“هایپر رئالیسم” (فرا واقع گرائی): این یک بدن نیست” در نمایشگاهی شگفتانگیز
- شناسه خبر: 53420
- تاریخ و زمان ارسال: ۴ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۹

هنرمندنیوز: در نمایشگاه شگفت انگیزی به نام “هایپر رئالیسم” (فرا واقع گرائی) : این یک بدن نیست”، از روز ۸ سپتامبر ۲۰۲۲ ، درموزه “مایول” پاریس آغاز شده وتا ۵ مارس ۲۰۲۳ ادامه خواهد داشت، آثار بیش از ۴۰ تندیس گر بین المللی، در بخش های گوناگون به نمایش گذاشته شده است.
هایپر رئالیسم چیست و از کی آغاز شده است ؟
پیش از سخن درباره نمایشگاه هیجان انگیز یاد شده، شاید بد نباشد سخنی کوتاه درباره این سبک گفته باشیم که در سالهای ۱۹۶۰ در آمریکا پایه اش ریخته شد. هنری که به گونه ای دیدگاه ما از هنر را دگرگون می سازد. اساس این جنبش هنری در آفریدن یک نقاشی و یا تندیس بسیار واقع گرا از یک نگاره است. آفرینشی که می بایست دید تماشاگر را به چالش بکشد و او نتواند یک عکس را از یک نگاره تشخیص دهد. نخستین نمایشگاه آثار در پیوند با این هنر در سال ۱۹۷۲، برای نخستین بار در پاریس برگزار کردید.
عکس هائی که برای کشیدن نگاره مورد استفاده قرار میگیرند می بایست عکس های بسیار باکیفیتی باشند که بتوانند جزئیاتی را نشان دهند که چشم انسان در حالت معمولی نمی تواند آنها را ببیند. از سوی دیگر، هنرمند هایپر رئالیست می بایست از تکنیک و توانمندی بسیار بالائی برخوردار باشد که بتوانند بیننده را برانگیزد و موجی از شگفتی در او به وجود بیاورد. هنرمند هایپر رئال، نه تنها از دید تکنیکی در چالش بزرگی فرار می گیرد، بلکه می بایستی بازی نور و رنگ را نیز در تیرگی ها و برجستگی های اثرش در نظر بگیرد.
با استفاده از تکینک های رایج، از جمله مدلاژ، مولاژ و افزودن رنگ های گوناگون بر روی تندیس ها، هنرمندان هایپر رئال آثاری گمراه کننده و گاه خنده دار به وجود می آورند که بسیار پرمعنا می شوند. می توان گفت که هایپر رئالیسم آینه ای می شود برای دوران پرتنش ما.
نخستین هنرمندان هایپر رئالیست چون همزمان به هنر عکاسی نیز می پرداختند، در رده فتو رئالیسم قرار می گرفتند. از جمله آنان “چک کلوز” است که به دلیل شیوه ویژگی عکاسی اش، به عنوان یکی از بنیان گزاران گروه عکاسان رئالیست در آمریکا، در دهه ۶۰، شاخته می شود.
نسل دوم که در سالهای ۱۹۸۰ و ۹۰ پدیدار شد، بیشتر بر چشم انداز های شهری وگاه نیز مناطق روستائی توجه می کرد.
نسل های بعدی وبه ویژه امروزی که ابزارهای نوین نگاره برداری و عکاسی را در دست دارند نگاره گری فرا وافع گرایانه را در گستره بسیار بزرگتری آزمایش می کنند و کار آنها از گونه گونی بسیاری برخوردار است.
نمایشگاه چشمگیر “هایپر رئالیسم، این یک بدن نیست”
نمایشگاه موزه “مایول”، برای نخستین بار یک دید فشرده از جنبه های گوناگون این مکتب از ورای ۴۰ تندیس هنرمندان بسیار بزرگ می دهد.
در این آثار که نمی توان آنها را در رده های وافعیت، هنر و یا کپی دسته بندی کرد، بیننده می تواند جزئیاتی را ببیند که از مرز وافعیت تا حدودی گذشته اند. شاید بدین دلیل که هیچ چیز را از نزدیک و به این دفت نگاه نمی کند. از جمله بافت پوست بدن انسان است . نمایشگاه، برای نشان دادن کانسپت این کارها، آنها را به ۶ بخش تقسیم کرده است : “ماکت انسانها”، “تک رنگی ها”، “بخش های بدن”، “بازی با اندازه ها”، “تغییر شکل واقعیت” و “مرزهای در حال حرکت” .
هنرمندان شرکت کننده
در میان حدود ۳۳ هنرمند شرکت کننده، از جمله آثار “دوآن هنسون”، را می بینیم که یکی از پیشگامان هنر هایپر رئالیسم بوده است. او برای کارهای خود خمیر پلییستر و برنز را به کار می برد و شخصیت هایش در اندازه های نرمال انسانها هستند. او این شخصیت ها را بااستفاده از فالب های شیشه ای و مدل های زنده می سازد. همچنین برای ایجاد احساس واقعیت، به این شخصیت ها لباس می پوشاند، برسرشان کلاه گیس می گذارد . از زیور ها و لوازم جانبی استفاده می کند.
“تام کوئبلر” بیشتر به زندگی روزمره کارگران می پزدازد وبا افزودن لوازم جانبی معمولی، چون سیگار و یا لیف حمام، جنبه خودمانی تر و خنده دار تری به آثارش می دهد.
گرچه کسی چون “جان دو آندره آ” از پیکر برهنه به سبک کلاسیک استفاده می کند، ” جرج سیگال” یکی از نخستین هنرمندانی که پیکر انسان را دوباره مورد توجه قرارداد، تندیس های خود را با یک تک رنگ آعشته می کند تا از آنها یک کهن الگوی احتماعی بسازد. البته این تندیس ها را با اشیاء زندگی روز مره پیوندی تنگاتنگ می دهد تا رئالیسم آنها چشمگیر نر شود.
در سالهای ۷۰، “رابرت گراهام”، تندیس های فیگوراتیوی از برنز آفریند که بیشتر زنان را نمایندگی می کردند. زنانی که برروی پایه هائی بلند وکشیده قرار داده می شدند تا جنبه انسانی پیدا کنند.
در آثار “پیتر لند”، روزمره گی نا امیدان و لحظه های از دست دادن کنترل دیده می شود. او بر جای مهمی تکیه می کند که شکست در میان دلمشغولی هایمان می یابد. مرد کارتون خواب او بر ذهن همگان تلنگر می زند.
آن چه در کار “سام جنکس”، هنرمند استرالیائی بیشتر دید تماشاگر را به حود میکشد، تکنیک بسیار ظریف و دقیق او دز نشان دادن بدن است. او همچنین لحظات بسیار جذاب خلوت و یا شکنندگی انسان ها را با سنت کلاسیک هنر برهنه آفرینی به خوبی در هم می آمیزد. شاید بیدن سبب است که کار او آزین صفحه روی جلد کاتالوگ فستیوال و آفیش آن شده است.
هنرمند استرالیائی دیگر، “ران موئک” که همواره با تندیس های هایپر رئالیست که برهه های زندگی را، از زائیده شدن تا بزرگسالی و مرگ، در اندازه های بسیار کوچک و بزرگ نشان می دهد و با این تکنیک در نمایشگاههای تکی اش جلب توجه کرده، در این نمایشگاه نیز جلب نطر می کند.
“ژارکو باشسکی” ، شاید بیش از هنرمندان دیگر، در تندیس هایش جوشش درون و کلافگی را نشان می دهد. اندازه و حجم تندیس هایش نیز به برانگیختگی حسی که تندیس می دهد کمک می کنند.
در کنار اینها، “ایوان پن” را می توان نام برد که او برخلاف دیگران از جنبه و امکان دگرگون کردن نگاره ها توسط هنر عکاسی استفاده می کند و از جمله خود نگاره ای دگرگون شده می سازد که از هر سو که به آن نگاه کنیم، این دگرگونی تغییری نمی کند..
سر انجام این که دو هنرمند سویسی، “گلازر و کونتس” آمیخته ای از تندیس، چیده مان، ویدئو و پرفورمانس را ارائه می دارند که بسیار خیره کننده است.
در پایان باید بگویم که از تاریخ ۲۵ مارس تا ۳ ژوئیه ۲۰۲۲، به برهنه گرایان امکان داد، که این نمایشگاه را در برهنگی کامل در بروکسل و روتردام، بدون لباس ببینند. گفتنی است که شمار آثار برهنه ی این نمایشگاه بالاست و با تمایلات این گروه همخوانی پیدا می کند!!
«شهلا رستمی»