6 دلیل برای تماشای دومین سریال معمایی امین حسینپور
چرا «بازنده» پیشنهاد خوبی برای سریالبینها است؟
- شناسه خبر: 81856
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
سریال بازنده ساخته امین حسینپور از ۳۰ شهریور ماه (۲هفته پیش) از طریق پلتفرم فیلیمو پخش شده و توانسته با وجود سابقه نه چندان زیاد سازنده آن، بازخوردهای فراوان و مثبتی در میان کاربران مجازی و رسانههای اجتماعی پیدا کند. در این نوشته دلایل پربیننده و توجه مخاطبان و از سویی موفقیت سریال، به طور اختصار ارائه شده است:
ژانر معمایی و جنایی
این گونه سینمایی از پرطرفدارترین گونههای سینمایی در جهان است که به دلیل فضای رازآلود، هیجان آور و حتی ترسناک آن تماشاگران زیادی را جذب میکند و در صنعت سریالسازی دنیا نیز، مجموعههای تلویزیونی زیادی در نت فلیکس، اچ بیاو و … در این ژانر ساخته شده که شاید «فارگو» که در ۵ فصل عرضه شده، یکی از مشهورترین آنها باشد. این در حالی است که با وجود این عطش و تمایل مخاطبان ایرانی، آثار معمایی و جنایی کمی در سینما و تلویزیون ایران تولید میشود که از جمله سختیهای این گونه آثار، فیلمنامه و کارگردانی مشکل آن است. مخلص کلام اینکه جای گونه معمایی جنایی در میان آثار نمایش خانگی ایران خالی بود و با وجود تولید برخی آثار این چنینی، شمار آنها به تعداد انگشتان یک دست نیز نمیرسد. با این اوضاع، طبیعی است که تمایل مخاطب ایرانی به سریالی مانند بازنده که حال و هوایی نوآری دارد و درونمایه جنایی و معمایی آن از همان تیتراژ و پلانهای اول، آشکار میشود، مضاعف شود و حرف و حدیثها و تحلیل و نظرات از همان قسمتهای نخستین آن شروع شود.
فیلمنامه
همچنانکه گفته شد فیلمنامه آثار جنایی معمایی، فیلمنامههای سخت و پیچیدهای هستند که در صورت گاف و باگ داشتن، دست فیلمساز خیلی زود رو میشود و تماشاگر فیلمبین و باهوش امروزی عطای دیدن این گونه آثار را به لقایش خواهد بخشید. امین حسینپور در جایگاه نویسنده و کارگردان که پیشتر مینیسریال «درمانگر» را نیز در گونه سایکودرام معمایی ساخته بود، با وجود سن و سال و تجربه کم فیلمسازی، تخصص خوبی در این گونه پیدا کرده است و توانسته تعلیق و جزئیات داستان و ساختار معماگونه آن را طوری طراحی کند که نه تماشاگر از ادامه آن دلزده شود و نه بتواند ادامه آن را حدس بزند. با اینکه در برخی کامنتها، به طولانی بودن دیالوگها اشاره شده اما مشخص است که همه دیالوگها با فکر و مهندسی طراح شده است به طوریکه جزئیات داستان و شخصیتها به طور تدریجی و قطرهچکانی و به شکلی پازلگونه تعبیه شده است تا جاییکه تماشاگر با دنبالکردن مسیر درام، گویی در حال تکمیل یک پازل و حل یک معماست.
اقتباس ادبی
در حالیکه بارها پاشنه آشیل ازلی ابدی سینما و به طورکلی آثار نمایشی ایرانی، فیلمنامه و داستان آنها عنوان شده، یکی از پیشنهادهای همیشگی برای حل این بحران و معضل همیشگی،رجوع به ادبیات داستانی به خصوص ادبیات کلاسیک است. سازندگان بازنده با اقتباس از یک داستان فرنگی با نام «زنهمسایه» توانستند بخشی از حفرهها، باگها و ایرادات همیشگی فیلمنامههای ایرانی را با توسل به یک قصه کلاسیک و موفق خارجی حل کنند. بخصوص اینکه مرجع داستان سریال بازنده، جایزه کتاب سال ۲۰۱۶ را نیز گرفته و یک داستان توصیفی جذاب، معمایی و با جزئیات است که حسینپور تلاش کرده تا حد امکان به منبع اقتباس وفادار بماند. داستان این رمان از مهمانی شام دوزوج که در همسایگی یکدیگر زندگی میکنند شروع میشود و درهمان فصلهای ابتدایی با اولین اتفاق مواجه میشویم: نوزاد آنهو مارکو ربوده میشود. اما این تنها اتفاق تکاندهنده داستاننیست؛ رمان با ورود پلیس و تحقیقات آنها پیش میرود و در اینمیان از رازها، فریبها و دروغهایی که بین این زوجهای همسایهوجود داشته پرده برداشته میشود.
فضاسازی، رنگ، نور و طراحی صحنه
یکی از تفاوتهای عمده سریال بازنده با سریالهای دیگر نمایش خانگی و حتی سریالهای ایرانی که از همان آغاز هویدا میشود، توجهی است که سازندگان آن به نورپردازی، رنگ و لحن و فضاسازی آن داشتند به نحویکه از همان تماشای لحظات قسمت اول سریال، میتوان دریافت که با سریالی متفاوت طرف هستیم که سازندگان آن در درجه اول و قبل از فیلمسازی، یک سینه فیل حرفهای بودند که جزئیات بصری و حض تماشاگر از فضای تصویری سریال برایشان اهمیت زیادی داشته است. از این رو است که مطابق برخی الگوهای ژانر نوآر شاهد باران، فضای تاریک و طراحیهای لباس و نورپردازی های کم در صحنههای متعدد هستیم که این فضاسازی بیشتر و به طور خاص دل سینهفیلها و مخاطبان سختگیر سینما و سریال را برده است. اگرچه در نظرات خوانندگان، برخی به یکنواخت بودن و ثابت و محدود بودن لوکیشنها اشاره داشتند اما به اندازهای فضای تعلیق و معمایی قصه، جذاب درآمده که این حجم از بستهبودن و محدودیت آنچنان به چشم نمیآید.
تعلیق
تعلیق یا سوسپانس، لازمه اصلی قصههای معمایی و جنایی است که به نظر میرسد در بازنده طراحیهای دقیق و گستردهای برای اجرای این مهم اعمال شده است تا جاییکه مشخص نمیشود که چرایی و چگونگی گم شدن نوزاد در قسمت اول چطور صورت گرفته است. یکی از تمهیدات روایی برای این تعلیق و رو دست زدن به تماشاگر، دروغها و فریبهایی که شخصیتهای پیچیده داستان مطرح میکنند که سبب میشود علاوه بر کاراگاه و پلیس داستان، تماشاگران نیز بارها رو دست بخوردند و نتوانند عامل، دلیل و ارتباطات گم شدن نوزاد را کشف کنند.
شخصیت و بازیها
بازنده سریال پرکاراکتری است و از علیرضا کمالی، صابر ابر و پیمان قاسمخانی تا سارا بهرامی، صدف اسپهبدی و رویاجاویدنیا در آن حضور دارند. تجربه نشان داده که بازیگران محبوب و مشهور تاثیر زیادی در جذب و همراه کردن سریالها و فیلمهای سینمایی دارند و سازندگان بازنده به خصوص امین حسین پور سعی کرده نسبت به سریال اول خود درمانگر، بازیگران سرشناستر و جذابتر را به کار گیرد. علاوه برانتخاب بازیگران، بازیهای هم در سریال بازیهای خوب و باورپذیری از آب درآمده است. بازی علیرضا کمالی در نقش کارگاه کیانی از شگفتانههای سریال است که بعد از موفقیت این بازیگر قدرنادیده در سریال پوست شیر، باعث همراهی طرفداران او با این مجموعه میشود. صابر ابر بازی متفاوتتر و بهتری از کارهای قبلی خود ارائه داده هرچند سارا بهرامی نقش زن متاهل افسرده را قبلتر هم بازی کرده بود. اسپهبدی و جاویدنیا حضور جذاب و پررنگتری نسبت به نقشهای قبلی خود دارند در حالیکه بازی قاسمخانی تا حد زیادی با تصنع و بزرگنمایی همراه بوده است. بجز بازیها، شخصیتپردازی تک تک کاراکترها طوری طراحی شده که علاوه بر معمای کلی داستان، این افراد نیز در زندگی خود دارای معمایی باشند که مدام تماشاگر با وجوه مختلف زندگی و روحیات آنها آشنا شود.