نگاهی به فیلم کاپیتان
کاپیتان، با سینمای کودک و نوجوان فاصله دارد
- شناسه خبر: 59757
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۰۰

هنرمندنیوز: کاپیتان دومین فیلم محمد حمزه ای اگر در جشنواره فیلم کودک و نوجوان به نمایش درمی آمد قطعا بیشتر از آن استقبال می شد اما در شرایط فعلی مشخص نیست که چرا باید این فیلم در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر پذیرفته شود، اثری که در حد یک تله فیلم هم نیست و قطعا ضعف فیلم از فیلمنامه می آید بیشتر آثاری که در جشنواره تا امروز به نمایش درآمده اساسا رنج اصلی آن ها از فیلمنامه است قصه های کم جان و لاغر تبدیل به فیلمنامه می شوند اما ارزش سینمایی ندارند در حالی که یک تله فیلم شهرستانی بیشتر از کاپیتان می تواند کارکرد داشته باشد، فیلم ساختن برای کودک و نوجوان ساختار و قواعد خاص خودش را می خواهد چگونه می شود کاپیتان که به دلیل محتوایی باید اثری انرژیک باشد اما جهان فیلم بیش از حد کسالت آور است؟مخاطب این فیلم کودک و نوجوانان هستند اما معتقدم آن ها هم نمی توانند با قصه یا فیلم همراه شوند در برهه ای که کودکان و نوجوانان بهترین آثار روز جهان چه انیمیشن و چه فیلم رئال داستانی را تماشا می کنند چگونه می توانند از دیدن کاپیتان لذت ببرند؟ محمد حمزه ای در دومین فیلم بلندش بیش از حد درگیر احساس گرایی بی منطق بوده است قصه بشدت ضعف دارد و تمامی نیروی فیلم در پیام نیم بندش خلاصه شده است اینکه سرطان آخر زندگی و مرگ نیست و امیدواری شرط مبارزه با سرطان است اما این در فیلم کارکرد دراماتیک ندارد چرا که بستر مناسبی برای اثر تدارک دیده نشده، تمهیدات اجرایی و مضمونی در سطحی ترین شکل ممکن باعث شده فرآیند اثر متقاعد کننده نباشد با اینکه طرح چند خطی فیلم می تواند خوب باشد اما زمانی که تبدیل به فیلمنامه شده خلل های جدی قدرت مضمونی و اجرایی را از فیلم گرفته است نه عیسی برای ما شخصیت می شود نه سایر آدم های فیلم ، نکته دیگر در این فیلم آرزوی عیسی است که دوست دارد با کریم باقری دیدار کند اما به غیر از تیتراژ اول دیگر او را عشق فوتبال نمی بینیم اینکه چند عکس به دیوار بزند نمی تواند معنای عشق به فوتبال باشد حمزه ای می توانست علاقه او را به فوتبال به گونه ای ملموس و قابل درک نشان بدهد ولی در این شرایط علاقه عیسی را نمی شود باور کرد و جالب است که فیلمساز از یک نگرشی استفاده می کند که در این فیلم بسیار زشت و ناپسند است یعنی فیلمساز در جایی فکر کرده این فیلم را برای قشر بزرگسال ساخته است عیسی علاقه به دیدار کریم باقری دارد و فیلم با همین مبنا و مختصات جلو می رود اما با ورود یک دختر به بیمارستان عیسی نظرش تغییر می کند و کلا همه دوست دارند که آن دختر را به آرزویش برسانند، این حجم از روایت معکوس در مواجهه با آرزوی عیسی یک احساس عجیب است که برای این فیلم مناسب نیست اتفاقا دختر بچه هم طوری انتخاب شده که صورتش شباهت به دختران خارجی دارد یک چهره کاملا کلاسیک اروپایی ، از سوی دیگر لحن گفتار بچه ها در این فیلم چرا کوچه و خیایانی است؟ مگر قرار نیست سینما به خصوص سینمای کودک فرهنگ سازی کند ؟ این نوع گویش نوکرم مخلصم چگونه می تواند برای یک کودک دبستانی فرهنگ به ارمغان بیاورد؟! فیلم کاپیتان اثری ست که جهان روایتی اش شباهت به تله فیلم دارد و نمی توانیم سینمایی بودن آن را بپذیریم چرا که بستر سازی مناسبی برای ژانرش نمی شود و این آسیب جدی کاپیتان است، در بازیگری هم وقتی پژمان بازغی نمی تواند لهجه ترکی اش حفظ کند چه اصراری برای تاکید آذری زبان بودنش است ؟ در بعضی از نماها لهجه دارد و در بعضی نماها خیر! از بازیگران کودک می شد بازی بهتری گرفت اما انگار برای حمزه ای این حجم از بازی های ساده و منفعل کافی بوده، به هر حال این فیلم برای مخاطبش نمی تواند جذابیت حداقلی هم داشته باشد و گامی رو به عقب برای حمزه ای محسوب می شود.
«افشین علیار»