ادبیات امروز در مقایسه با گذشته وضعیت خوبی ندارد
- شناسه خبر: 19864
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: با ندا جوادی که آخرین ترانه اش «عشق من» با استقبال خوبی مواجه شده است گفتگویی داشته ایم که با هم می خوانیم.
وضعیت کلی ادبیات امروز را چگونه می بینید؟
به نظر من ادبیات امروز در مقایسه با ادبیات گذشته ما با آن پیشینه درخشان، نقش تاثیرگذاری و جایگاهی که در جامعه داشت وضعیت خوبی ندارد، البته این را هم باید در نظر بگیریم که در جامعه امروز با توجه به شرایط کنونی، گسترده تر شدن شاخه های هنری و البته مشکلات و دغدغه های عجیب و غریب، تعداد کسانی که واقعا دغدغه شعر و ادبیات داشته باشند زیاد نیست ولی روزنه های امیدی وجود دارد، خوشبختانه در حال حاضر با وجود امکانات روز، وجود انجمن های ادبی، امکان انتشار آثار ادبی در فضای اینترنت، برگزاری مسابقات ادبی و در دسترس بودن منابع مطالعه، کارورزان شعر امروز می توانند با آگاهی مناسبی رشد کنند و می شود به آینده شعر جوان امیدوار بود.
و وضعیت ترانه به چه شکل است؟
خدا را شکر ترانه سراهای خوبی داریم که به واسطه دست به قلم شدنشان می توانیم ترانه های خوبی بشنویم اما ده ها برابر همان ترانه سراها، ترانه و ترانه سراهای ضعیف داریم چون این روزها دنیای ترانه دنیای در دسترسی شده و هر کسی که یک جوششی در خودش احساس می کند دست به قلم می شود، از طرفی خواننده هایی داریم که با دنیای ترانه کاملا غریبه هستند و هر متن و موزونی که مقابلشان قرار می گیرد را ترانه می بینند، این اصلا بد نیست که ما کششی به شعر و ترانه داشته باشیم واین را کشف کنیم اما نباید این احساس را کم دید و بی سلیقه خرج کرد، در خیلی از کارهایی که می شنویم و سه دقیقه وقت مخاطب را می گیرد عاشق و معشوق اینقدر کاراکترهای ضعیف و روح های کوچکی دارند که خجالت می کشید یک لحظه خودتان را به جای یکی از آنها قرار بدهید، نمی توانید با آنها همذات پنداری کنید، به نظر من اگر سلیقه مردم پایین آمده به خاطر این است که عوامل کار کار ضعیف تولید می کنند.
مافیا و باندبازی چقدر در ترانه امروز وجود دارد؟
این سوالی است که همیشه وجود داشته و بسته به اینکه تعریف ما از مافیا چه باشد جواب ما، هم می تواند بله باشد و هم خیر، اگر منظورما از مافیا تیم هایی هستند که ترانه سرا، آهنسگاز و تنظیم کننده با سبک و سلیقه هم آشنا شده اند و ترجیح می دهند برای آشنایی با قلم تازه وقت نگذارند و با تیم خودشان کار کنند باید بگویم مافیا وجود ندارد و شما هم می توانید ترانه خودتان را به یک آهنگساز دیگر که می تواند خارج از تیم کار کند بسپارید و در نهایت کار خوب به مرحله اجرا می رسد، اگر تعریف شما از مافیا کسانی باشند که کار تایید شده شما را در مرحله آخر عوض می کنند یا بدون هیچ دلیل قانع کننده ای موقعیت خوبی که برای شما فراهم شده را به یکی از دوستانشان می سپارند باید بگویم بله متاسفانه از این دست افراد هم وجود دارند که بدون هیچ دلیل قانع کننده ای شما را کنار می گذارند و این جزو بی رحمی های این حرفه است.
فضا چقدر برای رشد یک ترانه سرای جوان مهیا است؟
همانطور که گفته ام که قبول دارم در این حرفه یک سری باندبازی وجود دارم این را هم با صداقت می گویم که من به عنوان ترانه سرایی که از سال هشتاد و نه شروع به فعالیت کرده ام و ترانه همیشه در ذهن و قلب من جایگاه ویژه ای داشته، اگر شما ترانه خوبی داشته باشید که یک سری فاکتورها در آن رعایت شده باشد ترانه شما می تواند حداقل آهنگساز را متقاعد کند که در مورد خط هایی از این ترانه با شما صحبت کند، باید در نظر داشته باشید که این کار یک کار تیمی است پس از تغییر نترسید و روی ترانه تان تعصب نداشته باشید، اگر یک خط از ترانه شما حذف شود شما می توانید آن تصویر را در ترانه دیگری بنویسید و در عوض به تجربه آهنگساز اعتماد کنید، نظراتشان را بشنوید و در ترانه تان لحاظ کنید، مطمئن باشید کار به مرحله اجرا می رسد، البته باز هم می گویم باید نسبت به ترانه خودتان آگاهی کامل داشته باشید و ترانه شما واقعا قوی باشد نه اینکه ترانه ضعیفی ارائه بدهیم که فقط در ذهن ما قوی است، در نهایت ترانه خوب حتما عاقبت به خیر می شود.
در نوشتن یک ترانه چه ویژگی ها و المان هایی را لحاظ می کنید؟
از نظر من مهمترین فاکتور صداقت و عاطفه ترانه است، انتخاب کلام ساده و قابل درک اما با اندیشه و جهان بینی درست، انتخاب سوژه ای که قدرت همذات پنداری داشته باشد و داشتن زاویه دید متفاوت که به کار شما برای شنیده شدن شانس بیشتری می دهد، شروع ترانه با یک جمله تاثیر گذار، انتخاب ترجیع بندی که در ذهن بماند و انتخاب پایان بندی که تکلیف ترانه را معلوم کند، ازهمه مهم تر داشتن کاراکتر خاص یا جهان بینی که مخصوص ترانه شما باشد، به عبارتی دیگر امضای شما باشد، برای مثال من در اکثر ترانه هایم یک عاشق صبور هستم و اگر از جدایی حرف بزنم بدون جنجال می روم.
در میان ترانه سراهای امروز کسی را داریم که ماندگار شود؟
بله ترانه سراهای خوبی داریم که همین الان هم ماندگار هستند، روزبه بمانی، حسین صفا، افشین مقدم، یغما گلرویی، مونا برزویی، حسین غیاثی و دیگر دوستان.
خود شما چقدر به ماندگاری فکر می کنید؟
عشق همیشه با من بوده و همیشه به صورت غریزی نمی گویم شعر اما کلام را به صورت عاطفی نوشته ام، حتی زمانی که اصلا نمی دانستم چیزی که می نویسم را می توانم به چاپ برسانم یا به خواننده ای بسپارم و هر روز برای بهتر شدنش تلاش کرده ام، چند سال پیش که از طرف نیماژ دعوت به همکاری شده بودم که برای نمایشگاه و در بخش ترانه همراهشان باشم به مهدی اشرفی گفتم تنها دلیلی که این کار را قبول کرده ام این است که به واسطه این کار مجبور شوم تمام کتابهای ترانه نشر نیماژ را بخوانم و با قلم دیگر دوستان آشنا شوم، ترانه برای من همیشه جایگاه ویژه ای داشته و نمی ترسم که بخواهم به خاطر ترانه خودم را به چالش بکشانم، هر روز و هر روز می خواهم بیشتر باید بگیرم و در نهایت بله ماندگاری در ترانه هدف من است.
قسمتی از یکی از ترانه هایتان را که دوست دارید با مخاطبان «هنرمندنیوز» شریک می شوید؟
همه ترانه هایم را خیلی دوست دارم و ترانه ای را که از همه بیشتر دوست دارم هنوز ننوشته ام، قسمتی از ترانه «سفر سلامت» را به مخاطبان هنرمند نیوز تقدیم می کنم: سنگینی بار چمدانت خبر آورد / تا سالهای سال دیگر برنخواهی گشت / جوری که من امشب برایت اشک می ریزم / در زیر صد باران دیگر تر نخواهی گشت / مجموعه ای از خاطرات روزهای دور / آنچه که بی تو مانده از دیوانه ات این است / لبخند روی صورتم طرحی ست تزئینی / پشت نقاب من فقط یک هیچ غمگین است / ندا جوادی
عباسعلی اسکتی