بهروز یزدانی راد: آواز می خوانم تا مردم شعرهایم را بشنوند
- شناسه خبر: 43596
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۴۷

هنرمندنیوز: با بهروز یزدانی راد که می تواند در آینده نزدیک به یکی از پرمخاطب ترین و موفق ترین خوانندگان موسیقی تلفیقی ایران تبدیل شود، گفت و گو داشته ایم که با هم می خوانیم.
شما تا به حال با هیچ شاعر و آهنگسازی همکاری نداشته اید، آیا فکر می کنید کسی بهتر از خودتان نمی تواند برای شما شعر و آهنگ بسازد؟
خیر، این طور نیست. به نظر من، ما شعرا و آهنگسازان خیلی خوبی داریم که توانایی خلق آثار با کیفیت و ماندگاری را دارند، دلیل اینکه من شعر و ملودی آهنگ هایم را خودم می سازم کاملا شخصی است، من خودم را قبل از اینکه یک خواننده یا موزیسین بدانم به عنوان یک شاعر می شناسم چون از کودکی شعر گفته ام و شعر خوانده ام و برایم مهمترین بخش یک اثر، متن و کلام آن است، شاید بهتر است اینگونه بگویم که من آواز می خوانم تا مردم شعرهایم را بشنوند.
اینکه خودتان بر روی شعرهایتان ملودی می گذارید هم به همین دلیل است؟
بله، ببینید کسی که شعری را می سراید در لحظه خلق آن احساسی را تجربه می کند که کاملا منحصر به فرد است و شخص دیگری نمی تواند آن حالت را دریابد و آهنگی که بر روی شعر گذاشته می شود می تواند بیان کننده آن حالت غم، شادی، شعف، نا امیدی یا هر چیز دیگری باشد که شاعر تجربه کرده است، بنابراین من همیشه فکر می کنم چطور باید برای یک آهنگساز توضیح بدهم که این شعر بیان کننده چه حالت روحی در من است برای همین ترجیح می دهم خودم بر روی شعرهایم ملودی پردازی کنم.
فکر می کنید موسیقی تلفیقی چه جایگاهی در بین مردم دارد و مخاطبان چقدر به این سبک از موسیقی علاقه دارند؟
از نظر من موسیقی تلفیقی همان موسیقی پاپ است که بر روی آن آوازها و نواهای کلاسیک و سنتی ایرانی قرار می گیرد و اگر این کار به درستی و با در نظر گرفتن ظرافت های خاص خود انجام شود حتما می تواند مخاطبان زیادی را جذب کند که نمونه هایی از آن را در سالهای اخیر دیده ایم و حتی خوانندگان بزرگ سنتی ما نیز به این سمت حرکت کرده اند، شاید برای اینکه دریافته اند موسیقی سنتی با آن سبک و سیاق قدیمی نمی تواند نسل جوان را به خود جذب کند و نیاز به نوآوری بیشتر در این عرصه وجود دارد.
و آیا نوع شعر و ترانه هم در این سبک از موسیقی مهم است؟
بله، صد درصد، موسیقی کلاسیک ما موسیقی آوازی است یعنی پایه موسیقی سنتی ما از قدیم شعر و کلام بوده و به همین دلیل هم مردم ما علاقه چندانی به شنیدن موزیک بی کلام ندارند، چون حافظه موسیقیایی آنها را موسیقی آوازی تشکیل داده و مهمترین بخش این موسیقی نیز شعر آن محسوب می شود، بنابراین به نظر من اگر کسی بخواهد موسیقی تلفیقی کار کند باید اشعار مناسب این سبک را استفاده کند اشعاری که رابطه معناداری با موسیقی و ادبیات کلاسیک ایرانی داشته باشند.
به نظر شما موسیقی پاپ ایران در سالهای اخیر پیشرفت داشته است؟
البته نمی توان گفت که موسیقی پاپ ایران در دهه های اخیر هیچ پیشرفتی نداشته، به هر حال کارهای خوبی هم در این سال ها توسط هنرمندان با استعداد ساخته شده که با کیفیت و ماندگار بوده اند اما اگر بخواهیم قضاوت کلی در مورد موسیقی پاپ در حال حاضر داشته باشیم باید بگویم متاسفانه موسیقی پاپ ما دچار نوعی ابتذال تجاری مُسری شده است.
منظورتان از ابتذال تجاری مُسری چیست؟
ببینید مبتذل بودن به معنی بی محتوا و سطحی بودن یک اثر است یعنی اکثر موزیک هایی که توسط خوانندگان جدید و بعضا قدیمی تولید می شود از نظر شعر و موسیقی هیچ گونه محتوای قابل ارائه ندارند و صرفا برای سرگرم کردن و جذب مخاطب بیشتر ساخته می شوند و بازار موسیقی، تهیه کنندگان و سرمایه گذاران این حوزه نیز تنها به بازدهی سریع سرمایه خود، برگزاری کنسرت های بیشتر و سود آوری فکر می کنند، خوانندگان و سازندگان موزیک نیز به شهرت و ثروت یک شبه، بنابراین تنها چیزی که در این میان به آن توجه نمی شود موسیقی و هنر است و به همین دلیل است که شما به ندرت اثری شنیدنی، ماندگار و با کیفیت می شنوید و متاسفانه این روند در میان جامعه موسیقی ما مُسری و همه گیر شده است.
و شما سعی می کنید آثار ماندگار خلق کنید؟
البته من به هیچ عنوان چنین ادعایی ندارم اما تمام سعی خود را می کنم تا با توجه به توان و مقدورات خود آثار قابل دفاعی تولید کنم، ولی اینکه چقدر در این خصوص موفق باشم بستگی به نظر مخاطبان دارد.
برگردیم به خودتان، نزدیکانتان در مورد هنر و خوانندگی شما چه فکر می کنند؟
من در خانواده هنری رشد نکرده ام یعنی خانواده من مثل بسیاری از خانواده های قشر متوسط ایرانی بیش از هر چیز به درس خواندن و تحصیل اهمیت می دادند، بنابراین من همواره در زندگی سعی کرده ام در کنار تحصیل و کار، هنر مورد علاقه خود را پیگیری کنم و به همین دلیل هم است که خیلی دیر موسیقی و خوانندگی را شروع کردم اما حالا خانواده و خصوصا همسرم مشوق من هستند و نزدیکان و دوستان هم از اینکه من پیگیر کار هنری هستم ذوق زده می شوند، البته همیشه آدم های منفی هم در اطراف آدم پیدا می شوند که ناامیدی را تزریق کنند و من یاد گرفته ام که به آنها توجهی نکنم.
تا حالا به شهرت فکر کرده اید و اینکه ممکن است روزی سلبریتی شوید؟
بله، به هر حال شهرت پدیده جذابی است ولی من خیلی علاقه ای به این ندارم که مردم من را مثلا در خیابان ببینند و بشناسند یعنی این نوع شهرت را دوست ندارم، چون احساس می کنم مانع از این می شود که هنرمند روی هنرش تمرکز کند و مردم هم نظر خیلی مثبتی نسبت به سلبریتی ها ندارند اما علاقه دارم صدا و شعرهایم شنیده بشوند و مردم با نام من آشنا باشند.
ولی به هر حال اگر مخاطبان زیادی پیدا کنید این اتفاق خواهد افتاد.
بله حق با شماست، مردم دوست دارند با چهره کسی که صدایش را می شنوند و می پسندند آشنا شده و از احوالات او با خبر شوند و این یک امر طبیعی است و وظیفه هنرمند است که اگر به آن مرحله از شهرت رسید خود را از حاشیه ها دور نگه دارد و به هنرش بپردازد، چون به نظر من هر هنرمندی سلبریتی نیست و هر سلبریتی که نام هنر را یدک می کشد نیز لزوما هنرمند نیست.
و سوال آخر اینکه فکر می کنید چقدر بتوانید پیشرفت کنید و مردم از کارهای شما استقبال کنند؟
واقعا نمی دانم، بستگی به خیلی شرایط دارد، ببینید همانطور که گفتم شغل اصلی من موسیقی نیست بنابراین معذوریت هایی که ممکن است خیلی از خواننده ها برای خواندن کارهای تجاری جذب مخاطب، برگزاری کنسرت و امرار معاش از این راه داشته باشند را ندارم، دلیل اصلی اینکه من در این عرصه وارد شده ام علاقه به ادبیات و موسیقی بوده ولی اگر اتفاقات بهتری بیفتد و کارهایم با استقبال عمومی هم مواجه شود برایم موفقیتی بزرگ خواهد بود.
گفتگو: عباسعلی اسکتی