یک رمان جنایی درخشان!
دار و دسته ای خلافکار، کلاهِ گشادی بر سر «جکسون» ساده لوح گذاشته و رفته اند. او در این ماجرا، همسرش را با یک صندوق سنگ طلای معدن هم از دست داده! قهرمان داستان که یک مسیحی دو آتشه است، وارد ماجرایی پیچیده شده. همه چیز در «هارلم» به هم ریخته است...