کتاب «مونتسکیو، روح قانون و نامههای پارسی، جستارهای سیاسی و داستانی»، یک بازنگری به برداشت از قانون، دنیای سیاست و اندیشهی انسانها
- شناسه خبر: 88233
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۵۷

در این کتاب، سبک خرده گیرانه مونتسکیو بار دیگر، در دو اثر بسیار مهم او، به شکلی تازه شکافته می شود و رویکرد به روز این دگر اندیش را نشان می دهد. .
مونتسکیو که دشمن گرایشهای بنیادگرایه بود، کنجکاوی بیپایان، دانش گسترده و سبک چیرهدستانه خود را در خدمت هدف اصلی خویش به کار می گرفت. او خواننده را با تلاش بر لرزندان پایه های باورهای خشکش، همراه می ساخت. چرا که به باور مونتسکیو، ندانستن و بی چالشی به برنتابیدن دیگری می انجامد. بنابراین در تمام سبک هائی که به آنها می پرداخت از رمان رسالهای گرفته تا جستار سیاسی و تاریخی، از فلسفه تا داستان، از جدائی قوا و توازن در آنها هواداری می نمود. او دربسیاری از زمینهها پیشگام بود. به تناسب درست میان جرم و مجازات پافشاری می کرد، از آزادی تصمیمگیری شخصی،حق طلاق و حتی خودکشی ، دفاع میکرد، و به جایگاه زنان در جامعه دلبستگی نشان می داد.
این کتاب آثار زیر رادر بر می گیرد : نامههای پارسی، معبد گنید، تاریخ راستین، آرساس و ایسمنی، رساله درباره سلیقه ، برداشت هایی چند درباره زیشه های تیرومندی رومیان وگمگشتگی آنها، روح قوانین ، دفاع از روح قوانین ، ستایش رو راستی (صمیمیت).
حال برای نخستین بار، یک کتاب امکان می دهد تا این آثار پرشور همگی یکجا بررسی شوند، خطوط اصلی و تغییرات آنان برجسته گردد، پلهای بسیاری بین کتابها زده شود و هرگونه جدایی ساختگی بین فلسفه و ادبیات، بین داستان و اندیشه زدوده شود. این ویرایش که توسط دو پژوهشگر برجسته انجام گرفته، از آخرین پیشرفتهای تکنیکی برای تفسیر نسخههای خطی و دیگر متن ها بهره برده است. این اثر با یک نگرش حردبینانه غنی و نو همراه است که زیبایی، توانمندی و اهمیت اندیشههای بزرگ دوران روشنگری را برجسته می سازد. به تازگی ، کتاب”مونتسکیو، روح قانون و نامه های پارسی ، جستارهای سیاسی و داستانی” به همت “اورلی گایار”، توسط نشر “بوکن”، به بازار آمده که در آن بار دیگرجمله بنام “چگونه می توان پارسی بود” را بر سر زبان ها می اندارد.
در این کتاب، سبک خرده گیرانه مونتسکیو بار دیگر، در دو اثر بسیار مهم او، به شکلی تازه شکافته می شود و رویکرد به روز این دگر اندیش را نشان می دهد.
این کتاب آثار زیر را در بر می گیرد : نامههای پارسی، معبد گنید، تاریخ راستین، آرساس و ایسمنی، رساله درباره سلیقه ، برداشت هایی چند درباره زیشه های تیرومندی رومیان وگمگشتگی آنها، روح قوانین ، دفاع از روح قوانین ، ستایش رو راستی (صمیمیت).
حال برای نخستین بار، یک کتاب امکان می دهد تا این آثار پرشور همگی یکجا بررسی شوند، خطوط اصلی و تغییرات آنان برجسته گردد، پلهای بسیاری بین کتابها زده شود و هرگونه جدایی ساختگی بین فلسفه و ادبیات، بین داستان و اندیشه زدوده شود. این ویرایش که توسط دو پژوهشگر برجسته انجام گرفته، از آخرین پیشرفتهای تکنیکی برای تفسیر نسخههای خطی و دیگر متن ها بهره برده است. این اثر با یک نگرش حردبینانه غنی و نو همراه است که زیبایی، توانمندی و اهمیت اندیشههای بزرگ دوران روشنگری را برجسته می سازد.
مونتسکیو که دشمن گرایشهای بنیادگرایه بود، کنجکاوی بیپایان، دانش گسترده و سبک چیرهدستانه خود را در خدمت هدف اصلی خویش به کار می گرفت. او خواننده را با تلاش بر لرزندان پایه های باورهای خشکش، همراه می ساخت. چرا که به باور مونتسکیو، ندانستن و بی چالشی به برنتابیدن دیگری می انجامد. بنابراین در تمام سبک هائی که به آنها می پرداخت از رمان رسالهای گرفته تا جستار سیاسی و تاریخی، از فلسفه تا داستان، از جدائی قوا و توازن در آنها هواداری می نمود. او دربسیاری از زمینهها پیشگام بود. به تناسب درست میان جرم و مجازات پافشاری می کرد، از آزادی تصمیمگیری شخصی،حق طلاق و حتی خودکشی ، دفاع میکرد، و به جایگاه زنان در جامعه دلبستگی نشان می داد.
شاید دلیلش این باشد که مونتسکیو، پسر بزرگ ژاک دو سگوندا و ماری-فرانسواز دو په نل، بارون “لا برد”، در خانوادهای از وکیلان و حقوق دانانی بورژوآ در نزدیکی شهر “بوردو”، به دنیا آمد. اما والدین ثروتمند و بورژوای وی یک گدا را به عنوان پدرخواندهاش برگزیدند تا تا پایان زندگی به یاد داشته باشد که بینوایان برادرانش هستند. این برخورد در زندگی نامه شماردیگری از سردمدازان انقلاب ها، چه سیاسی و چه اجتماعی، دیده می شود.
نامه های ایرانی و یا چگونه می توان پارسی بود
“نامه های ایرانی یا پارسی”، بدو ن شک از مهم ترین آثار “مونتسکیو” ، نویسنده و اندیشمند فرانسوی قرن هژدهم است که همچنان به دانس آموزان رده های گوناگون آموخته می شود. کتابی که در دوران خود با استقبال بسیار بزرگی روبرو شد چرا که یک یاد داشت سیاسی را با یک سقرنامه در هم می آمیخت. کتابی غریب که به گونه ای رساله ای برای اخلاق به شمار می آمد که مونتسکیو آن را با طنز بسیار گزنده خود همراه کرده است، تا جائی که “ولتر” آن را یک “کتاب شوخی” خواند. در حالی که بار فلسفی آن بسیار بزرگ بود و نشان می داد تا چه اندازه جسارت و بی پروائی رها کننده است.. بدین معنا که نویسنده دنیائی را که در آن زندگی می کند، می پذیرد اما پیچ و خم آن را می شناسد و گولش را نمی خورد.
نامههای پارسی”، که در سال ۱۷۲۱ منتشر شد، بااستفاده از طنز، جامعه فرانسه، پادشاهی خودکامه و سوء استفاده از قدرت را مورد انتقاد قرار میدهد. مونتسکیو، نه تنها یک پادشاه خود کامه را هدف قرار می دهد، بلکه همه ی ساختاری را زیر پرسش می برد که سرکوب می کند، زنان را در بند نگه می دارد و برای نگهداری آنان ، یک مشت خواجه ی اسیر را به کار می گمارد. برای پرهیز از سانسور، مونتسکیو این رمان را که به سبک نامه نگاری ننوشته شده، به شکل ناشناس در آمستردام چاپ کرد و خود را تنها ویراستار نامههایی دانست که بین دو جهانگرد پارسی به نامهای ازبک و ریکا و دوستانشان که در پارسه مانده بودند، نوشته میشد. این ترفند به او اجازه داد تا سانسور را دور بزند و ارمانهای خود را بدون به حان خریدن خطر انتقام بلند پایگان دولتی پخش کند.
برگزیدن شخصیتهای خارجی: در “نامههای پارسی” این گزینه با تکیه بر اندیشه ی بکر انجام گرفته که آن استفاده از دیدگاه یک خارجی برای گفتن واقعیت هاست. ، مونتسکیو دست خود را باز می دید تا همراه با طنز، رفتارها و نهادهای فرانسوی را مورد انتقاد قرار دهد. پارسیها باآشنا شدن با رسم های اروپایی، بیمعناییها و بیدادگری های جامعه آن زمان را برملا میکنند و فرانسویان یاد می گیرند چگونه به چیزی که نمی شناسند نگاه کنند.
این دو مسافر ایرانی، ازبک و ریکا، از راه نامه نگاری ّ، از ورای برداشت ها و کاوش خود در جامعه فرانسه و اروپا، دیدگاههای نویسنده را بیان می کنند. آنها خود نیز در جامعه فرانسه، همانند هنرمندان یک سیرک، با لباس ها و آدابشان، کنجکاوی بر می انگیزند. آنها رسم ها و اخلاق نهادهای سیاسی فرانسه ی قرن هژدهم را با نگاهی طنزآمیز روایت میکنندو با استفاده از این ترفند ادبی، نویسنده از دام سانسور رها می شود. این دیدگاه ها به شکل اپیزودیک و هرکدام با تکیه به یک جنبه شکافته می شوند. دیگر این که مونتسکیو نشان می دهد که چگونه دو بیگانه که از سرزمینی زیر فرمانروائی دینی و خودکامگی پادشاهان می آیند، در سرزمینی چون فرانسه به همان اسلوب بر می خورند که در آن گر چه برد اندیشه و خرد به ظاهر بیشتر است اما سنجه های اجتماعی آن چنان خشک هستند که پاریسی ها، و به شکل گسترده تر، مردم را به شکل موجوداتی خنده دار در آورده اند. از این روست که پایه های این سنجه ها و باور ها لرزان وسست می شوند. که این همان خواسته ی مونتسکیوست. او از ورای “نامه های پارسی”، آتش فشانی از اندیشه های نو به هوا پرتاب می کند. از جمله، اخرین نامه ی این کتاب است که در آن “رکسان”، سوگلی ازبک ، به شوهرش می فرستد و در آن، بر خلاف آن چه ازبک باور داشت که در شب زفاف همسرش را بسیار خشنود و دلباخته ساخته، می نویسد که از ناچاری به همسری او در آمده، او را هرگز دوست نداشته و شب زفاف را شب تجاوز جنسی به شمار آورده است. رکسان می افزاید که از این رو این نامه را پیش از خودکشی می نویسد وبدین ترتیب نشان می دهد که خودکشی تنها راه برای زنان برای دسترسی به آزادی ، در پاره ای از جامعه ها و دوران ها، به شمار می آید. موننسکیو، گر چه هوادار سنت های نیکوست، اما با سنت های دست و پاگیر و نابخردانه مبارزه می کند.
درنگ در نسبیگرایی فرهنگی: دو جهانگرد ایرانی همچنین مفهوم نسبیگرایی فرهنگی را هم پیش می کشند و نشان میدهند که چگونه آداب و ارزشها میتوانند از یک جامعه به جامعه دیگر ناهمگون باشند. ایرانیان با شناخت آداب و رسوم اروپایی، دیکتاتوری برخی از شیوههای فرهنگی را برجسته می کنند. مونتسکیو بر این باور نیست که همگان در همه جا می بایستی از یک سبک فرمانروائی پیروی کنند، اما داده های پایه ای فوانین اجتماعی را لازم و یکسان می داند.
گستراندن پذیرفتن دیگری و گشودگی اندیشه: از راه نامه نگاری، مونتسکیو بر برتابیدن دیگری و گشودگی اندیشه نسبت به فرهنگهای گوناگون توان می بخشد . او خوانندگان را را به به چالش کشیدن پیشداوریهای خود و در نظر گرفتن دیدگاههای دیگر می انگیزد. مونتسکیو خواهان انقلاب نبود بلکه می خواست با چالش واداشتن هر فرد با خود، تک تک انسان ها را به دگرگونی در خود بکشاند.
واکاوی سیستمهای سیاسی: هرچند «نامههای ایرانی» به بررسی چهره های گوناگون فرمانروائی و تأثیرات آنها بر آزادی و عدالت میپردازد، اما این کتاب پیشدرآمدی می شود بر سخنانی که مونتسکیو ، پس از آن، در «روح قوانین» به گستردگی می پروراند.
سرگرمی و گوشه زدن : این اثر در حالی که پیامهای جدی را در خود می پروراند، انها را با بخشهای طنزآمیز و گوشه زدن ها همراه می سازد و از این راه خواندن آن را دلپذیر می سازد و خواننده را به خوبی سرگرم می کند..
به کوتاهی، «نامههای ایرانی»، که اثری است پر از نقد اجتماعی، اندبشه فلسفی و ماجراهای سرگرم کننده، در عین حال دیدگاه تک و نابی درباره جامعه فرانسه در قرن هجدهم به دست می دهد.
نگاهی به کتاب مهم دیگر : روح فوانین
“روح قوانین”، رسالهای در فلسفه سیاسی، که در سال ۱۷۴۸ منتشر شد، پایه های اساسی سیستمهای سیاسی و قوانین را بررسی میکند. مونتسکیو در این کتاب ، حکومت های گوناگون (جمهوری، پادشاهی، استبداد) و اساس حاکم بر آنها را واکاوی میکند. او دیدگاها ی شناخته شده ی جدائی قوا را بر می شمرد که بر اساس آن قدرت سیاسی باید به سه شاخه قانونگذاری، اجرایی و قضایی تقسیم شود. این جدائی برای جلوگیری از سوء استفاده از قدرت و پشتیبانی از آزادی شهروندان است. البته او به روشنی این جدائی را بیان نمی کند، اما می گوید نهادن قدرت در دست های یک نفر، استبداد به وجود می آورد و از این رو می بایست قدرت در برابر قدرت بایستد. که معنای آن توازن و همکاری سه قوه با یکدیگر نیز هست.
جدائی قوه ها : تئوری جدائی قوه ها تأثیر عمیقی بر سیستمهای سیاسی مدرن، از جمله قانون اساسی ایالات متحده و بسیاری از قوانین اساسی دموکراتیک دیگر داشته است.
تأثیر بر اندیشه سیاسی: این اثر که بر اهمیت توازن قوا و آزادیهای فردی پافشاری میکند، سبب دگرگونی اساسی در اندیشه سیاسی آن دوران تا به امروز شده است.
سنجش گونه های حکومت: مونتسکیو یکی از نخستین کسانی بود که توانست با سنجیدن توانائی ها و ناتوانی های هر یک از حکومت ها، راه رابرای بررسی های ژرف تر در علوم سیاسی هموار کند.
تأثیر بر دوران روشنگری: “روح قوانین” نقش مهمی در دوران روشنگری با گستراندن ایدههایی مانند خرد پیشه گی، دادگستری و آزادی نقش داشته که در شکلگیری انقلابهای آمریکا و فرانسه به چشم می خورد.
بررسی جامعه و فرهنگ: مونتسکیو همچنین در بررسی های خود نشان داد که چگونه قوانین زیر تأثیر انگیزه های فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی قرار میگیرند. او از این رو دیدگاه فراگیری از پیشرفت جامعه ها ارائه میدهد.
سرانجام این که، “روح قوانین” را می توان بن مایه ای اساسی برای درک پایههای دموکراسیهای مدرن و اهمیت توازن قوا در فرمانروائی دانست.
چند جمله پیرامون نفش مونتسکیو
مونتسکیو، فیلسوف و نویسنده بزرگ دوران روشنگری، نقش سیاسی چشمگیری را از راه آثارش، به ویژه “روح قوانین” و “نامههای پارسی” ایفا کرده است. این نوشتهها نه تنها دوره خود را تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه همچنان به دلیل اهمیت و زیبایی خرد مندانه خود به تأثیرگذاری ارامه می دهند.
مونتسکیو دز مسند نماینده پارلمان بوردو ، با اندیشه هایش درباره پایه های حقوق همگانی و ارزش جدائی فوه ها از یکدیگر (قانونگذاری، اجرایی و قضایی)، برای جلوگیری از انباشته شدن قدرت در دست یک تن، مبارزه میکند و این چیزی است که ایده ی دموکراسی مدرن را پایه ریزی کرده است.
از این رو، او از زبان ازبک، در نامه های پارسی، به این اشاره دارد که پارلمانها به عنوان نمایندگان اصلی داوخواهی سلطنتی، در حال افول هستند. مونتسکیو در نامههای فارسی (نامه ۸۹) می نویسد :
“پارلمانها شبیه به آن ویرانههایی هستند که روی آنها قدم میزنیم، اما همواره معبدی را به یاد میآورند که جایگاه دین های کهن مردم بوده اند. نمایندگان چندان درگیر اجرای عدالت نیستند و اقتدارشان همواره در سراشیبی واژگونی دارد، مگر اینکه زبه شکل پیش بینی نشده زمینه ای به و جود آید و به افتدار آنها جان تازه ای ببخشد. این نهادهای بزرگ از سرنوشت زندگی انسانی هائی پیروی می کنند که خود را قروخته اند : به زمان که همه چیز را در آنها نابود میکند، به فساد اخلاقی که ناتوانی در همه زمینه ها برایشان به وجود می آورد و به بالاترین مقام که همه چیز را از میان برداشته است. ”
این دیدگاهها زمانی نوشته شده اند که مونتسکیو هنوز نماینده و دادستانی فعال بود. این دیدگاهها که بیشتر نگرانی زیادی را در مورد سیاستهای لوئی چهاردهم (بالاترین مقام) می رساند، که در اواخر زندگی تلاش داشت نقش واقعی پارلمان را در پرخاش به تصویب قوانین از بالا آمده ویا مخالفت با تصویب آنها، کمرنگ کند. این در حالی است که در فردای روز مرگ لوئی چهاردهم، نایبالسلطنه به این اختیارات پایان داد. در همان نامه ی ازبک، مونتسکیو به خواننده می فهماند آن چه که نباید رخ دهد، رخ داده و از آن پس سرنوشت پارلمانها دیگر به شکلی پایا به خواست پادشاه وابسته شده است.
حدا سازی قوای سهگانه (مجریه- قضائیه- مقننه)، که نشان دهنده آگاهی گسترده حقوقی-سیاسی و بینش داو خواهانه مونتسکیو است، در قانون اساسی بسیاری از کشورها گنجانده شده ست. شناختن ارزش این اندیشه زمانی آغاز شد که بریتانیا قانون اساسی مدونی نداشت و قوانین موجود در آن کشور به شکل پراکنده و ناهمگون وضع شده بودند. از این رو مونتسکیو به عنوان بهترین بن مایه برای ردهبندی و روش مند کردن متن قانون اساسی نوین بریتانیا برگزیده شد. این قانون اساسی سپس توسط آمریکاییان پذیرفته شد. پس از آن، افسران جوان فرانسوی که در جنگهای استقلال آمریکا در کنار آمریکاییها جنگیده بودند، پس از بازگشت به فرانسه استبدادی، نمونه ای از یک قانون اساسی را با خود آوردند که مونتسکیو در بریتانیا نگارش کرده بود. این قانون اساسی سرانجام در آستانه انقلاب فرانسه به دست فرانسویان رسید.
نقش سیاسی و دشواری ها با مقامات
مونتسکیو که دشمن گرایشهای کورباورانه بود، کنجکاوی بیپایان، دانش گسترده و چیرهدستی خویش را به خدمت هدف والای خود می گماشت : به کار واداشتن اندیشه خواننده و تلاش پیگیر در شکننده کردن باورهای سنگواره ای او.
مونتسکیو بر این باور بود که نبود شک، به برنتابیدن دیگری و کورباوری می انجامد، بنابراین تلاش می کرد تا درهمه سبک هائی که به کار می گرفت، از رمان رسالهای گرفته تا جستار سیاسی و تاریخی، از فلسفه تا داستان ، از جدائی قوه ها و توازن میان آنها هواداری کند و از این رو بر تناسب مناسب میان جرایم و مجازاتها آنها پافشاری می کرد. از جمله بر آزادی تصمیمگیری شخصی ، داشتن حق طلاق و حتی خودکشی و جایگاه زنان در جامعه دلبستگی بسیار نشان می داد. در این پیوند، می توان از چند جمله ی بنام او یاد کردکه می گوید : “قوانین بیهوده ، قوانین بایسته را ناتوان می سازند”، ” فوانین خود باید از نیرنگ بری باشند. آنها که برای تنبیه بدی های انسان ها ساخته شده اند، خود می بایستی بیگناهانه به بدی ها بنگرند” ، “برابری طبیعی انسان ها نیازمند این است که توازن کامل میان دلایل و اتهامات وجود داشته باشد.”
روشن است که چنین جهت گزینی ها و اندیشه ها نمی توانست چیزی جز دشواری و درد سر برای مونتسکیو در یک جامعه خودکامه به وجود آورد.
توانمندی و زیبایی اندیشه
اندیشه مونتسکیو با ژرقا و روشنی ای که دارد آین اندیشمند را از دیگران جدا می سازد. او تلاش نمیکند مدل یکتایی از حکومت را تحمیل کند، بلکه در پی این است که قوانین مناسب برای هر جامعه را بر اساس ویژگیهای آن بشکافد. این رویکرد نرمش ناپذیر و ژرف، مونتسکیو را به یکی از اندیشمندان بزرگ دوران روشنگری تبدیل کرده است که ایدههایش همچنان الهامبخش اندبشه درباره داوگستری و فرمانروائی است. جالب اینجاست که او برخلاف ولتر و شماری دیگر از اندیشمندان دوران روشنائی، چندان در جلوی صحنه قرار ندارد وبیشتر در سکوت کتابخانه ها آرامیده، اما اندیشه اش در همه جزئیات جامعه های دمکراتیک رخنه کرده و به نسج گرفتن پایه های آن انجامیده است.
مونتسکیو با آثارش توانسته است انتقاد سیاسی و راه گسترش اندیشه فلسفی ژرف را در هم بیامیزد واز این راه تأثیر پایداری بر اندیشه سیاسی و اجتماعی بگذارد.
از چند جمله ی او یاد کنیم :
“اگر بدانم چیزی برای خانوادهام سود مند است اما برای کشورم زیان بخش است، تلاش می کنم آن را فراموش نمایم. اگر بدانم چیزی برای کشورم سود مند است و برای اروپا زیان دارد، یا برای اروپا سود مند است امابه بشریت آسیب می رساند، آن را جرم میدانم.”
” “جمهوریها را جاه و جلال و پادشاهی ها را فقر به پایان می رساند
«”خوشبختی بی خرد هادر جدی گرفتن خودشان است
« غم از تنهایی قلب ناشی میشود »
اهمیت این نوشتهها در زمان حال
آثار مونتسکیو، که در بسیاری از زمینهها پیشگام بود، کماکان از اهمیت زیادی برخور دارند. اندیشه او درباره جدایی قوا، خرده گیری از برنتابیدن مذهب دیگران و نیاز به یک دولت داو پرور، در یک جمله ی ازبک، در “نامههای پارسی”، به چشم می خورد. ازبک می گوید : «این شمار ادیان نیست که جنگ به بار می اورد، بلکه جنگ از روح دینی برمیخیزد که چیره شده و دیگری را بر نمی تابد.» سخنانی که امروز نیز در همه ی بخث ها پیرامون پذیرفتن دیگری و چند گانگی ها شنیده می شوند.
بنابراین، مونتسکیو توانسته با آثار خود نقد سیاسی، راهبرد های جدائی قوه های سیاسی و کندوکاو فلسفی را با یکدیگر در هم بیامیزد و همراه با طنز تأثیر پایداری بر اندیشه سیاسی و اجتماعی بگذارد.
«شهلا رستمی»