چرا برای «پییر سولاژ» بالاتر از سیاه رنگی وجود نداشت؟
- شناسه خبر: 55073
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۳

هنرمندنیوز: پدر رنگ سیاه، “پییر سولاژ”، نقاش فرانسوی در روز ۲۶ اکتبر ۲۰۲۲، در سن ۱۰۲ سالگی درگذشت و در روز ۲ نوامبر، امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه ، در حیاط چهار گوش موزه لوور، از وی بزرگداشت ملی به عمل آورد. در این مراسم، که به روی همگان باز بود، شماری از اعضای هیات دولت نیز شرکت داشتند. پیش از او از نقاش بنام، “ژرژ براک” در سال۱۹۶۳، “لوکور بوزیه”، آرشیتکیت ویژه در سال ۱۹۶۵ و “آندره مالرو”، نویسنده و وزیر فرهنگ به یاد ماندنی فرانسه در همین مکان بزرگداشت انجام گرفته بود.
“پییر سولاژ” که بود ؟
در نخستین نگاه به این هنرمند، آن چه بیشتر توجه را به خود جلب می کرد قد بسیار بلندش بود که همچون درختی تنومند از این سو به آن سو می رفت.
او که پدرش را زود از دست داد ویک روستائی بود، در دوازده سالگی ، تصمیم گرفت به نقاشی رو آورد واما چون از هر آموزشی گریزان بود و نخواست در چارچوب برنامه اموزشی مدرسه هنرهای زیبای پاریس و سپس شهر مونپلیه ، بگنجد، خود قلم مو به دست گرفت. فلم موهائی که خود می ساخت بیشتر گونه ای برس بودند. او به عنوان رنگ هم از قیرو ذغال استفاده می کرد. همین قیر بود که لکه ی وارفته اش بر زمین، در کودکی، در وی جرقه ای زیبائی شناختی زد و همانگونه که خود می گفت ، تغییر شکل در لکه های قیری که در کودکی از پنجره اش بر زمین می دید و یا از کنارشان می گذشت در او شوکی به وجود آورد. اما دُم خروسی که به قیر آلوده شده بود و با ورودبه خانه و پریدن از جائی به جائی دیگر جای پا می گذاشت واز جمله بر روی کاغذ سفیدی که بر روی میز بود، الهام نخستین را به وجود آورده است.
سبک “سولاژ” و ویژگی آن
“سولاژ” کسی بود که برایش نور اهمیت بسیاری داشت و امتزاج نور و شیارهای برس نقاشی بود که طیف گسترده ای از انگاره را برایش به وجود می آورد. روشی که گر چه به ظاهر یکنواخت می رسد امابیننده را در برابر یک دنیای بیکران قرار می دهد، برایش پرسش و احساس برانگیز می شود. از این رو ست که این آثار، طی بیش از شصت سال، در نمایشگاههای جهان شمار بسیاری را به خود کشانده است.
“سولاژ” بسیار زود سبک خود را پیدا کرد و درحالی که در دوران پس از جنگ، نقاشان دیگر از رنگ های بسیار استفاده می کردند، او سیاه را برگزید چون برایش رنگی گرم بود. البته او گاه نیز از رنگ استفاده کرده است اما سیاه را مادر همه رنگ ها می دانست.
“پییر سولاژ” سالها با این رنگ تابلوهای خود را می اندوخت. این تکرار روش مند او را در دل رنگی فرو برد که همه فضایش را پر می کرد و در هر گام اقق تازه ای را برایش می گشود. هریک از تابلوهای وی، به نسبت نور و چرخش آن به گونه ای رنگی دیگر به خود می گیرد. خود او هم می گفت که بر روی رنگ سیاه کار نمی کند بلکه بر روی نور بر رنگ سیاه تمرکز دارد.
“سولاژ” یکی از آخرین نقاشان فرانسوی مطرح در برون از این کشور
این برخورد”سولاژ” با رنگ سیاه درآغاز برایش در برون از کشورش سرشناسی به ارمغان آورد و سپس این سرشناسی به درون آن نیز رخنه کرد. گرچه او نسبت به این سرشناسی بی تفاوت نبود اما از مجلس آرائی نیز خوشش نمی آمد. بسیار دوست باز بود و از شراب لذت می برد.
آثاز “سولاژ”، نه تنها در برون از کشورش نامور شدند، بلکه گاه نیز در حراجی های هنری رکورد شکن گردیدند. از جمله در حراجی نیویورک در سال ۲۰۲۱، یکی از تابلوهای دوران سرخش (سال ۱۹۶۱)، به مبلغ ۲۰٫۲ میلیون دلار به فروش رسید.
اما آن چه برای سرشناس ترین نقاش این دوران فرانسوی در جهان اهمیت داشت، پرسشگری پیرامون هنر نقاشی وچیزی که این هنر می تواند بیان کند، بود. جالب اینجاست که او در خانه ای که در شهر “ست” ساخته بود و از چشم اندازی بی همتا برخوردار بود زندگی می کرد اما چندان از این چشم انداز بهره نمی گرفت و چون دچار بی خوابی بود، شب ها را در آتلیه تاریکش می گذراند و در آن کار می کرد.
آشنائی او با ادبیات و دنیای باستان بسیار ژرف بود. او نه تنها هنر پیش از کلمبیائی آمریکای لاتین و نقش بندی در پارچه های آفریقائی را می شناخت ، کار گرافیست های مدرن و از جمله “پرسپولیس”، اثر مرجان ساتراپی، گرافیست ایرانی تبار را هم از دید نمی انداخت. کتاب نگاره ای که سراسر به رنگ سیاه بود.
نظر به عمر درازی که داشت، “پییر سولاژ” همه رخدادهای یک قرن را به چشم دیده و شمار بزرگی هنرمند را از نزدیک شناخته است. در میان آنها می توان از “هانس هارتونگ” (۱۹۰۴-۱۹۸۹)، “فرانسیس پیکابیا” (۱۸۷۹-۱۹۵۳)و “فرناند لژه” (۱۸۸۱-۱۹۵۵) نام برد .
به هر رو، هنرمندی که درسال ۱۹۷۹، “ماورای سیاه” را برای نام نمایشگاهی که شهرداری پاریس به کارهای او اختصاص داده بود بر گزید، بیانگر همه آثار بعدی او شد. شهرداری پاریس نام “دیدن نور” بر این نمایشگاه نهاده بود. اما به باور “سولاژ” “دیدن نور” پدیده اپتیک را به یاد می آورد در حالی که رنگ سیاه به خودی خود به معنای نبود کامل نور است و جسنجوی نور از ورای این رنگ جای دیگری را در ذهن باز می کند.. به گفته وی قرار نبود که بسان دوران کودکی اش که برف را، نه با دانه های سفید، بلکه با دانه های سیاه بر روی صفحه ای سفید، مجسم می کرد به وجود آورد. بنابراین از آن پس بود که این نام به عنوان آخرین برخورد با هنر نگاره گری بر جا ماند.
آخرین نمایشگاه آثار”سولاژ” در سال ۲۰۱۹، در سالن چهارگوش موزه لوور به مناسبت صد سالگی اش برگزار شد.
آفریننده ی “ماورای سیاه”، یا سرزمینی دیگر برای رنگ سیاه، بدون تردید مدلی برای نقاشان جوان خواهد بود. به هر رو ، طی این سال ه، ا زنگ سیاه، که بیشتر رنگ عزا بود، جای بسیار بزرگی را در بسیاری از زمینه ها و به ویژه دکوراسیون خانه ها پیدا کرده و از مد نخواهد افتاد.
«شهلا رستمی»