هنر و تجربه… آنچه ما میخواهیم… آنچه مدیران میخواهند
- شناسه خبر: 52656
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
*محمدرضا لطفی (کارگردان سینما و منتقد)
۱) اواخر سال گذشته بود که مدیران فعلی سینما تصمیم به تعطیلی سینمای هنر و تجربه گرفتند… با این نوید که به زودی و در اردیبهشت ماه،این سیستم با رفع عیوب قبلی به شکلی قدرتمندتر شروع به کار می کند.
۲) اردیبهشت ماه آمد و رفت و چند ماه هم گذشت…حاصل تا کمی قبلتر انتشار یک لوگوی نه چندان با سلیقه بود.
۳) بعدتر نام محمد طیب از سوی مرکز سینمای مستند و تجربی متولی جدید سینمای هنر و تجربه به عنوان مدیر این بخش اعلام شد…جوانی سی و پنج ساله که مدیر بازرگانی این مرکز هم بود.
۴) نام محمد طیب را باید جایگزین مدیران قبلتر یعنی امیرحسین علم الهدی و جعفر صانعی مقدم بدانیم…نام هایی که در سینما شناخته شده بودند و هستند…دیکته نانوشته غلط ندارد…پس فعلا درباره طیب که ظاهرا دستی هم در پخش خارجی فیلم های ایرانی هم داشته چیزی نمی گوییم…اما درباره این مهم و قیاس که ناخودآگاه در ذهن سینماگران،خصوصا سینماگران این بخش شکل می گیرد،نباید فراموش کنیم که همچون سکه ای می تواند دو رو داشته باشد…روی مثبت آن احتمالا انگیزه بالا به واسطه جوان بودن طیب و آشنایی با سینمای روز دنیا و روی منفی که آن هم به دلیل جوان بودن طیب می تواند بخشی از سینماگران این حوزه و خصوصا سینماگران باسابقه تر و مطرح و سن و سال دار را بر روی این صندلی ریاست برنتابند و به سمت آن نروند…زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد و در این زمینه امیدوارم طیب بسیار هوشیار باشد.
۵) برنامه های در دستور کار این گروه اکنون منتشر شده است…راستش تفاوت چندانی با شیوه قبلی در آن،حداقل روی کاغذ نمی بینم…چه بسا ضعف هایی هم به آن اضافه شده است…به عنوان نمونه اکران هر فیلم به مدت دوهفته و بعدتر در صورت استقبال ادامه اکران آن فیلم…پر واضح است که سینمای هنر و تجربه باید اکران عرضی داشته باشد و نه طولی…در شیوه قبلی هر فیلم حداقل سه ماه اکران بود…اما مهلت دو هفته ای،آن هم برای این جنس از فیلم ها واقعا جنبه شوخی دارد…آن هم برای فیلم هایی که در ذات خود توان مالی بالایی برای تبلیغات ندارند…پس دلیل تعطیلی گروه قبلی و اختراع از اول چرخ واقعا برای چه بود؟
۶) صحبت از تبلیغات شد…یکی از ضعف های سینمای هنر و تجربه موضوع تبلیغات بود،اینکه تبلیغات برای این فیلم ها به طور کلی جدی گرفته نمی شد و بودجه جدی هم برایش نوشته نمی شد…ظاهرا هنوز هم در دوره جدید این معضل وجود دارد و به این بخش نگاه جدی نمی شود…خصوصا با ضرب العجل دو هفته ای برای فیلم ها…فراموش نکنیم که این جنس سینما برای جذب و کشف مخاطبان خاموشش باید حتی بودجه ای فراتر از فیلم های معمول و رایج داشته باشد…اما ظاهرا در این دوره هم در روی همان پاشنه می چرخد.
۷) اکران آنلاین اگرچه به شکل ناقص و غلطی در سینمای ما در حال اجرا است…اما به هرحال نمی توان منکر آن شد و این پدیده را نادیده گرفت…اعلام شده است که بعد از اکران فیلم ها درسالن،در صورت تمایل صاحبان آثار،فیلم ها اکران آنلاین می شوند…اطلاعات دیگری در دست نیست،پس این پرسش پیش می آید که این اکران آنلاین قرار است بر بستر کدام پلتفرم اجرا شود؟اگر پلتفرم های رایج و شناخته شده است،که چه نیکو…اگر قرار است پلتفرمی جدید برای این فیلم ها تاسیس بشود و آثار راهی آنجا شوند،که به نظرم بهتر است اصلا چنین کاری صورت نگیرد…چون معرفی و تبدیل به برند کردن یک پلتفرم جدید،خود حکایت و بودجه و زمانی جداگانه را طلب می کند و این کار بیشتر از سر باز کردن است.
۸) روح الله سهرابی مدیر کل اداره نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی،چندی پیش در مصاحبه ای اعلام کردند که هفتاد درصد فیلم های پشت خط اکران مانده به هنر و تجربه می رسند…حتی و اگر که احتمالا قطعا هم همین طور است،این حرف و مصاحبه از سر خیرخواهی و دلسوزی بوده باشد،ادبیات و انرژی بدی دارد و افسوس از این کلام…سینمای هنر و تجربه متفکر ترین و فرهنگی ترین بخش سینمای ایران است…روی صحبتم با مدیران سینمایی و نه مدیران قبلی و فعلی گروه هنر و تجربه است(چه فعلی و چه مدیران قبلی)، بیاییم یک بار برای همیشه تکلیف خود را با این سینما شفاف کنیم…به صراحت سخن بگوییم و بالاخره از این جنس سینما و این گروه چه می خواهیم…ما به عنوان سینماگران این حوزه خواسته مان چیست و مدیران به عنوان متولیان این گروه هدفشان چیست…بی شک ما می خواهیم این سینما در بستر هر نامی مورد حمایت قرار بگیرد…شکوفا شود…مخاطبان خاموشش شناسایی و ترغیب به آمدن در سالن های سینما شوند…سینماگر این حوزه جدی گرفته شود…برای فیلم و اثرش پدرانه رفتار شود و در نهایت مدیران آن را باور داشته باشند و کنار آن باشند…اما حال مدیران سینمایی چه در گذشته و چه در حال چه تصور و خواسته ای از این گروه و سینما دارند؟آنها هیچ وقت شفاف صحبت نمی کنند…اما چیزی که به نظر می رسد،این است که تصور آنها از این گروه کم کردن بار ترافیک اکران فیلم ها بوده و هست…گویی آنها می خواهند به هر شکل ممکن از شر فیلم های پشت خط اکران مانده خلاص شوند و چه مکانیزمی بهتر از گروه هنر و تجربه…اگر چنین است که افسوس…اگر چنین است که نه ده سال،صد سال دیگر هم برای این گروه و این جنس سینما اتفاقی رخ نمی دهد…چون خواسته سینماگران این حوزه با نگاه و خواست مدیران از آن دچار تعارض است…اما ایکاش یکبار برای همیشه مدیری به صراحت نگاهش را به این گونه از سینما در کشور ما اعلام نماید،تا نه ما در این طرف خط تصور و خواسته باطل و عبث نداشته باشیم و تکلیف خود را بدانیم و نه مدیران مجبور به بیان مطالبی خلاف آنچه در ذهن دارند شوند.