مهدی یغمایی: باید برنامه هایی مثل America’s Got Talent داشته باشیم
- شناسه خبر: 85038
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
گفتگوی اختصاصی «هنرمند» با خواننده و آهنگساز
مهدی یغمایی، متولد بیست و یک مرداد هزار و سیصد و پنجاه و پنج، مشهد، خواننده و آهنگساز مطرح ایرانی که از این هنرمند آلبوم های در خاطر مانده «یه دنیا حرف» و «چمدون تو » را شنیده ایم، عضو گروه داوری در برنامه معروف شب کوک و سفیر موسسه توانبخشی همدم مشهد، در این شماره از روزنامه هنرمند با «مهدی یغمایی» گفتگویی اختصاصی داشته ایم که با هم می خوانیم.
برای همصحبتی از اینجا شروع کنیم که، کدام اثر خودتان را بیشتر دوست دارید و کدام کارها در بین مخاطبان شما به قول معروف بیشتر گل کرده است؟
من تمام کارهایم مخصوصا آنهایی که خودم ساخته ام را خیلی دوست دارم، مثلا قطعه از من بگریزید که غژلی از فروغی بسطامی است یا از من چرا رنجیده ای که از سعدی بزرگ است، قطعه حس می کنم تو رو که برای تیتراژ برنامه ماه عسل سال نود با شعر زیبای روزبه بمانی، ملودی خودم، تنظیم فرزاد فتاحی، نوازندگی گیتار و سوت فیروز ویسانلوی عزیز اجرا کرده ام یا قطعه کاش می شد با شعر مهرزاد امیرخانی، ملودی علیرضا افشار و تنظیم مهدی معظم که پارسال منتشر کرده ام و بسیار مورد اقبال قرار گرفت، همینطور قطعه نگارا با ملودی و تنظیم دانیال شاکری و ترانه امیر عارف که آن را برای همسرم اجرا کرده ام، اینها کارهایی هستند که الان در ذهن من هستند و مردم هم بیشتر آنها را دوست داشته اند.
آقای یغمایی، وضعیت کلی موسیقی امروز ایران را چطور می بینید و شما هم موافق نظر برخی منتقدها هستید که موسیقی ما مخصوصا پاپ به پوچی رسیده است؟
من اصلا نمی خواهم وضعیت موسیقی را سیاه نشان بدهم، بعضی از خواننده هایی که رشد کرده اند و به استیج رسیده اند در اجرای زنده خوب نیستند، قابلیت اجرای زنده خوبی ندارند و اصلا صدای خوبی ندارند، ولی در همین بین ما خواننده هایی داریم که بسیار صداهای شایسته، درجه یک، خوش رنگ و خوش تکنیکی دارند، به هر حال این مسائل در همه جای دنیا وجود دارد اما بخش فرهنگی دولت ما باید کمیته ای را تشکیل بدهد و سوبسیدهایی را برای ارتقا سطح شنیداری و بالا رفتن درصد درک و دریافت موسیقی در نظر بگیرند، تا کی یک خواننده می تواند با هزینه خودش کار فاخر تولید کند و بعد هم هیچ برگشتی برای او نداشته باشد؟ خب این امکان نیست، باید رادیو، تلویزیون ، ارشاد و دولت کمک کنند تا کارهای فاخر توسط آدم های درست این کاره تولید و در سطح گسترده به مردم عرضه شود، آن موقع مردم تفاوت ها را متوجه می شوند و آن موقع هر چیزی را نمی پذیرند، یک راه حل هم این است که ما آموزش موسیقی را از مقاطع پایین تحصیلی انجام بدهیم و از دبستان بچه ها را با موسیقی آشنا کنیم که زمانی که بزرگ می شوند هر چیزی را به عنوان موسیقی نپذیرند، در مجموع یک سری مسائل در مارکت وجود دارد که اصلا خوشایند نیست ولی اتفاقات خوب و درجه یک هم در همین مارکت می افتد که خیلی هم زیبا است، نباید همه چیز را سیاه دید و باید دست به دست همدیگر بدهیم تا انشالله فضا فضای بهتری شود.
آیا در میان خواننده های امروز هنرمندانی را داریم که ماندگار شوند؟
بله خواننده هایی را داریم که ماندگار شوند، البته من نمی خواهم اسم کسی را ببرم ولی خواننده هایی داریم که بتوانند ماندگار شوند، ماندگاری فقط به صدا و فقط به تکنیک آوازی نیست، در واقع خوانندگانی می توانند ماندگار شوند که شعر را درست انتخاب می کنند، با آهنگسازهایی که واقعا دانش موسیقایی دارند کار می کنند، به کارشان حساسیت دارند و صرفا برای شنیده شدن و بازار کار نمی کنند، وقتی با خیلی از بزرگانی که کارهایشان ماندگار شده صحبت می کنیم می گویند ما کار را برای ماندگاری تولید نکرده ایم، ما برای خود ذات هنر کار تولید کرده ایم و سعی می کردیم بهترین خودمان را ارائه بدهیم، خب می بینید این انرژی هایی که پشت یک اثر است همراه با تخصص و دانش تبدیل به خلق اثری می شود که سالهای سال ماندگار است، بله ما خوانندگانی را داریم که با انتخاب درست و کار کردن در فضای درست می توانند ماندگار بشوند.
و خود مهدی یغمایی چطور؟ در تاریخ موسیقی ما ماندگار خواهد شد؟
ماندگاری مهدی یغمایی بسته به آثاری است که تولید کرده و تولید خواهد کرد، زمانی می شود در مورد ماندگاری صحبت کرد که حداقل سالهای سال از بازنشستگی من گذشته باشد، الان نمی شود در مورد آن صحبت کرد، امیدوارم که اینطور بشود.
یکی از برنامه های پرمخاطب با حضور شما شب کوک بود، یک برنامه تخصصی، چالشی و متفاوت، کمی هم در مورد آن صحبت کنیم.
شب کوک یک اتفاق منحصر به فرد بعد از انقلاب اسلامی در تلویزیون ایران بود که متاسفانه نگذاشتند ادامه بدهیم، الان می گویم، گفته ام و خواهم گفت که ما باید برنامه خاص موسیقی و کانال خاص موسیقی بیست و چهار ساعته با مسابقه هایی که به بهترین شکل استعدادها را نشان می دهند داشته باشیم، مسابقه ای که در تمام ایران برگزار شود، شب کوک یک آغاز درخشان بود که می توانست با یک مدیریت خوب به یک اتفاق بزرگ تبدیل شود که متاسفانه جلوی آن گرفته شد.
فکر می کنید روزی برنامه های اینچنینی در رسانه ملی ما جا باز کند؟
نیاز است که چنین برنامه ای وجود داشته باشد، یعنی ما باید چه در صدا و سیما و چه در پلتفرم ها برنامه های استعدادیابی در حد ایکس فکتور و آمریکن گاد تلنت با همان استاندار جهانی داشته باشیم و تولید کنیم، تولید کنیم تا بتوانیم استعدادهای واقعی را در همه نقاط کشور جذب بکنیم تا انشالله اینها همه با هم باعث بالا رفتن سطح شنیداری، سطح تولیدات و نزدیک شدن به مارکت جهانی برای موسیقی ما بشود، چون ما الان با مارکت جهانی خیلی فاصله داریم، خیلی فاصله داریم و با این کار و ساختن برنامه هایی در سطح جهانی که استاندارد جهانی دارند، تولید آثاری در سطح جهانی می توانیم خودمان را کم کم وارد آن عرصه کنیم تا ما را هم جدی بگیرند و به ما بها بدهند.
سختی ها و شیرینی موزیک در حال حاضر از نظر شما چیست؟
به نظر من موسیقی سختی ندارد، یعنی تولید آن که همه شیرینی است، وقتی شما تولید می کنید و مثلا به یک ملودی زیبا می رسید یا یک تنظیمی را انجام می دهید که خیلی خوش صدا است، اینها همه شیرینی های کار است ولی خب تلخی های آن یکی مجوز است که مساله مجوز اصلا در کت من نمی رود! مخصوصا برای خودم که بیست و چند سال دارم کار می کنم مجوز را اصلا نمی فهمم، یکی این است و یکی هم رقابت در یک فضای کاملا نابرابر، یعنی شما مستقل کار می کنید و آنقدر هزینه تبلیغات ندارید، یک دفعه می بینید یک نفر با سابقه کم و موسیقی خیلی معمولی فقط به خاطر اینکه پول بیشتری بابت کارش هزینه می شود می آید و شنیده می شود، اینها واقعا سختی های کار ما است، به نظر من رقابت زمانی معنی پیدا می کند که همه در یک جایگاه برابر با هم رقابت کنند، نه اینکه ترکی که من منتشر می کنم و فقط در کانال و سایت خودم گذاشته ام و به چند سایت برای پخش داده ام با کاری مقایسه شود که میلیون ها میلیون برای پخش آن هزینه شده است، خب این اصلا فضای برابری نیست و نباید این دو را با هم مقایسه کرد پس باید در یک فضای برابر رقابت کرد، اینها خیلی خوشگل نیست و نابرابری ها جزو سختی های کار این است.
و این روزها، چه المان هایی در بیشتر دیده شدن و به قول معروف بولد شدن یک هنرمند موثر است؟
بولد شدن یک هنرمند المان های متفاوتی دارد، یعنی خیلی چیزها باید دست به دست هم بدهند تا یک هنرمند دیده شود، اول می رویم سراغ خود هنرمند، یک هنرمند باید تخصص داشته باشد و استعداد سرشاری در کاری که انجام می دهد داشته باشد، باید کاملا سوار بر کار خودش باشد، مثلا به نظر من یک خواننده باید به ادبیات کشورش اشراف داشته باشد چون در انتخاب ترانه به شدت به او کمک می کند، بعد از انتخاب ترانه تلفیق درست شعر و ملودی، آهنگسازی درست و تنظیم درست و شایسته برای آن ملودی، بعد ظاهر آراسته و از همه مهمتر و بعد از اینها که من البته خیلی ایده آل گرایانه دارم به آن نگاه می کنم، فضای تبلیغاتی، متاسفانه الان در فضای تبلیغاتی شما می توانید یک موسیقی بسیار بی کیفیت که هیچ حرفی را برای گفتن ندارد را با تکرار و تکرار و تکرار در فضای تبلیغاتی بولد و مردم را برای شنیدن آن شرطی کنید! درست است که اگر خود موسیقی و خواننده توان و بنیه کافی را برای ماندگاری نداشته باشد یک دوره کوتاهی بولد و خاموش می شوند ولی خب به هر حال اصلا نمی توانیم نقش تبلیغات را که خیلی هم مهم است نادیده بگیریم، بولد شدن واقعی فقط و فقط با احساس درست و تولید درست و شایسته حاصل می شود.
جذابترین و به یادماندنی ترین کنسرت شما کدام بوده است؟
کنسرتهای من همه خوب بوده و آنها را دوست داشته ام، اصولا کنسرتهایی که مینیمال و پیانو آواز است را دوست دارم، یک کنسرت پیانو آواز داشتم و آن را خیلی دوست داشتم چون خیلی راحت در آن آواز خواندم، همینطور کنسرتهای عاشقانه استاد ناصر چشم آذر، کنسرتهای آنپلاگ، کنسرتهای تک ساز یا اصولا دو ساز را دوست دارم، خیلی اهل ارکستر بزرگ نیستم، نه اینکه دوست نداشته باشم ولی اینگونه راحت تر هستم.
شما روی صحنه چند تئاتر هم حضور داشته اید، تئاتر برای شما چه تعریفی دارد؟
بله من افتخار داشتم در تئاتر کافه لوانته هم بازی کردم و هم به عنوان خواننده یک کافه آواز خواندم، داستان آن اجرا برای قبل از انقلاب و نزدیکهای انقلاب بود که خدا را شکر بسیار مورد توجه و اقبال قرار گرفت، اولین تجربه من جزو پرفروش ها بود و خیلی خیلی برای من ارزشمند است، در تئاتر کافه لکانطه با فرزاد حسنی، امیر غفارمنش، حسین پور کریمی، فرنوش نیک اندیش و… همبازی شدم که از همه آنها درس گرفتم و به من یاد دادند چون من این کار بلد نبودم، در تئاتر دیگری به نام غزلحصار که نمایشنامه خوانی بود هم باز اجرای موسیقی کردم، اپیزودهای آن اجرا توسط آقای علی اصغری برای آهنگهای من نوشته شده بود که آن هم بسیار برای من جذاب بود، چندین تئاتر و نمایش دیگر هم پیشنهاد داشتم که بنا به دلایلی ترجیح دادم در آنها شرکت نکنم که دوستان دیگر رفتند و به بهترین نحو هم انجام شد، برای همه آرزوی موفقیت دارم.
آیا هیچوقت از انتخاب خوانندگی پشیمان شده اید؟
من هیچوقت در زندگی از انتخاب خوانندگی پشیمان نمی شوم و روز به روز هم مطمئن تر می شوم که باید این کار را می کردم، این کار من بوده و برای این اصلا به دنیا آمده ام، برای اینکه خوانندگی کنم و آموزش بدهم.
اگر دوباره متولد شوید دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی بیفتد؟
اگر دوباره متولد شوم دوست دارم همین شغل را در داشته باشم ولی سمت اروپا یا امریکا به دنیا بیایم و در مارکت جهانی کار کنم، حتی مارکت عرب برای من خیلی جذابتر است تا مارکت ایرانی.
چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟
نه! هنوز به آن نرسیده ام ولی خیلی هم از آن دور نیستم به خاطر اینکه به شدت انرژی دارم و تلاش می کنم و به آن می رسم، اتفاقاتی که در ذهن من است خیلی اتفاقات بزرگتری از این است که مثلا ته آرزوی من آمدن روی استیج برج میلاد، نمایشگاه بین المللی یا هتل اسپیناس باشد، ذهن من دیگر از این چیزها گذر کرده است، یعنی اجرای یک کنسرت آنپلاگ در یک سالن کوچک تر و تمیز با صدابرداری قشنگ با صد و پنجاه نفر که موسیقی را می فهمند را ترجیح می دهم به کنسرت در یک سالن دوازده هزار نفری، این واقعیت من است که از یک چیزهایی واقعا گذر کرده ام و چیزهایی دریافت کرده ام که فهمیده ام اصلا بازی این شکلی نیست، این چیزهایی که ما می بینیم یک ظاهر خوش رنگ و لعاب و بی در و پیکر و پوچ است.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: امین باقری