در ستایش اعتراف
مردی بعد از پنجاه سال همسرش را از دست می دهد؛ مرد دیگری وارد می شود و بر مزار زن دسته گلی می گذارد و ادعا می کند دوستی پنجاه ساله با زن داشته، دوستی ای که همسرش از آن بی اطلاع بوده و این صحنه، آغاز ارتباطِ جالبِ «داوید» و «ادوارد» است. دو مرد در آستانه ی پیری، از رازهای زندگی شان که رابطه ی تنگاتنگی با زندگی دیگری دارد، پرده برمی دارند.