سریال خوبی بود، کفایت مذاکرات!
- شناسه خبر: 61316
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
بهرام رادان: اوایل یکی از چند سوژه اصلی انتقادات بود اما بعد و با پایان این مجموعه می توان به این نتیجه خوب رسید که هیچکس مثل رادان ناصرالدین شاه نمی شود! بازی بی بالا و پایین اما کم نقص، قطعا بعدترها بهرام رادان با این نقش مثل تیتراژ ابتدایی که خیلی معمولی به نظر می رسد ماندگار می شود.
پریناز ایزدیار: اگر ایزدیار جزو مافیا و باند حسن فتحی هم باشد این از آن مافیاهای خوب است! ایزدیار زیبا و کم مصاحبه و دور از رسانه و حاشیه حالا به اندازه انگشتان دو دست نقش خوب بازی کرده و یکی از چند نفری است که لقب سلبریتی به معنای واقعی کلمه برازنده اوست!
امیر حسین فتحی: با فاصله زیاد از نفر دوم، جذابترین چهره سریال! با موی کوتاه، موی بلند، موی بسته یا باز و حتی بدون مو، با آرایش یا بدون آرایش کراشی برای همه فصل ها برای آنها که خوش تیپی را می شناسند! هر روز بازیگرتر از دیروز و حالا باید کم کم در آثاری که پدرش نمی سازد هم بیشتر بازی کند، از نقش های عاشق پیشه فاصله بگیرد و به طور مثال با آن صدای خسته و خش دار نقش یک قاتل بالفطره یا کاراکتری طنز را در اثری کمدی اما قابل دفاع بازی کند.
مهدی پاکدل: از جذابیت های بصری قراول خاصه که هوش از سر هر موجود زنده و مرده ای می برد که بگذریم، همسر رعنا آزادی ور جنتلمن وار این نقش را پیش برده است، مهدی پاکدل از سریال های زرد تلویزیونی حالا به چهره ای درخشان تبدیل شده که نویسنده این نقد اگر روزی فیلمی بلند بسازد حتما گزینه اول نقش اول مرد فیلمش مهدی پاکدل خواهد بود.
فاطمه مسعودی فر: نفر دوم لیست جذاب ها از نظر مخاطبان احتمالی در ذهن من بعد از امیرحسین فتحی! لهجه گرجی را خوب در آورده بود و چتری هم خیلی به این هنرمند خوش چهره می آمد! صمیمیانه امیدواریم فید نشود و حداقل در کارهای بعدی فتحی هم حضور داشته باشد.
مرتضی اسماعیل کاشی: روی مخ در سریال و درخشان در بازی! یکی از برگ برنده های جیران که جماعت تئاتری را مثل همیشه رو سفید می کنند، اگر همه چیز درست و سر جای خودش باشد باید منتظر پرکارتر شدن اسماعیل کاشی باشیم، لبخند بزن مرتضی، لبخند بزن!
سیاوش چراغی پور: نابغه دوست داشتنی! آقای چراغی پور که بیشتر نقش آدمهای شکست عشقی خورده یا کتک خور فیلمهای هندی به او می آید اینبار در نقش یک آدم مرموز و بدجنس ظاهر شده است، یکی از چند شخصیتی که در قسمتهای ابتدایی گمان می کنیم در یک سوم ابتدایی سریال تمام می شود اما شاید با همان سماجت نقش کوچول خان تا قسمت آخر حضور دارد، این نقش هم مانند بازی دلنشین او در جهان با من برقص در ذهن ها باقی خواهد ماند.
غزل شاکری: غزل شاکری همان همیشگی است، بازیگری خوب با صدایی خوبتر مخصوصا وقتی لالایی می خواند! اگر جلوی دوربین تکان نخورد و فقط با چشمهایش بازی کند باز هم کار خودش را کرده است، خوشحالم در اثری که هیچکس در پایان عاقبت به خیر نشد او و سمیرا حسن پور زنده ماندند.
سمیرا حسن پور: حسن پور هم مانند چند زوج جذاب دیگر سینما با همراهی سامان سالور از تماشایی های دنیای تصویر هستند و اگر جای کارگردان بودم نقش این بازیگر را پررنگ تر می کردم، من که همچنان منتظر تماشای سه کام حبس روی پرده سینما هستم به عنوان منتقدی که نوشته هایش اهمیت چندانی ندارد مطمئن به درخشش بیشتر این زوج استقلالی در آینده هستم.
الهام نامی: مثل چراغی پور از نقش هایی بود که فکر می کردیم مجال دیده شدن زیادی پیدا نکند و در میان انبوه چهره های سرشناس تر به حاشیه برود اما کاراکتر کاملی بود، حتی اگر کمتر و کمرنگتر از باقی صیغه ای ها حضور داشت اما درست و به اندازه! از انتخاب های خوب تیم جیران و آرزوی موفقیت برای ایشان!
نهال دشتی: احتمالا مدتی می شود که وقتی فتحی می خواهد کاری را بسازد ابتدا نقش نهال دشتی و امیرحسین فتحی را می نویسد و بعد دیگر کاراکترها را انتخاب و می چیند، این سریال ثابت کرد آرایش غلیظ به دشتی نمی آید اما از پس نقش هایی که آرام هستند و ناگهان برافروخته می شوند برمی آید، به نظر شما نهال دشتی چه نقش تازه ای را باید تجربه کند که برای او چالش تازه ای باشد؟
رعنا آزادی ور: نیمه دیگر یکی دیگر از دوتایی های قشنگ دنیای هنر، اسب سرکشی که در نهایت رام اتفاقات و در قسمتهای پایانی تبدیل به یک دختر خوب می شود، امیدواریم کارگردان ها باز هم به ما این فرصت را بدهند که کارهای مشترک فراوان تری از این زوج تماشایی ببینیم و لذت ببریم.
امیر جعفری: امیر جعفری به درد همین نقش ها می خورد، دیگر دوره آی کاووسی ها تمام شده و امیر جعفری مدت هاست صاحب برند خودش در بازیگری شده است، تئاتر، تلویزیون، سینما برای سنبل استقلالی های هنرمند فرقی ندارد و چه یک شب روی صحنه باشد چه یک سال توی تصویر همه از هنرمندی او لذت خواهند برد، جزو معدود بدمن های فیلم که دوست داشتم بمیرد و زنده ماند!
مریلا زارعی: شبیه ترشی انبه پرطرفدار و قابل ستایش، ستاره ای که مثل اکثر هم دوره ای هایش به فراموشی و خاموشی نرسیده است، چهره خانم زارعی از دو زن تا امروز کمترین تغییر را داشته و مصری ها می توانند با مراجعه به ایشان بپرسند که چگونه می شود بدون مومیایی کردن هم همیشه زیبا و تازه ماند!
بهنام شرفی: درجه یک! اگر بازی های شرفی را روی صحنه تئاتر دیده باشید می دانید که تصویر برای او تمرین حساب می شود اما قطعا جیران باعث خواهد که هم مخاطبان خاص هنری و هم مخاطبان عام و مردم او را بیشتر بشناسند، شرفی همیشه در تردد بین سالن های تئاتر و لوکیشن است و معمولا همه او را دوست دارند.
اشکان هورسان: تئاتری کاربلد! با جیران هنوز به سی و چند درصد از حق خودش در دنیای هنر هم نرسیده و توانایی و لیاقت بیشتر از این دیده شدن را دارد، این خط و امضا که چهره خشن و قلب مهربانش به زودی از او یک ستاره در همه ژانرها خواهد ساخت، دعای مادرش پشت و پناهش، آمین.
مهدی کوشکی: در قسمت های ابتدایی مرتضی اسماعیل کاشی را مهدی کوشکی می دیدم و دست مریزاد به گریمور می فرستادم که چه کرده است تا اینکه با پوزخند یکی از دوستان متوجه اشتباه خودم شدم و منتظر وارد شدن آقای کوشکی به ماجرا، این اتفاق هم هر چند دیر افتاد اما قطعا یکی از نقش های خوب کارنامه مهدی کوشکی خواهد بود، این سریال آنقدر طولانی بود که حاشیه ها و اخبار زیادی از او در این مدت بشنویم.
رویا تیموریان: کفایت خاتون! منصفانه در جایگاهی نیستم که بازی ایشان را نقد یا با نقش ایشان شوخی کنم، شما معرکه هستید خانم تیموریان، لبخندهای شما، نگاه های شما، بیان شما یک کلاس کامل آموزشی برای علاقه مندان بازیگری است، باشید برای ما.
غلامرضا نیکخواه: اشک و آه و ناله و تیکه کلام بانوی من! آقای نیکخواه نه روز به روز که ثانیه به ثانیه هنرمندتر می شود، اگر داروی عمر جاودان کشف شود این هنرمند هرگز تمام نمی شود و تا بی نهایت زندگی حرف برای گفتن دارد.
بهناز نازی: اگر عکس های اینستاگرامش را ببینید او را فالو می کنید و اگر سریال را تماشا کنید آرزو می کنید به خوابتان هم نیاید، با توجه به گریم خوب روی صورت بهناز نازی تصویرهای این هنرمند می تواند جزو تصویرهای منتخبی باشد که در فیلمی که صد سال آینده به مناسبت صد سال گذشته سینما در ایران ساخته می شود استفاده شود، کاش طالع این سرزمین را هم پیش بینی می کردی جادوگر دوست داشتنی!
کتانه افشاری نژاد: خفن! (دلیلش را نویسنده، مخاطبان نویسنده و خودش لابد می دانند) صدایی رادیویی و بغضی همیشه همراه این صدا، در ربع پایانی سریال گمان حذف او می رفت که خوشبختانه اتفاق نیفتاد، من را یاد کاراکترهای قهوه تلخ مهران مدیری می انداخت!
ستاره پسیانی: ستاره پسیانی همیشه منتقدان خودش را دارد اما نقره سریال جیران اینبار طلا شده بود و به نظر می رسد باید از آتیلا پسیانی برای دختری که دائم کامل تر می شود تشکر کرد، با این رویه ستاره پسیانی تا چند سال دیگر چالشی تازه برای کارگردان ها در انتخاب نقش های اول آثارشان خواهد بود.
هومن برق نورد: شباهت تقریبی نقش آقای برق نورد در جیران با نقش ایشان در سریال آکتور شاید بدشانسی و پایان جیران و ادامه آکتور شاید خوش شانسی این هنرمند محترم است، امید که با پایان آکتور باز هم این هنرمند درجه یک را در نمایش خانگی داشته باشیم، هومن خان در آکتور و جیران زبان بازی است که معشوقه دیگران را دوست دارد!
سایر بازیگران: محمد شیری، حمیدرضا نعیمی، سینا رازانی، امیر کربلایی زاده، رضا جهانی، نسرین نکیسا، پاشا جمالی، ستایش دهقان، حسن مؤذنی، محمدهادی قمشی، بهزاد داوری، وحید رزاقی مقدم، پرویز بزرگی، نوید گودرزی، فرشید صمدی پور، علی آشمند، رهام تدریسی، محمدعلی مژدهی، محسن نقیبیان، کامبیز امینی، راستین عزیزپور، ایلیا نصراللهی، عباس توفیقی، عاطفه غلام پور، هوشنگ قنواتی زاده، شهنوش شهباززاده، آرش کلهر، کریم قربانی، رضا داودوندی، ملودی حمدگذار، یاسمین یدالله زاده، رهام بذلی، رادین رضایی، کیان علی پناه آیان یاربیگی.
عباسعلی اسکتی
خبرنگار روزنامه هنرمند / فروردین هزار و چهارصد و دو