مینا شیری: مد در ایران جنبه «تقلید» دارد!
- شناسه خبر: 21750
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: با مینا شیری صاحب برند قهوه ی «کارگر» گفتگو داشته ایم که با هم می خوانیم.
از عکاسی شروع کنیم، چه شد به آن علاقه مند شدید؟
تقریبا از اوایل دوره دانشجویی ام همزمان با یک دوربین کامپکت و گوشی موبایلم عکاسی می کردم، علاقه من به عکاسی تقریبا با دیدن و مطالعه کتاب های خواهرم که طراحی فرش می خواند شکل گرفت، بیشتر آن کتاب هایی که تصاویر بومی داشت من را به خودش جذب می کرد، بخشی از علاقه مندی من به عکاسی مربوط به مرحله ادیت و مونتاژ عکس ها بود، ساعت ها در اتاق خودم با کامپیوتر قدیمی که داشتم مشغول تمرین و ادیت عکس بودم، بیشتر نرم افزارهایی که مربوط به عکس می شد را با تمرین یاد گرفتم و هیچوقت کلاس یا دوره ای در این زمینه نرفتم، تقریبا دو سال بعد یک دوربین خریدم، بعد از اینکه دانشگاه تمام شد پیش چند نفر از اساتید عکاسی یک دوره تقریبا یکساله دیدم، آشنایی با علیرضا تخشا «همسرم» که فعالیت ایشان هم عکاسی بود باعث شد که با هم مسیر را ادامه بدهیم و از همان دوران که تقریبا هفت سال از آن می گذرد با همسرم مشغول عکاسی هستیم.
بیشتر چه سوژه هایی را برای قاب دوربینتان انتخاب می کنید؟
سوژه هایی که برای عکاسی برای دل خودم انتخاب می کنم بیشتر در زمینه عکاسی معماری شهری، طبیعت و پرتره است، تقریبا عکس آرشیو زیاد دارم و خیلی از عکس هایم را جایی آپلود نکرده ام، شاید فرصت مناسبی برای ارائه صحیحشان به دست نیاورده ام اما بخش اعظمی از فعالیت من در زمینه ی عکاسی، مربوط به تبلیغات و تولید محتوا و برندینگ است که باز هم شاخه اصلی آن عکاسی غذا و قهوه است.
صحبت قهوه شد، از برند قهوه خودتان صحبت می کنید؟
فعالیت من در زمینه ی عکاسی مربوط به عکاسی غذا و قهوه است، دورانی که ما در این زمینه فعال بودیم خیلی برای مردم قابل درک نبود و همه می گفتند قهوه خودش ناشناخته است و عکاسی از قهوه از آن هم ناشناخته تر، اما امروز می بینیم که خیلی ها این فعالیت را دارند و عکاسی قهوه تقریبا یک ژانر جدایی دارد، فعالیت ما در زمینه تولید محتوا از قهوه باعث شد که باریستایی یاد بگیریم، تجهیزات قهوه را بشناسیم و در کل هرچیز که مربوط به قهوه است را از بر شویم، دوستانی داریم که در این زمینه فعال هستند و در نتیجه همه این تجربیات و ارتباطات باعث شد که خودمان به فکر تولید قهوه مرغوب و با قیمت مناسب از مرحله رُست تا همان فنجان قهوه ای که در دست شماست باشیم، اسم برند قهوه ی ما هم «کارگر» است که با مشارکت یکی از دوستانمان که تخصص دارند در این زمینه دایر شده است.
چه شد که به سمت طراحی لباس رفتید؟
ایده طراحی لباس و در کل داشتن یک برند لباس از زمانی شکل گرفت که ساکن استانبول شدم، گرچه خیلی کوتاه، آنجا هم یک آرت شاپ با همسرم و یکی از دوستانمان دایر کردیم که بیشتر طراحی های همسرم و کارهای هند مید من بود و یکسری لباس وینتیج که با برگشتنمان به ایران منحل شد اما در کل همیشه این دغدغه وجود داشت که باید یک بیزینسی باشه که در آینده قابلیت رشد داشته باشد و بشود سلیقه و نگاه مردم را در زمینه مد بهتر و متنوع تر کرد، چون عکاسی به شیوه ما تا زمانی جوابگو است که توان دوربین دست گرفتن و فعالیت در ما وجود داشته باشد.
در طراحی لباس از چه ویژگی هایی استفاده می کنید؟
از نظر من مد و لباس در ایران بیشتر جنبه تقلید دارد، یعنی آدم ها تا یک برند لباسی را می بینند که دارد زیبا و متفاوت کار می کند به فکر کپی از آن برند و نه ایده جدیدتر می افتند، در نتیجه من و همسرم همیشه این فکر را داشتیم که پوشاکی تولید کنیم که اولا با استایل و سلیقه خودمان همخانی داشته باشد و دوم محصولی باشد که حداقل در این دوره داخل جامعه نباشد «البته بعد از ایده های ما هم مدام کپی شد» مساله سوم هم برندینگ صحیح است به طوری که یک محصول در قالب یک برند منسجم و قانونی ارائه شود که حتی اگر کپی هم صورت گرفت این برند ما باشد که در حافظه مردم می ماند.
پوشش و زیبایی لباس چقدر برای مردم ایران از اهمیت برخوردار است؟
مردم ایران همیشه بنا به فرهنگ و اقلیم های متفاوتی که داشته اند انواع لباس ها را دارا بوده اند، هر خطه طرح و نقش های مربوط به خودشان را دارند پس لباس از اهمیت زیادی برخوردار است، با وجود محدودیت هایی که داریم اما باز هم می بینم برند های موفق و با کیفیت ایرانی در این چند سال پوشش مردم را بهتر کرده اند و خیلی ها آن پوشش بومی که داشت فراموش می شد را احیا کرده اند و با تلفیق و الهام گرفتن از فرهنگمان این پوشش را امروزی تر و مجدد وارد استایل مردم کرده اند.
در مقایسه با مد روز دنیا در چه جایگاهی قرار داریم؟
ما جامعه ی هوشمندی داریم، خلاق هستیم اما محدود هستیم، هزاران مرحله را باید برای ثبت یک ایده ساده طی کنیم، ما هنوز در ایران درگیر مجوزهای مختلف هستیم، کپی رایت نداریم ولی اینها ایراد مردم نیست، مردم دنیا و بهتر بگویم غرب پیشروتر هستند چون محدودیت و چاله های کمتری دارند، مثلا ما بازار محدودی داریم، پارچه های اعلا صادر می شود یا وارد نمی شود، قیمت ها نوسان شدید دارد وهمه این ها باعث می شود حرکت آدم های خلاق کند شود، اما من فکر می کنم با این حال جایگاه نسبتا خوبی در دنیا داریم.
- عباسعلی اسکتی