شاید اگر چند سال دیگر بخواهیم درباره فیلم چهارراه استانبول حرف بزنیم اولین نکته اشاره به ساختمان پلاسکو باشد نام اول این فیلم هم پلاسکو بوده که بعدا چهارراه استانبول شده...
اول از همه باید به بازیگر مرد این فیلم بگویم که منتقدان شمشیر را از رو نبستهاند، شما انگار چشمهایتان را بستهاید که حاضر میشوید در هر فیلم الکنی بازی کنید به چه قیمتی؟ آقای بازیگر مردم و منتقدین شمشیر را از رو نبستهاند قطعا یادتان رفته که همین مردم و منتقدین چقدر برای بازی شما در فیلمهایی که در دههی هفتاد و هشتاد بازی کردید کف زدند و هورا کشیدند، آقای بازیگر شمشیری در کار نیست کمی نقدپذیر باشید.
فیلم مغزهای کوچک زنگ زده دو دسته مخاطب دارد دستهی اول کسانی هستند که فیلم را به هیچ وجه دوست ندارند اما در خلوتشان به آن فکر میکنند و دستهی دوم کسانی هستند که کاملا با فیلم موافقاند و با اشتیاق فراوان از فیلم تعریف میکنند.
جی. ای. بایونا فیلمساز جوانی که میتوان او را بااستعدادترین شاگرد گیرمو دلتورو دانست سال جاری فیلم «دنیای ژوراسیک: سقوط پادشاهی» را به عنوان کارگردان بر پرده سینماهای جهان داشت، فیلمی که پیشاز اکرانش با توجه به نام بایونا انتظار بیشتری نسبت به قسمت قبل از آن میرفت اما با دیدن این فیلم میتوان به این نتیجه رسیده که مطمئناَ یکی از ضعیفترین آثار کارنامه سینمایی این فیلمساز در مقام کارگردان «دنیای ژوراسیک: سقوط پادشاهی» خواهد بود و همچنان بهترین اثر بایونا بدون شک اولین فیلم سینماییاش با عنوان «یتیمخانه» است.
«هشت یار اوشن» در نگاه اول میتواند فیلمی جذاب باشد، این فیلم که کاراکترهای مرد مجموعه «اوشن» استیون سودربرگ را با کاراکترهای زن عوض کرده و قصد دارد قصه هشت زن سارق را روایت کند که مثل مردان اوشن قصد سرقتی بزرگ دارند نه تنها نتوانسته نسبت به دیگر قسمتهای مجموعه سینمایی «یاران اوشن» اثر بهتری باشد حتی از دیگر آثار این مجموعه پر آوازه سودربرگ نیز دارای قصه و فضایی ضعیفتر و احمقانهتر است.