هسته مرکزی فیلمهای پرویز شهبازی جوانان هستند و این موضوع برای او به دغدغه تبدیل شده فیلم طلا هم بر همین اساس و قاعده ساخته شده اما طلا همانند فیلم قبلی شهبازی یعنی مالاریا فقط طرح موضوع میکند این موضوع در قالبی بی منطق روایت میشود...
مسخره باز در اجرا فیلم مهمی است اما در محتوا نمیتواند موفق باشد، در موقعیت سازی حرف تازهای دارد اما بیشتر به تجربه شباهت دارد همایون غنی زاده کارگردان نمایش است و مسخره باز اولین فیلم سینمایی اش محسوب میشود...
روزهای نارنجی میتواند قصه تعریف کند اما متریالهای لازمِ ساختاری را ندارد، فیلم طرح موضوع میکند اما موضوعش آنقدر هم جدی به نظر نمیرسد، فیلم زنانه ای که میخواهد یک طرفه به قاضی برود، اما در این میان...
قصر شیرین یک فیلم جاده ای تمام عیار است بخش اعظم فیلم در یک ماشین روایت میشود اما حتی یک لحظه هم ریتم افت نمیکند. قصر شیرین در مدت زمانِ کافی، به اندازه قصه گویی میکند و این قصه باعث شده قصر شیرین فرمِ مورد نظرش را پیدا کند...
محمدرضا هنرمند بعد از دو دهه دوری از سینما فیلم سمفونی نهم را ساخته، هنرمند که روزگاری میتوانست در قالب هر ژانری قصه بگوید در سمفونی نهم دچار سوء تفاهم ژانری شده است سمفونی نهم اثری ضد ژانر است که مسیر خود را گم کرده...
فیلم درخونگاه به مسعود کیمیایی پیشکش شده اما این اثر از تمامی فیلمهای کیمیایی جلوتر است چرا که درخونگاه با یک فیلمنامه منسجم و سرراست ساخته شده سیاوش اسعدی فیلمساز دغدغه مند ی است او سینما را به خوبی میشناسند...
صفی یزدانیان سعی کرده فیلم ناگهان درخت را عاشقانه بسازد، اما فیلم جان و کشش لازم را ندارد اگرچه فیلم قبلی صفی یزدانیان یک عاشقانه تمام عیار بود اما ناگهان درخت درجا میزند و فقط ادعای یک فیلم عاشقانه را دارد...
اساساً منتقد نباید درباره هر فیلمی یادداشت بنویسد نوشتن درباره فیلم تیغ و ترمه توهین به نقد سینماست. نباید درباره این فیلم الکن حتی یک خط هم نوشت اما از آنجایی که منتقد پشت مخاطب است باید تذکر دهد...
در وهله اول فیلم بنفشه آفریقایی فیلم بی ادعایی ست اما نکته ای در فیلم وجود دارد و آن کم جان بودن فیلمنامه است فیلم ریتم کندی دارد فیلمساز برای رسیدن به ساخت یک فیلم بلند کم کاری کرده است...
زمان ساخت فیلم معکوس پولاد کیمیایی به عنوان کارگردان چندین بار اعلام کرد که ساختار معکوس با فیلمهای پدرم (مسعود کیمیایی) متفاوت است، اما معکوس مخلوطِ غلو شدهای از سینمای مسعود کیمیایی ست...
اگر سال دوم دانشکده من را یک فیلمساز کار اولی مینوشت و میساخت، به عنوان یک تجربه میشد نادیده اش گرفت اما در شرایط کنونی پرویز شهبازی آن را نوشته و رسول صدرعاملی هم کارگردانی کرده است...
سال گذشته در همچین روزهایی زمانی که فیلم تنگه ابوقریب به نمایش دراومد همه از آن تعریف کردن و شد فیلمی اسطورهای، امسال هم دوباره بهرام توکلی فیلمی دیگری ساخته به نام تختی و دوباره این فیلم هم طرفداران گستردهای را تا اینجا به خودش اختصاص داده...
پارادایس در وهله نخست قصد داشته با توجه به ژانرِ کمدی روایتی درام داشته باشد تا حدودی هم راه را درست رفته اما پارادایس گرفتار محتوایش شده، محتوایی که بیشتر به سمت شعار رفته تا عمل!
درساژ تنها به چند جوایز جهانیاش مینازد برای همین فیلمساز به جای تیتراژ اسامی جشنوارههایی که درساژ در آن شرکت کرده را روی پرده نشان میدهد و قطعا هدفش این بوده که به تماشاگر یادآوری کند که اگر درساژ را نپسندید یا اواسط فیلم سالن را ترک کردید مهم نیست چون این فیلم در جشنوارههای جهانی تایید شده!
چند سالی است شاهد وجود فیلمهای ژانر ترسناکی هستیم که با داستانهای جدید خود و صدا گذاری مناسب، رعب و وحت را به بیننده القاء میکنند... داستانهایی که از شخصیت دراکولاها شروع و به زامبی ها کشیده و اخیرا به موجودات فرازمینی رسیده است...
رامبد جوان سعی داشته قانون مورفی را همانند اسپاگتی در هشت دقیقه بسازد یعنی فیلمی فانتزی با رگههای کمدی اما حاصل کار تبدیل به یک اثر بی منطق وشلخته شده است از هر طرف که به این اثر نگاه کنیم به هیچ نتیجهای نخواهیم رسید...
فیلم سینمایی «مرد سگی» به کارگردانی متئو گارونه محصول 2018 ایتالیا و فرانسه، یکشنبه 16 دی ماه 1397 ساعت 18 در فرهنگسرای ارسباران نمایش داده شده و پس از آن نقد و بررسی میشود.
این روزها کارهای انجام شده به کمک گرافیک کامپیوتری به حدی قوی و حرفه ای شده که به سختی میتوان صحنههای واقعی را از صحنههای گرافیکی فیلمها و بازیهای کامپیوتری تشخیص داد...