چالشی که ویروس کرونا برای هنرمندان به بار آورده است
- شناسه خبر: 20441
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: هنرمندان، چون آسیب دیدگان دیگر، در حالی با دشواری ها دست و پنجه نرم می کنند و هنوز هم روشنائی پایان تونل را نمی بینند که میلیونر ها میلیاردر می شوند و ثروت اندوزی روسای شرکت های بزرگ، که همه می شناسند، به شکلی دردناک شکاف به وجود آمده میان تهی دستان و بالا دستان را پر رنگ تر می سازد.
آمارها حکایت از این دارند که دارائی میلیاردر ها، به ویژه آنهائی که در بخش تکنولوژی های پیشرفته و دارو و بهداشت فعالیت داشتند، از مرز۱۰٫۰۰۰ میلیارد دلار گذشته است و نسبت به قله ای که در سال ۲۰۱۷ به آن دست یافتند، رکورد شکن شده است. سازمان “اکسفام” (سازمان جهانی مبارزه با فقر، اختلافات طبقاتی و بی عدالتی ها، به ویژه در پی تغییرات آب و هوا…)، در آخرین گزارش خود، دستیبابی به این سطح از دارائی را، آنهم طی ۹ ماه، شرم آور، غیر اخلاقی و تحمل ناپذیر می خواند. “اکسفام” می گوید: افزایش ثروت ده ثروتمندترین فرد جهان، خدود ۵۴۰ میلیارد دلار بوده است. تنها در فرانسه، میلیاردر ها ، طی این مدت، نزدیک به ۱۷۵ میلیارد یورو به سرمایه خود افزوده اند، که دو برابر بودجه همه بیمارستانهای عمومی است!! “اکسفام” می گوید، رئیس آمازون، “جف بزوس”، می توانست دست کم با سودی که به دست آورد، مبلغ ۱۰۵٫۰۰۰ دلار پاداش به ۸۷۶٫۰۰۰ کارمند خود در دنیا واریز کند. این در حالی است که فروش جت های خصوصی در دنیا، در پی توقف پرواز هواپیماها، به شدت افزایش یافته و هم زمان، میلیون ها نفر (به ویژه زنان)کار خود را از دست داده اند و گرسنگی در دنیا بیداد می کند.
در انگلستان حدود ۸۰% موزیسین ها کار خود را از دست داده اند و در آمریکا هم آنها وضع چندان خوبی ندارند. در آلمان، تنها آنهائی از یک حقوق کمکی برخوردار می شوند که به شکل رسمی در یک ارکستر استخدام بوده اند. پیمانی ها هیچ کمکی دریافت نمی کنند. در فرانسه، کمک دولت تنها نیازهای اولیه را بر آورده می کند.
از سوی دیگر، این بیکاری ها سرچشمه پاره ای از بیماریهای روانی و اعصاب، چون افسردگی شدید شده اند و چون بیمارستانها از بیمارهای کرونائی پر است، بسیاری خود را درمان نمی کنند. روزنامه لوموند به فاجعه خودکشی سه کودک گرداخت و از قول یک روانکاو سرشناس نوشت که ۴۰% دبستانی ها نگران و غمگین هستند و به مرگ فکر می کنند. ..
برخی راههائی برای خود می یابند و برخی دیگر خود را در موج نا امید ها رها می کنند..
پاره ای از هنرمندان نیز ، هر کدام به گونه ای، فریاد انزجار و یا بی تابی خود را بیان می کند. شماری نیز برای نان شب به شغل هائی تن در می دهند که نیازی به هیچ گونه دیپلم و یا تخصص ندارند.
یکی از آنها “گوتیه هرمان” ، نوازنده ۳۹ ساله ویلنسل است که درروز ۱۹ آوریل، یک ماراتون ۹۰۰ کیلومتری را برای جمایت از فر هنگ آغاز کرد. او که از جائی در منطقه “اسون” به راه افتاد، قرار است در ۲ ماراتون در روز شرکت کند تا به مقصد، یعنی شهر “اکس آن پرووانس” برسد.
بدین ترتیب، او به مدت سیزده روز ویلنسل خود را کنار می گذارد تا بتواندبا “سرکشی مثبت” خود را ارضا کند. در این سرکشی او تنها نیست و شماری ورزشکار وی را همراهی می کنند. یک ویلنیست دیگر به نام “بنژامن دوکاس”، که در پی یک تصادف اسکی، یه دشواری راه می رود، با دوچرخه وی را دنبال می کند. هدف آنها از پیمودن بخش بزرگی ازخاک فرانسه در خواست برای دوباره راه اندازی فرهنگ است.
“گوتیه هرمان”، که با از دست دادن ۸۰ تا ۹۰ کنسرتی که در سال می دهد، ۹۵% در آمدش را از دست داده می گوید :” این چالش برایم به سان اعتصاب غذاست. بدین ترتیب احساس می کنم کنترل آینده ام را به دست گرفته ام و می توانم، با حمایت از هنرمندان دیگر در فرانسه، پیش بروم.”
او در نظر دارد با گرد آوری پول وجلب اسپانسر ها، چند پروژه هنری را به سرانجام برساند . این پروژه ها، زمینه های گوناگون چون تآتر، موسیقی اپرائی، موسیقی مجلسی، هنرهای بصری و نمایش های موزیکال را در بر می گیرند.
سه کنسرت به هنگام پیمودن این ۹۰۰ کیلومتر اجرا خواهد شد و هر شب ویدئوی از مرحله ای که در آن روز طی شده بر روی صفحه فیس بوک “گوتیه هرمان” گذاشته می شود.
یک ماجرای دیگر
ماجرای دیگری که در همه رسانه ها پخش شد و بسیاری را غمگین کرد، سرنوشت یک خواننده باریتن اپرا، به نام “سباستین سول” است. این هنرمند، که دیپلمه کنسرواتوارهای عالی پاریس و برلن است، فعالیت های هنری اش را، از سال ها پیش، بیشتر در اتریش انجام داده در آنجا ساکن بود. او همچنین در آلمان، لهستان، مجارستان و شماری دیگر از کشورها هم فعالیت پیگیر داشت. در پی فرنطینه ها، این خواننده اپرا همه قرارداهایش را از دست داد و به فرانسه، نزد خانواده اش بازگشت. در اینجا بود که، به گفته خویش، دریافت که وجودش هیچ ارزشی ندارد و از همه نظر سر بار خانواده اش است. اما چون به دوچرخه سواری علاقمند بود، به تحویل خوراک روی آورد و هم اکنون باید، برای دستیابی به یک دستمزد ناچیز، ساعت ها رکاب بزند. مشکل او در اینجاست که چون در فرانسه به کار مشغول نبوده، نمی تواند از مزایائی که دولت این کشور برای هنرمندان، زیر عنوان “سال سفید”، در نظر گرفته استفاده کند و چون شهر وند اتریش نیست، از چندان حفوفی در آنجا برخوردارنمی شود. او می گوید : طبیعی است که فرانسویانی که به صندوق های این کشور مالیات پرداخته اند از این کمک ها استفاده کنند و به خود اولویت نمی دهد. “سباستین سول” می افزاید که در اتریش ، شماری از ارکسترهائی که با آنها همکاری می کرده، متعلق به بخش خصوصی بوده اند و همگی ور شکسته شده اند. حال اگر اوضاع بهبود پیدا کند، یک شبه همه چیز به حال عادی در نخواهد آمد. و اگر بخواهد در فرانسه بختش را بیازماید، باز هم به سودش نخواهد بود چون در اینجا شناخته شده نیست و باید از صفر آغاز کند…
“سباستین سول” پروژه هائی برای آینده دارد که باید برای انجامشان منتظر پایان پاندمی باشد.
این دو هنرمند نماینده شماری دیگر هستند که ویروس گرونا و پیامد های آن، آنها را به دامن بیکاری و تنگدستی انداخته است. پرسش این است : تا کی ؟
“شهلا رستمی”