فیلمی با ساختاری منسجم و کلاسیک
- شناسه خبر: 9769
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: اساسا پرداختن به کاراکترهای کاریزماتیک، قهرمان ملی و به ویژه معاصر در حوزه سینما چندان کار سادهای به نظر نمیرسد و از دشواریهای خاصِ خود برخوردار است، چرا که به دلیل معاصر بودن و تصویر ذهنی مخاطب نسبت به آنها روایت را برای فیلمساز تا اندازهای پیچیده میکند که مبادا تصویرِ خلق شده بر پرده با ذهنیت مخاطب فاصله بسیار زیادی داشته باشد و به قولِ معروف مخاطب، آن را پس بزند.
پرداختن به کاراکتر غلامرضا تختی در مدیومِ سینما علاوه بر دشواریهای ذکر شده با ابهامات و سوالهای بزرگی در ارتباط با زندگی و مرگِ او نیز روبروست که تا کنون پاسخ قاطع و قانع کنندهای برای آنها پیدا نشده است و همین سختی کار را برای سازندگان اثر دو چندان میکند.
اصولا در پرداختن به زوایای مختلف زندگی یک قهرمان ملی، غالب فیلمسازان نگاهی یک سویه و تک بعدی را پیرامون کاراکتر خود انتخاب میکنند و کمتر به زوایای ناشناخته، تاریک و یا مبهم قهرمان داستان نزدیک میشوند تا باورهای ذهنی مخاطب را بهم نریخته و دچار آشفتگی نسازند، رویکردی که تا اندازهای در آخرین ساخته بهرام توکلی نیز به چشم میخورد و حتی در چندین دیالوگ چه از زبان خبرنگار (راوی داستان) و چه از زبان کاراکتر محوری صراحتا اشاره میشود که قرار نیست به زندگی شخصی، خانوادگی و زناشویی غلامرضا تختی پرداخته شود و در حقیقت این همان زوایای پنهان از زندگی این قهرمان ایرانی است که با شایعات بسیار زیادی روبروست و پی بردن به حقیقت آنها برای مخاطب از جذابیت بالایی برخوردار است، چیزی که نویسنده گان فیلمنامه ریسک نمیکنند و در مسیر روایت ِ خود نیز به آن نزدیک نمیشوند.
خارج از این بخش از روایتِ سعید ملکان و بهرام توکلی که اطلاعات جدیدی به مخاطب خود نمیدهد در پرداختن به بخشهای دیگر زندگی غلامرضا تختی به ویژه دوران کودکی آن بسیار موفق عمل کرده است که به آسانی از کنار آن نمیتوان گذشت.
جدایِ از بخش فیلمنامه و روایتِ اثر به جرات میتوان گفت که غلامرضا تختی ساخته بهرام توکلی یکی از تکنیکی ترین فیلمهای اخیر سینمای ایران در حوزه روایت و قصه گویی است.
ساختار منسجم و کلاسیکِ اثر با بگارگیری عناصر درستِ بصری و سینمایی توانسته است از غلامرضا تختی فیلمی ماندگار در سینمای ایران به جای بگذارد.
غلامرضا تختی فیلمی به شدت پر زحمت در تاریخ سینمای ایران است و این را میتوان به خوبی در سکانسهای کم نظیر دوران کودکی و یا مسابقات کشتی این قهرمانِ افسانهای تاریخ کشتی این سرزمین مشاهده کرد.
توکلی اگر چه در فیلمنامه اثر و پراختن به برخی زوایای زندگی تختی ناموفق عمل کرده است اما به همان اندازه در کارگردانی آخرین ساخته خود بسیار هوشمندانه عمل کرده است و توانسته است سینمایی در اندازه نام غلامرضا تختی خلق نماید.
طراحی صحنه، فضا سازی، نور و تصویر و قاب بندیهای درستِ اثر سبب گردیده است تا فیلم غلامرضا تختی در جایگاه درستی در سینمای ایران به لحاظ کارگردانی قرار گیرد و مخاطبِ خود را تحت تاثیر قرار دهد.
از نکات قابل توجه دیگر در فیلم غلامرضا تختی که میتوان به آن اشاره کرد عدم استفاده زیادِ دیالوگ جهت قهرمان اصلی اثر است که در ارائه تصویری تنها از این کاراکتر در طول زندگی خود موفق عمل کرده است و با بکارگیری زبان تصویر به جای دیالوگ به سینمای ناب بیشتر نزدیک شده است.
اما اگر بخواهیم از همین زاویه کمی سخت گیرانه تر نگاه کنیم، در لحظاتی کاراکتر اصلی و قهرمان داستان از زبانی الکن در گفتگو رنج میبرد کهای کاش توکلی در این زمینه نیز وسواس بیشتری در آخرین ساخته خود به خَرج داده بود.
و اما در پایان و خارج از فضایِ نقدِ اثر، بی مهری مخاطب در استقبال از اکران این فیلم بیشتر از هر چیز آزار دهنده بود، اینکه فیلمی در این سطح از تکنیک و توانمندی و با ساختاری منسجم و قصه گو نتوانسته است مخاطب را به سالنهای نمایش بکشاند و در عوض فیلمهایی با ساختاری نازل و بدون پیرنگ و استخوان بندی صرف شوخیهای کلامی و دم دستی به فروشهای چند ملیاردی دست مییابد تاسفی است که باید به حال مخاطب سینمای امروز ایران خورد.
- حمیدرضا کاظمی پور