استاد شجریان در رشته موسیقی سنتی بودند و من در حوزه ی کلاسیک و این دو مقوله و دنیای متفاوت هستند. به این دلیل نمی توانم نظر دقیق تکنیکال راجع به کارشان بیان کنم...
جایگاهی که ایشان در آواز ایرانی کسب کرده اند، جایگاه بسیار رفیعی ست. به اعتقاد من وقتی میخواهیم نمره ای به یک خواننده بدهیم نمره ی مهم را به آواز او میدهیم...
آخرهای تابستان به خاطر جشن هنر میرفتیم به شیراز. با اتوبوس و ده دوازده ساعت توی راه. بعدش هم خسته میشدیم از برنامههای پشت سر هم و دوان دوان از جایی به جایی رفتن. اما آواز خوانی محمد رضا شجریان را از دست نمیدادم که برای تماشا روی چمن محوطه مینشستم و جوانی را تماشا میکردم که خوب میخواند و زیبا بود با ابروهای پر پشت و پیوسته...
چهل روز از درگذشت هنرمند محبوب ایران، هنرمندی که در دل مردم جا داشت و عاشقانه او را دوست میداشتند. در این مدت شاهد بودیم که او چه جایگاهی نزد ملت عزیز ایران دارد و چنین محبوبیتی نزد مردم، تقریبا بیسابقه است...
ارزش بعضی کلمهها و احساسات را نخنما کردهایم؛ مثل عشق، استاد، اسطوره و ... و این نادرستترین رفتار ماست درقبال هرچه که ارزشمند است. همین که کسی در هنری ماندگار است؛ نزد مردم ماندگار است و هنر او حتی پس از مرگ؛ زنده و جاوید؛ خود بیانگر تاثیرِ هنر اوست. اینجا درست همانجایی است که «نام» برای تعریف از او، بسنده است و نیازی به هیچ پیشوند و پسوند دیگری نیست. پس از فوت زنده یاد محمدرضا شجریان، یکی از اهالی موسیقی که رفتار اهالی این هنر را به نقد کشید، «پیمان سلطانی»- موسیقیدان، منقد و نظریه پرداز- بود. او معتقد است بعضی القاب و نقل بعضی داستانها، نه تنها به هنر محمدرضا شجریان اضافه نمیکند؛ بلکه به جایگاه او در عرصه هنر نیز خدشه وارد میکند. با پیمان سلطانی درباره ی همه این نقد و نظرها گپی زدهایم که در ادامه میخوانید.
نوشتن و گفتن و شنیدن از اسطوره هنر ایران در این شرایط کار آسانی نیست. مگر قلم و کاغذ میتواند گویایی احساس درون کشوری باشد که فرزندش را قرار است در آغوش خاک کشاند. چه باید گفت و شنید که تاکنون نگفته و نشنیدهایم. اما چه کنیم که درد فراق برایمان طاقتفرساست و حجم دلتنگی امانمان نمیدهد. تمام نوشتنها نه در رثای معجزه هنر ایران زمین بلکه برای قرار دل بیقرار خودمان است. نام محمدرضا شجریان دیگر یک نام و عنوان نیست بلکه یکنماد برای یک کشور است. نماد آزادی و انسانیت، نماد شرافت و مردانگی، نماد هنر ایران زمین…...
از برخی ابراز احساسات و دلسوزیهای شخصی قابل احترام و درک این چند روزه که بگذریم، اما واکنشهای احساسی و هیجانی برخی مدیران خاص که گاه چیزی بیش از نوشدارویی بعد از مرگ سهرابهای فرهنگ و هنرمان نیست...
محمدرضا شجریان که عصر روز یکشنبه (۱۳ مهر ماه) به دلیل شرایط عمومی ناپایدار به بیمارستان منتقل شده بود، همچنان در وضعیت جسمانی ناپایداری قرار دارد و در شرایط بالینی این هنرمند نامی هنوز تغییری ایجاد نشده است.
قطعه «عشق سفید» اثر دکتر اردشیر هوشنگی، روایتگر عاشقانههای پزشکان و کادر درمان در مسیر خدمت و ایثار برای مردم و تا آخرین لحظههاست، اما این بار از زبان دل پزشکی هنرمند که خود با همه وجود تمام این عاشقیها را تجربه و حس کرده است و حالا با زبان موسیقی برای مردمش روایت میکند...
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توضیح درباره برنامه کرونایی این معاونت و طرح های کلان این نهاد برای هنرمندان از پیگیری پرداخت تسهیلات خبر داد و سند توسعه هنر، شبکه شهرهای خلاق هنر؛ دو طرح کلان این معاونت در دولت دوازهم دانست...
سولماز نراقی، متولد بیست و دو شهریور هزار و سیصد و پنجاه و هفت، همدان، شاعر، نویسنده و هنرمند میان رشتهای، فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه علامه طباطبایی، عضو انجمن بین المللی ایران پژوهی و مدرس سابق انجمن خوشنویسان تهران...
بر اساس اطلاعیه جدید بیمارستان جم، با بهبود وضعیت سلامتی محمدرضا شجریان، کارهای ترخیص این هنرمند پیشکسوت از بیمارستان در حال انجام است و ادامه مراحل درمان در منزل او انجام میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه هفته دولت، شامگاه چهارشنبه بیست و نهم مرداد با حضور در برنامه تلویزیونی نگاه یک (شبکه یک سیما) مجموعه برنامه های این وزارتخانه در راستای برنامه های 9 گانه و همچنین اقدامات در حوزه جبران برخی خسارت های وارد شده در برنامه های فرهنگی و هنری ناشی از شیوع ویروس کرونا را تشریح کرد.
بیمارستان جم در اطلاعیه امروز خود با نادرست خواندن مطالب عنوان شده درباره وضعیت جسمانی محمدرضا شجریان، اعلام کرد وضعیت فعلی این هنرمند نسبت به روز گذشته تغییر نکرده است.