فیلمهای ایرانی؛ پز عالی با سالن خالی!
- شناسه خبر: 52668
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: سینمای ملی یعنی سینمایی که آیینه تمامنمای فرهنگ، آداب، رسوم و در کل سبک زندگی یک ملت باشد. وقتی سینمای کشوری چنین خصوصیاتی را داشته باشد میشود به آن سینمای ملی گفت. با این تعریف انگشتشمارند آثاری که در این تعریف جا میگیرند.
این موضوع دلایل متعددی دارد که اصلیترین آنها تغییرات ماهوی رسانه به ویژه در دو دهه اخیر و ظهور رقبایی چون تلفن هوشمند همراه و بروز شبکههای فیلم اینترنتی و پلتفرمهای متنوع و متعدد نمایش فیلم است. از منظر رسانهای، این شبکهها دسترسی، فراوانی و گستردگی بسیار بالاتری نسبت به سالنهای سینما دارند و از این رو رسانه امروزیتری نسبت به سینما محسوب میشوند.
از منظر اقتصادی نیز بسیار بهصرفهترند ضمن اینکه به جای خرید بلیت سالن سینما به تعداد نفرات خانواده، همه اعضا یک بلیت مجازی تهیه میکنند و با هم تماشا میکنند و هزینه رفتوآمد برای حضور در سینما را هم ندارند.
نکته دیگر تساهل و تسامحی است که در ممیزی آثار شبکه خانگی نسبت به سینما وجود دارد و نمونههای مختلف آن را در سریالهای موجود در حال پخش مشاهده میکنیم. طبیعی است که بسیاری از بینندگان فیلمهای سینمایی مخاطب سریالهای روز هم هستند و با دیدن محصولات شبکههای مجازی از منظر صرف هزینه و وقت حضور بسیار کمتری در سینما خواهند داشت.
نکته ظریف دیگر نبود تناسب بین تولید و عرضه است که هر سال نیمی از فیلمها سالن برای نمایش ندارند! این در حالی است که هزینههای گزافی را برای تولید متحمل شدهاند و برخی از آنها حتی برای یکبار هم به نمایش در نمیآیند؛ چه در سالن سینما و چه در فضای مجازی! در حالی که میتوان در مرحله صدور مجوز فیلمنامه با نظارت دقیقتر قوت فیلمنامه و سپس مجوز نمایش بر موارد ساختاری در کنار محتوا، از تولید آنها جلوگیری و سالنهای سینما را مدیریت اکران کرد.
با توجه به همه این موارد تولیدکنندگان سینما رو به ترفندهایی آوردهاند تا مخاطب را به سینماها بکشانند و ازاینرو توجه به کمدیهای سخیف عامهپسند سینمای رو به رشد و شناخته شده ایران در محافل جهانی سینما را رو به افول برده است. سالهای شصت سینمای ایران خود را پیدا کرد و در سالهای هفتاد به بالندگی و حضور جهانی رسید و سفیر فرهنگی و هنری خوبی برای شناساندن فرهنگ ایرانی به جهانیان بود اما در سالهای هشتاد و نود در ورطه جذب مخاطب به هر بهایی افتاد و در قرن جدید هم که کرونا به معضلات دیگر افزوده شد.
شاید برخی از اهالی سینما یا سینمادوستان اعتقاد داشته باشند که دیدن فیلم در سینما حال و هوایی دیگر دارد و به راستی چنین است اما فقط عده کمی هستند که به هر بهایی و در هر وضعیتی مشتاق دیدن فیلم در سالن سینما هستند و مردم معمولی که اکثریت تماشاگران را تشکیل میدهند فقط در وضعیت مطلوب پا به سینماها میگذارند که با توجه به اوضاع اقتصادی و تولیدات کنونی بعید است حالاحالاها ایجاد شود.
از این موارد که بگذریم به اصل قضیه میرسیم که همان محتوای مناسب موجود در فیلمنامه است که متأسفانه اغلب به سفارش تهیهکنندگان و در قالب کمدیهای بفروش دیده میشود و کمند فیلمهایی که به فرهنگسازی یا نقد مسائل مختلف و مشکلات موجود توجه کنند که خود حمایت مالی و معنوی سازمان سینمایی را میطلبد.
با توجه به رویکرد سازمان سینمای دولت جدید در توجه به ارزشهای ایرانی و اسلامی که در جای خود لازم و قابل تحسین است، باید توجه ویژهای نیز به معضلات اجتماعی و فرهنگسازی در سبک زندگی داشت که تبعات کمتوجهی به آن را در کوی و خیابان میبینیم.
باید قبول کرد که ما چیزی به نام سینمای ملی نداریم. فیلمها یا علایق فیلمسازان و مشق کارگردانان جدیدند یا به سفارش فلان مرکز و بهمان سازمانند که نگاهی استراتژیک به سینما دارند. برای همین حمایت دولت از فیلمسازان مستقل و خودجوشی که دغدغه فرهنگسازی با رویکرد مفاهیم ارزشمند و سبک صحیح زندگی ایرانی را دارند، در این برهه حساس یکی از مواردی است که میتواند راهگشای برونرفت سینما از بنبست موجود باشد.
«عباس کریمی عباسی»