تنزل شمارگان انتشار کتاب به معنای افول است
- شناسه خبر: 62836
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: عکاسی با وجود طی کردن مسیر پرفراز و نشیب در جهت کامل شدن همچنان یکی از هنرهای مهم است تا آنجا که همچنان آن را پدر سینما میدانند. اما عکاسی شاید در مقایسه با دیگر هنرها (به لحاظ ایجاد و ابداع ابزار و ادوات و تجهیزات) مسیر متفاوتی را طی نموده و همین روند باعث شده سبکها و روشهای مختلفی از سوی عکاسان مورد آزمون و خطا قرار گیرد. در فاصله دیجیتال شدن عکاسی آنالوگ و منسوخ شدن نگاتیو تعدادی از عکاسان نسلهای گذشته چه در داخل و چه در خارج از کشور خود را آنطور که باید با تغییرات ایجاد شده وفق نداند. برخی دیگر اما با یادگیری مقولات مهم و فراگیری کار با دوربین دیجیتال، مسیر جدیدی را برای فعالیتهای هنری خود رقم زدند. کامران عدل یکی از همین عکاسان است که حال هشتاد و دوسال سن دارد و او را پدر عکاسی مدرن ایران میدانند. او یکی از هنرمندانی است که سالها قبل با روی کار آمدن عکاسی دیجیتال خود را به نوعی با شرایط موجود وفق داده و اتفاقا درباره این گونه مدرن نظرات موافقی دارد.
عدل تا امروز بیش از ده کتاب منتشر کرده که همه درباره عکاسی هستند و مجموعههایی تاریخی و کمتر دیده شده محسوب میشوند. «عکاسی شهری پاریس ۱۹۶۵–۱۹۶۲»، «عکاسی معماری ۱۹۶۲»، «عکاسی مراسم مذهبی و تعزیهخوانی ۱۹۷۸–۱۹۶۸»، «عکاسی اجتماعی آفریقا با نگاهی زیباشناسانه ۱۹۸۹–۱۹۸۳»، «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» و اجرای «نقش در کاشیکاری ایران» برخی از کتابهایی هستند که توسط کامران عدل تالیف و چاپ شدهاند.
کامران عدل که این روزها همچنان به کار و فعالیتهای هنری مشغول است و در این رابطه به طور کم و بیش به کشورهای اروپایی رفت و آمد دارد، به عکاسی امروز ایران و جهان پرداخت و از گذشتهای گفت که منجر به پیشرفت او در عرصه «هنر» و «عکاسی» شده است.
شما در زمینه نگارش و تالیف کتابها و مجموعههای عکس از همان ابتدا فعالیت داشتهاید. اثری در دست تالیف دارید؟
بله این نوع فعالیتهایم همچنان برقرار است و در حال بیرون آوردن بیست کتاب هستم که سه تای آنها آماده چاپ است. اولین کتاب از این سه اثر آماده است و مجوز چاپ هم دریافت کرده است. از طرفی عکسهای هر بیست کتاب الان آماده است. منتهی خب اتفاقاتی باعث شد در انتشار تاخیر ایجاد شود. پس از دریافت مجوز چاپ کتاب با اتفاقاتی مواجه شدیم که کار را عقب انداخت. کتاب اولم دو جلد است و درباره معماری دوران پهلوی است. این کتاب همان ابتدا هم آماده بود. آن را به انگلستان فرستاند و سپس انقلاب اسلامی رخ داد و باعث شد چاپ اثر چند دهه به تعویق بیفتد. در نهایت قرار بود این کتاب دوجلدی اول مهرماه امسال پیش فروش شود اما نا آرامیهای اجتماعی پیش آمد و بازهم این اتفاق به تعویق افتاد؛ در نهایت امیدوارم به زودی کتاب روانه بازار شود.
دو کتاب دیگر؛ یکی کتابی یک جلدی و مربوط به سال ۱۳۵۰ است. این اثر مجموعه عکسهایی از حرم امام رضا(ع) را دربرمیگیرد. یکی دیگر از کتابها هم مربوط به سفارت ایتالیا در تهران است که آن هم آماده چاپ است و باید روانه بازار شود. مجموعهای دیگر هم دارم که مربوط به شهر یزد است و مشغول انجام کارهای جزیی آن هستم که قصهاش آماده است.
درباره قطع و اندازه کتاب و کیفیت چاپ کتابهایتان هم توضیح دهید. به هرحال مجموعه عکس در قالب کتاب باید نفیس و با کیفیت باشد.
کتابهایم کوچک نیستند و قطعشان خیلی بزرگ است. مثلا اینکه سایز یکی از آثارم ۳۰ در ۴۵ است. به اضافه اینکه همه آثارم با دست کار میشوند که همه اینها روال نشر و ارائه را دشوار میکند. دو کتاب اولم آن زمان که میخواستم چاپشان کنم و نشد، حدود شش میلیون هزینه داشتند. حال با افزایش چند برابری قیمت دلار این مبلغ به بیش از دوازده میلیون تومان افزایش یافته است. حال شما حساب کنید تیراژ کتابها در بازار به دویست نسخه رسیده است. زمانی تیراژ کتاب بیش از ۱۵۰۰ نسخه بود. این تنزل به معنای افول است.
آیا شاگردانی دارید؟
اول این را بگویم که مقوله آموزش قواعدی دارد. فردی که عکاسی میکند و حرفهای و کاربلد است باید آموزش دادن را بلد باشد. این توانایی در آموزش خیلی خیلی مهم است. اصلا آموزش دادن به هنرجویان مدرسه دارد. قرار نیست اگر فردی که اتفاقا نویسنده هم هست بتواند حتما الفبا را آموزش دهد. کاری که من میتوانم در قبال هنرجویان و علاقمندان انجام دهم، این است که چیزی به دانششان بیفزایم.
در گذشته دانشجویان و هنرجویان مدام به دنبال این بودند که با استادان دیدار داشته باشند و دقایقی از محضرشان تلمذ کنند. آیا این رویه در نسلهای جدید وجود دارد و هنرجویان و دانشجویان به دیدارتان میآیند؟
بله اما این رویه نسبت به گذشته خیلی کم رنگ شده است. حال دیگر کمتر افرادی میآیند و با من دیدار میکنند یا سوالی میپرسند. در مقطعی بچههای دانشگاه آزاد میتوانستند از استادان خارج از دانشگاه به عنوان استاد راهنما استفاده کنند. طی این رویه برخی دانشجویان میآمدند و از من میخواستند استاد راهنمای پایاننامهشان باشم. من هم میپذیرفتم و پولی هم از آنها دریافت نمیکردم. گذشت و چند نفری آمدند و با من تعامل کردند و من هم راهنماییشان میکردم. بعد مسئولان دانشگاه آمدند و گفتند و از این به بعد استادان خارج از دانشگاه نمیتوانند استاد راهنما باشند. اینگونه بود که هرکس از بیرون دانشگاه استاد راهنما میشود برای هر پایانامه یک میلیون دریافت کند که من آن را هم نگرفتم. نتیجه اینکه متولیان رویهای را ایجاد کردند تا دانشجویان مجبور شوند صرفا از وجود همان استادان دانشگاهشان بهره ببرند. اما خب با همه اینها برخی دانشجویان باز هم نزد من میآیند. در کل آن رویهای که در گذشته وجود داشت و دانشجویان مشتاق دیدار استادان بودند، دیگر وجود ندارد و بسیار کمرنگ شده است.
آخرین بار که هنرجویان و دانشجویان عکاسی برای مشورت نزدتان آمدند، چه زمانی بود؟
دیدار آخرین دانشجویی که بر این اساس نزد من آمده دوسال پیش بوده است.
سفرهای خارجی و کاریتان با وجود سن و سالتان هنوز ادامه دارد؟
خیلی مثل گذشته سفر نمیکنم، اما این روال به طور کم و بیش وجود دارد. نوهای هم دارم که اگر به دیدارش نروم ناراحت میشود و غر میزند. درباره فعالیتهای برون مرزی آینده هم این را بگویم که قصد دارم به شهر پارس در فرانسه و کشور موناکو سفرهای کاری داشته باشم. کتابی هم در قالب عکس دارم که به معماری ایرانی در کشور گرجستان میپردازد و امیدوارم بزودی منتشرش کنم.
- وحید خانهساز