“برادران لیلا”،فیلم فراموششده در کن و یکپارچگی نقدهای ستایشگر در فرانسه
- شناسه خبر: 51527
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: پس از نمایش فیلم “برادران لیلا”، دومین فیلم ایرانی بخش مسابقه ای ۷۵مین فستیوال کن- فیلمی که شایسته ربودن جایزه های بهترین کارگردانی و بهترین هنرپیشه زن در این فستیوال بود- نمایش آن در سینماهای فرانسه نقد های بسیار خوبی را به دنبال داشت، چرا که کارگردان با دادن پهنه ی بصری ژرفی از تراژدی های یک جامعه و پیامدهای آن بر انسانها و بازی خوب ترانه علیدوستی در نفش لیلا، که فیلم را با خود می کشد، دنیای رسانه های خبرهای هنری فرانسه را پرکرد. از واکنش سینما روها در اینده خبردار خواهیم شد چرا که این فیلم به تازگی روی پرده سینماهای فرانسه آمده است.
فیلم “برادران لیلا”که، پس از پیروزی چشمگیر فیلم پیشین سعید روستائی، “متری شش و نیم” در سال ۲۰۲۱، در سینماهای فرانسه (۱۸۵٫۰۰۰ تماشاگر)، به فستیوال کن ره می یافت، از استعداد کارگردانی حکایت می کند که با سومین فیلمش می رود خود را به عنوان یکی از چهره های مهم سینمای ایران در صحنه بین المللی تثبیت کند.
سعید روستائی توانسته، از ورای ماجراهای یک خانواده سنتی، با چهار فرزند پسر ویک دختر و تلاش بی پایان اما بیهوده این دختر آینده نگر برای نجات خانواده اش از بی پولی و سرخوردگی و نیز بی خردی برادرانش، ما را با دشواری های امروز جامعه ایران، مبارزه میان سنت و مدرنیته و جایگاه زنان و مردان، آگاه کند.
مهمترین شخصیت فیلم، لیلا (ترانه علیدوستی)، که بدون غلو سزاوار جایزه بهترین هنرپیشه زن ( همراه با “آلیونا میخائیلوا”، هنرپیشه فیلم همسر چایکوفسکی) در فستیوال کن بود، همه زندگی خود را وقف والدین و چهار برادری کرده که هر کدام از ناتوانی شخصیتی برخوردارند وذره ای آینده نگری ویا اراده واقعی برای تغییر سرنوشتشان در آنها دیده نمی شود. البته شرایط اقتصادی و ناهنجاری های دیگر اجتماعی نیز چندان به بلوغ و توانمند شدن آنها کمکی نمی کند. با درگیر شدن خانواده در چرخه بدهی های بسیار، لیلا، که تیز هوش و آینده نگر است، اما والدینش او را به دلیل زن بودن به بازی نمی گیرند، نقشه ای برای برون آوردن همه خانواده از این اوضاع دارد که آن خریدن بوتیکی در یک مرکز خرید و راه اندازی یک کسب وکار است.
این ماجرای خانوادگی چه چیزی را پدیدار می کند ؟
از همان صحنه نخست، بیننده تنش و نگرانی ای که در “متری شش ونیم” وجود داشت را حس می کند. اما در “برادران لیلا”، این صحنه ادامه نمی یابد و میزانسن ما را گام به گام به سوی اصل داستان می کشاند. می بینیم که علیرضا (نوید محمد زاده)، با بسته شدن کارخانه اش، ناچار به بازگشت به خانه پدری اش شده که در آن دو برادر دیگرش هم، که در آمدی ناچیز از راه انجام کارهای کوچک و غریب دارند، زندگی می کنند. طرح لیلا برای پایان دادن به دشواری های فزاینده مالی هریک از برادران را ناچار به سهم گیری در این طرح می کند. تنها کسی که ظاهرا این دشواری ها و کمک به فرزندانش مسئله اش نیست، پدر خانواده است که گوئی در دنیائی دیگر زندگی می کند. او تنها در این اندیشه است که با دادن بیشترین شمار سکه طلا، به عنوان هدیه عروسی فرزند یکی از اعضای پولدار خانواده اش، بتواند به بزرگ خانواده تبدیل شود و خوار شمرده شدنش را جبران کند. پدری که گوشش به هیچ حرف منطقی باز نیست و با تعصب راه خود را می رود. نقش این پدر را، که نمادی می شود از یک جامعه ی سنتی دست وپا گیر و مرد سالار، سعید پور صمیمی، با صمیمیت بسیار بازی می کند. کم کم ناتوانی هر یک از برادران و پافشاری دیوانه وار پدر خانواده در ماندن در ساختارهای بی منطق کهن، اعضای خانواده را به مرز انفجار می کشاند. با این وجود هیچ کدام، به جز دختر هوشمند خانواده، از او سرپیچی نمی کنند و احترامش را نگه می دارند.
برخلاف روند فیلم پیشین، متری شش و نیم، که آغازش با آغار فیلم لیلا و برادرانش شباهت داشت، فیلم دوم راه دیگری می رود و ما شخصیت ها را در یک زندان خانگی کوچک می بینیم که همه در آن تلنبار شده اند و هیچ کس هیچ فضائی برای نقس کشیدن برای خود ندارد. خانواده ای که تنش افتصادی آن را از طبقه کارگر متوسط به سوی طبقه فقیر برده است.
در مورد این فضا، سعید روستائی، در یکی از گفتگوهای پرشمارش با رسانه های فرانسوی می گوید :”داستان های من از قلب زندگی می آیندو من هیچ چیز را از بیرون نمی آورم. تلاش نمی کنم احساسات به درون فیلم تزریق کنم. طبیعتا یک داستان وجود دارد اما من خنده و گریه تماشاکر را پیش بینی نمی کنم. با پیش روی داستان احساسات خود به وجود می آیند.
این فیلم را، که ساختارش تا حدودی سینمای دهه پنجاه ایتالیا را به یاد می آورد بدون این که از مد افتاده به نظر بیاید، می توان به دوبخش نسبتا یکسان تقسیم کرد : بخش نخست که در آن سینماگر مهره های خود را می چیند تا سپس ما را به درون درامی بکشاند که ریشه در مسائل بسیار دارد. بلندی این بخش که می شد آن را فشرده تر کرد تا از زمان فیلم (۲:۴۵)، که در کن به نمایش درآمد، بکاهد و از سوی دیگر بیننده را برای بخش کوبنده و سرشار از افت وخیز آماده تر نگه دارد، آیا دلیلی برای کنارگذاشتن ان از جوایز نبوده است ؟ خوشبختانه، گفته شد که کارگردان ده دقیقه از زمان فیلم، به ویژه از بخش نخست کاسته تا به آن انرژی بیشتری ببخشد. کاری که می توانست پیش تر انجام گیرد تا بخت ربودن یک جایزه را افزایش دهد. اما به هر رو از دید سینما روها بسیار خوب است و شمار بالای منتقدین مجذوب دلیلی بر آن است. سعید روستائی در این پیوند می گوید :آن چه را که برای دیدن لازم بوده نگهداشته است.
بخش دوم، بخشی است که ما را وارد پیچ و خم های داستان می کند و بازی خوب و یکدست بازیگران بیننده رابیدار نگه می دارد.
از یک فیلم، به گفته ای، اضطراب آور به فیلمی با بستری اجتماعی و سیاسی
اگر فیلم “متری شش ونیم”، را در ژانر فیلم های ترس آور قرار بدهیم که منتقدین اروپائی قرار می دهند، فیلمی که به دلیل سوژه اش، قاچاق مواد مخدر در تهران، ضرب آهنگ بسیار تند و مناسبی داشت و زمان مرده و یا تکرار بیهوده ای در آن یافت نمی شد، بار بزرگ اجتماعی وسیاسی آن را نادیده گرفته ایم چون داستان ما را به شکل پیگیر به درون ریشه ناهنجاری هائی می برد که رخدادها از آنها زائیده شده اند. این توانائی در پرورش سوژه، شخصیت ها و گزینش بی همتای لوکیشن ها(که گاه چون در درون بازداشتگاه، خود تبدیل به شخصیت می شوند) سبب راه یافتن سعید روستائی به بخش اصلی فستیوال کن شد.
در فیلم “برادران لیلا”، که آن هم گاه همچون فیلم های اضطراب آور پیش می رود، این کارگردان جای خود را در ژانر سینمای اجتماعی سیاسی تثبیت می کند که، به گفته خود وی، می تواند از علاقه اش به سینمای “برادران داردن” و “کریستان مونجیو” رومانیائی سرچشمه گرفته باشد.
فیلم “برادران لیلا ” بسیاری از تضاد ها و کمبوده های جامعه ای را نشان می دهد که گر چه بر ناتوانی شماری از مردها آگاه است، باز هم سنگ فرزند پسر داشتن را به سینه می کوبد. از جمله این که حشمت (سعید پور صمیمی)، پدر پیر، سنتی و تریاکی خانواده ، درحالی که خود چهار پسر بیکار و کم در آمد دارد که هیچ یک چندان عقل معاش ندارند و هیچ تاجی به سرش نزده اند، او و همسرش، مدام بر سر دخترشان”لیلا” (ترانه علیدوستی) می کوبند که با خرد تر از همه است و تلاش دارد خانواده را از منجلابی که در آن گیر کرده در آورد. اما این مردسالاری و دروغ هائی که پدر خانواده برای به دست آوردن لقب بزرگ خانواده با هدیه کردن نا بخردانه چهل سکه طلا می تراشد و سود فرزندانش را در نظر نمی گیرد، تلاش های لیلا را نقش بر آب می کند. پدر ومادر او را مسئول همه بدبختی های پسرانشان می دانند، اما درو اقع دلیل این است که تنها اوست که خواری ها، دروغ ها و ناتوانی های پدر و و مادر و دیگر مردان خانواده را می بیند ودر برابرشان می ایستد.
شخصیت لیلا ار کجا می آید ؟
در مورد شخصیت لیلا و گزینش ترانه علیدوستی برای ایفای نقش او ، کارگردان می گوید، بازی او را درسالهای پیش ، یعنی زمانی که کارگردان نبوده، می پسندیده و در واقع این سناریو را با درنظر داشتن وی نوشته است. گقتنی است که بازی این هنرپیشه بی نهایت مورد ستایش منتقدین در رسانه ها قرار گرفته است. ترانه علیدوستی در گقتگوئی با مجله “پاری مچ” گفت که پس از دریافت فیلمنامه، از سعید روستائی خواسته که خواهرش “لیلا” را ببیند، که نام فیلم ازنام او گرفته شده، فرد تاثیرگذاری در زندگی شخصی کارگردان بوده و او را بزرگ کرده است. کسی که همیشه پیشرو و آینده و نگر بوده و نقش مهمی در زندگی وبه سرانجام رسیدن وی داشته است. ترانه علیدوستی می افزاید : گرچه فیلم از دشواری های برادران لیلا سخن می گوید اما آنها گوشت های تن لیلا و ریشه همه دلمشغولی هایش هستند. در حالی که مادرش به او سرکوفت می زند و شرایطش را به عنوان یک زن نازا به رخش می کشد. درست مانند این که یک زن نمی تواند بدون مادر شدن یک زن کامل باشد. این درحالی است که لیلا مادر وار با برادرانش برخورد می کند.
آیا با این پیروزی می توان گفت که نام مهمی در کارنامه سینمای ایران به وجود آمده ؟
با شنیدن، خواندن و دیدن شمار بسیار بالای نقدهای بسیار خوب در فرانسه، شاید بتوان گفت که سعید روستائی توانسته، تنها با ساختن سه فیلم، موقعیت خود را به عنوان یکی از چهره های مهم سینمای ایران پایه ریزی کند. نباید فراموش کرد که او توانست، پس از پیروزی فیلم “متری شش ونیم”، با فیلم “برادران لیلا” به بخش مسابقه ای ۷۶ مین فستیوال کن راه یابد.
او برای ساختن این تابلوی بزرگ خانواده ای که از بد شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایرانی به شدت صدمه خورده، با دشواریهای بسیاری روبرو شده است. سعید روستائی در این باره می گوید :”در واقع، در ایران، هر دولت قانون تازه ای وضع می کندو برای نمونه، من سالها برای گرفتن مجوز فیلم “متری شش ونیم” تلاش کردم. در این مدت دوبار تهیه کننده ام عوض شد. درباره “برادران لیلا”، نه تنها دشواری هائی در پیوند با فیلم وجود دارد بلکه سر وصدای بسیاری که توسط رسانه ها هنگام نمایشش در کن به وجود آمد، دردسر ساز شد. من در این مورد کاری از دستم بر نمی آید، شکیبائی می کنم وبه مذاکرات ادامه می دهم چون می خواهم که این فیلم را ایرانیان ببینند چرا که “برادران لیلا” داستان انسان هاست. من فکر می کنم که مردم این فیلم را بسیار بپسندند و از این رو هر کاری که از دستم بر بیاید را برای حضورش در ایران انجام خواهم داد. ”
حال اگر بخواهیم با دیگر منتقدان هم آوا شویم، باید بگوئیم که فیلم “برادران لیلا” یکی از فیلم های مهم امسال است و نام سعید روستائی به یکی از نام های پر آینده در سینمای ایران تبدیل شده است. چرا که با توانائی او در پرداختن به سوژه های گوناگون و در هم آمیختن تراژدی و کمدی، می توان پیش بینی کرد که هر فیلمش به گونه ای نو آور باشد و تماشاگران را همواره غافلگیر کند.
پروراندن پر ظرافت شخصیت ها و پرهیز ار مرثیه سرائی، به فیلم “برادران لیلا” جنبه انسانی ویژه ای داده که آن را دلچسب می کند.
به هر رو، کارگردان می گوید که سناریوی فیلم آینده اش آماده است. اما پیش از ساختن فیلمی دیگر، او می بایست نخست با ممنوعیت نمایش فیلم “برادران لیلا” و نیز کار در ایران کنار بیاید.
«شهلا رستمی»