میتوانست موفقتر باشد
- شناسه خبر: 1098
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۲۸

هنرمندنیوز: نکتهی مهم در فیلم جاده قدیم بی طرف بودن فیلمساز است به طوری که در نگاه اول به نظر میآید با فیلمی طرف هستیم که فیلمسازش فمینیست است و قصد دارد از حقوق زنان به شکل و قاعده ی مرسوم دفاع کند، اما بعد از پایان فیلم به این درک خواهیم رسد که جاده قدیم یک ملودرام اجتماعی یا یک اثر روانشناختی ست. بارها در روزنامه ی حوادث تجاوز و زورگیری از خانمها را خوانده ایم اما فقط متن اتفاق را خوانده ایم و نتوانستیم عواقب این مسئله را تصور کنیم، اگر فکر میکنید جاده قدیم به فیلم فروشنده شباهت دارد سخت در اشتباه اید، فیلم جاده قدیم نسبت به فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند و فروشنده به یک نسل بالاتر میپردازد زنی که دختر هفده ساله دارد رییس بانک است و پسرِ شوهرش هم میخواهد به زودی ازدواج کند. اساسا حکمت فیلمساز دغدغه مندی به حساب میآید، برای زنان فیلم میسازد اما شعارهای فمینیستی نمیدهد، جاده قدیم هم میکوشد تا در بستری ملودرام فیلم اجتماعی باشد، فیلم سرپایی ست و تا جایی هم میتواند جلو برود و قصه متقاعد کننده است اما به نظر میرسد جاده قدیم هجومی از خرده پیرنگهای گوناگون است اولین چیزی که مخاطب را به فکر فرو میبرد اینکه چرا مینو و بهرام ازدواج دومشان است؟ ازدواج مجدد این دو چه نکته ی مهمی برای فیلم دارد؟ از سوی دیگر بهرام از زن اولش یک پسر دارد که در آستانه ی ازدواج است و قبل از مراسم عروسی دختر باردار شده است، ازدواج خسرو چه اهمیتی برای فیلم دارد؟ یا اینکه پریسا قبل از مراسم عروسی باردار شده است؟ این خرده روایتها چه کاربردی برای فیلم دارد؟ اگر قرار است فیلمساز فیلم اجتماعی و روانشناختی بسازد بهتر است که مستقیم به موضوع اصلی برسد اما زمانی که فیلم با خرده پیرنگهای بی منطق میخواهد شکل بگیرد تمرکز مخاطب از بین میرود حالا فکر کنید که اگر مینو و بهرام سالها زن و شوهر بودند دو فرزند داشتند و یک عروس و این اتفاق برای مینو رخ میداد دراماتیک تر نبود؟ اساسا فیلمساز میخواهد در زمان محدود به همه ی نکات اجتماعی بپردازد به همین دلیل در بعضی از مقطعهای زمانی فیلم احساس میشود ریتم در حال درجا زدن است بعد از حادثه، چند سکانس وجود دارد که مینو در حال کابوس دیدن است؟ اساسا ارتباط این سکانسها در روند فیلم خلل به وجود آورده است با اینکه مهتاب کرامتی به خوبی از پس این نقش برآمده است اما فیلمساز میتوانست با بهره گیریهای روانشناسانه مینو را در موقعیت بغرنج تری قرار بدهد زنی که به او تجاوز شده مطمئنا دچار وسواس نمیشود که چندین بار آینه را تمیز کند! زنی که به او تجاوز شده بیشتر از هر زمان دیگر به آغوش مردش احتیاج دارد اما جاده قدیم میخواهد بیشتر به زنی بپردازد که مشکل روانی دارد و میخواهد آن شبِ حادثه را از همه مخفی نگه دارد حتی از بهرام، روند تغییر مینو از بعد حادثه به دلیل شوک وارد شده او را تبدیل به یک آدم روان پریش میکند اما از سکانسی که به خانه ی مادرش میرود و بحث مهرداد پیش کشیده میشود و اصلا معلوم نمیشود مادر درباره ی چه موضوعی حرف میزند و مینو گریه میکند، مینو به قبلش برمی گردد.
فیلمساز میتوانست به نکات مهمی بپردازد اما آنها را رها میکند و فقط مینو دیالوگی میگوید (سعی میکنم خوب شم) و فیلم به پایان میرسد فیلم در شرایطی به پایان میرسد که انگار مینو با روان شناسش در حال گفتگوست و میگوید به من تجاوز شده است البته مینو بعد از چند ماه به روان شناس مراجعه میکند. حکمت میتوانست از خرده روایتها بگذرد و روی موضوع اصلی تمرکز کند، اینکه بهرام و مینو ازدواج دوم شان بوده میتوانست موضوعِ تجاوز را گسترده یا بغرنج تر کند و اساسا شکی بوجود بیاید، حکمت در پردازش داستان کوتاهی کرده زیرا اندازه و چارچوب این فیلمنامه به قدری بود که بحرانهای پیچیده تری را روایت کند.
جاده قدیم به دلیل پتانسیلی که در ایجاد قصه پردازی و یا انتخاب بازیگر دارد میتواند در اکران عمومی با استقبال مواجه شود، البته که جاده قدیم میتوانست فیلم بهتری باشد اگر در روابط زن و شوهری تمرکز بیشتری میشد یا اگر پدر بهرام وجود نداشت که وقت فیلم را تلف کند یا اینکه فیلمساز در زمان محدود درباره ی برجام و وامهای میلیاردی نمیپرداخت.
- افشین علیار