جشن گرفتن خوب است،اما نه روی گرده زخمی مردم و پیش چشم گرسنگان!
- شناسه خبر: 10707
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
مردم سراسر جهان به بهانههای مختلف جشنوارههای رنگارنگ برگزار کرده و به شادمانی میپردازند.این جشنها گاهی ریشه تاریخی دارند و گاهی مقطعی هستند.مثلا در ایران جشن نوروز و دیگر جشنهای مشابه ریشهای تاریخی دارند.در کنار جشنهای ملی جشنهای مذهبی نیز در ایران و دیگر کشورها برگزار میشود.
جشنهای مقطعی زمانی برپا میشوند که اتفاقی مهم افتاده باشد که باعث افتخار ملی یا شادمانی شود.مانند افتخار آفرینی ورزشکاران یا موفقیت چشمگیر هنرمندان در عرصههای مختلف.
هرچند جشن گرفتن برای مردم مهم است،اما وقتی اتفاق ناگواری پیش میآید یا وضعیت مردم مناسب نیست،این جشنها برگزار نمی شود،زیرا انگیزهای وجود ندارد.به عنوان مثال در زمان جنگ جهانی دوم بسیاری از جشنها در کشورهای درگیر جنگ تعطیل شد.
متاسفانه در ایران جدیدا مد شده است که با بهانه و بی بهانه جشنهای پرخرج برگزار کنند تا به چشم دیگران بیاید و کمبود خود را این گونه مخفی کنند.
جشن خانه سینما از جشنهایی است که هیچ گاه ضرورت آن احساس نشده،لااقل در مقطع کنونی،زیرا اتفاق خاصی در سینمای ایران رخ نداده است که برای آن جشن برپا کرد.اگر روزی فیلمهای ایرانی به باکس آفیس راه پیدا کرده و در سینماهای سراسر جهان،همزمان اکران شدند،باید جشن گرفت و پایکوبی کرد.امروز که سینمای ایران در بدترین وضع خود به سر میبرد و با هزار و یک مشکل روبروست و اکثر مردم در مضیقه معیشتی به سر میبرند،چه بهانهای برای جشن گرفتن و ریخت و پاش بیت المال مردم وجود دارد؟!آیا دست و پا زدن اهالی سینما در مشکلات جشن گرفتن دارد؟گرفتاری مردم و جنگ شان با نداری و بیماری پایکوبی میخواهد؟!
وقتی شعار داده شده و در اعلامیهها و بیانیههای مکرر خانه سینما و دیگر تشکلات و افراد سینمایی نوشته و فریاد میشود که هنرمندان و سینماگران در کنار مردم قرار دارند،معنی اش این است مردم هر بلایی که سرشان بیاید به ما مربوط نیست و ما سرمان به کار خود گرم است یا اینکه با تمام قوا از مردم حمایت کرده و اگر توانایی کمک نداریم با آنان همدردی و همدلی میکنیم؟
راه انداختن جشن پر خرج خانه سینما در این مقطع نشان دهنده چیست،درکنار مردم بودن یا روبروی شان قرار گرفتن؟!
پوشیدن لباسهای گران و آنچنانی توسط مهمانان مرد و زن و رژه مغرورانه روی فرشهای قرمز،میل داغ کشیدن به چشم مردم گرفتار و سوزاندن دل آنانی است که حتی در خرید یک قرص نان نیز مشکل دارند،چه رسد به ابتیاع یک دست لباس آنچنانی!این کار خنجر زدن از پشت است!
ریخت و پاش و پخش شیرینیها و میوههای گرانقیمت و شاید غذاهای دست نیافتنی میان مهمانان و عکس و فیلم گرفتن از آنها و انتشارشان از طریق رسانههای مجازی و غیر مجازی،جز دشمنی با مردم و دهن کجی به کودکان و مردم گرسنه شکم که از شدت ضعف چشمان شان بی سو شده،چه میتواند باشد؟!
آیا خانه سینما و اعضایش که خودشان و دیگران را با شعارهای رنگین حمایت از مردم خفه کرده اند،این گونه از مردم شان دفاع میکنند؟این جنگ با آنان است یا دفاع کردن از حقوق شان؟
بسیاری از اهالی سینما به خاطر بیکاری مفرط و طولانی که به خاطر باندبازیهای برخی گردن کلفتهای سینما و ندانم کاری مدیران دولتی به وجود آمده،در بدترین شرایط زندگی و معیشتی به سر برده و سفره شان خالی خالی است،حتی توان مالی درمان یک بیماری ساده را نیز ندارند و همیشه باید شرمنده زن و بچههای شان باشند.این مصیبت جشن گرفتن دارد؟
بودجه میلیاردی جشن خانه سینما باید خرج این افراد گرفتار سینما شود یا خرید شیرینی و میوه و غذای گرانقیمت و خوراندن آن به سینماگرانی که همیشه دست شان به دهان شان است؟!
مدیر و هیات مدیره خانه سینما،شما که از گرفتاری بسیاری از اهالی سینما با خبر هستید، چگونه میتوانید جشن برپا کرده و به پایکوبی بپردازید؟!چند نفر دیگر از این گرفتاران باید از درد نداری و بیماری در عزلت بمیرند تا شما به خود بیایید؟
اگر خواب هستید بیدار شوید،اگر هم خود را به خواب زده اید،وای به حال سینما و اهالی گرفتار آن.
اگر چنین است،بروید جشن خود را پیش از موعد مقرر و با عجله برگزار کرده و روی گرده زخمی و پشت خنجر خورده مردم گرفتار و اهالی دردمند سینما رژه غرور آمیز رفته و رقص و پایکوبی کنید!!!
- سیدرضااورنگ