور داشت که این یک سریال است . سریالی که می تواند کسانی را که در یپکار با دشواری های درونی خود هستند به روی آوردن به روانکاوی تشویق کند و به کمک آنان بشتابد.
“شهلا رستمی”