تئاتر یک دورهمی شیرین بین مخاطب و هنرمند است
- شناسه خبر: 63515
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۵۱

هنرمندنیوز: وحیدرضا صادقپور، متولد هزار و سیصد و پنجاه و نه، تهران، فارغ التحصیل ارتباطات، بازیگر و کارگردان تئاتر که از این هنرمند نمایش های میمون پشمالو، آوازخوان طاس، عروسی خون، قهوه قجری، ماسک، سعادت لرزان مردمان تیره روز، این نوبت از کسان و هتل پرماجرا را در خاطر داریم، در کارنامه هنری این آرتیست جایزه بازیگری مرد در جشنواره تئاترهای دو نفره کودک و نوجوان در کانون پرورش فکری، جایزه اول بازیگری مرد در ششمین هفته از تئاتر مقاومت، جایزه سوم بازیگری مرد، جایزه سوم بازیگری مرد برای نمایش آوازخوان طاس در جشنواره سراسری مهر، جایزه دوم بازیگری مرد و جایزه اول کارگردانی برای نمایش قهوه قجری در دومین جشنواره تئاتر کمدی به چشم می خورد، با وحیدرضا صادقپور به بهانه این که تئاتر هتل پر ماجرا با کارگردانی او عنوان پرفروشترین نمایش این هفته ها را به دست آورده گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.
از تئاتر هتل پر ماجرا شروع کنیم که با آمار سایت تیوال پرمخاطب ترین اجرای روی صحنه بوده است، چه عواملی باعث استقبال اینچنینی از این اجرا شد؟
قطعا یکی از مهمترین دغدغه های هنرمندان باید مخاطب شناسی باشد، مخاطب شناسی در اروپا به عنوان یک رشته تدریس می شود و ما با توجه به فرهنگ عامه مردم کاشان و قشری که اکثرا کارگر و کارمند هستند نمایشی را آماده اجرا کردیم که در واقع قسمتهایی از اتفاقات زندگی خودشان را مثل یک آینه ببینند، تئاتر محل آموزش و تعلیم و تربیت به صورت مستقیم نیست و تئاتر آلودگی ها را در مقابل چشم مخاطب قرار میدهد تا مخاطب با دیدن آنها خودش قضاوت کند، این تئاتر بیست و پنج هزار مخاطب داشت که از اقصی نقاط ایران برای دیدن آمدند و رضایت داشتند، هتل پرماجرا بر اساس رمان تله موش آگاتاکریستی نوشته و به ایرانی آپدیت شده است.
این تئاتر چه حرفی برای گفتن داشت؟
تئاتر هتل پرماجرا در مورد مهاجرت بدون آگاهی بود و همینطور بنگاه های شرط بندی که در واقع الان بسیار رایج هستند ولی وجه اصلی این تئاتر سرگرمی است، یکی از رسالت های اصلی هنر تئاتر سرگرمی است حتی اگر پیامی هم برای گفتن نداشته باشد، مخاطب فعلی در بین هجوم اخبار منفی و دغدغه های زیاد زندگی به دنبال مفاهیم فلسفی در تئاتر نیست و حتما باید یک وجه اصلی آن سرگرمی باشد.
بعد از یک دوره راکد برای تئاتر حالا وضعیت تئاتر را چگونه می بینید؟
اجازه بدهید اینجا من وزیر محترم ارشاد را مخاطب قرار بدهم، از وزیر محترم خواهشمند هستم روی ادارات ارشاد شهرستانها نظارت بیشتری داشته باشند، خود وزیر اصرار به اجراهای شاد و سرگرم کننده داشتند اما اینطور نمیشود ما اجرای سرگرم کننده داشته باشیم و از طرف دیگر زیر فشار اداره ارشاد برای بهانه های واهی باشیم، ما بارها از ریاست اداره ارشاد کاشان خواهش کردیم حداقل در روزهای اول خودشان یا همکارانشان به دیدن تئاتر ما بیایند ولی متاسفانه تا روز آخر نیامدند و فقط برای سه روز تمدیدی بازرسانشان را فرستادند که خدایی نکرده ما دست از پا خطا نکرده باشیم، به نظر من با این دیدگاه حراستی و همینطور پرونده سازی برای بازیگران و عوامل یک تئاتر توسط اداره شهرستان به هیچ عنوان نظرات و سیاست های وزارتخانه تامین نخواهد شد.
فضا برای رشد جوانها در نمایش و تصویر ما چقدر مهیا است و مافیا چقدر در این حرفه وجود دارد؟
من اطلاع چندانی از وضعیت تئاتر در تهران ندارم ولی خب در شهرستانها مانع اصلی رشد تئاتر خود هنرمندان هستند چون هیچگونه همدلی بین آنها وجود ندارد، رسالت تئاتر یک چیز مطلق نیست و بنده با توجه به توانایی هایی که در کمدی دارم رسالت خود را در سرگرمی و شادی می دانم، هنرمند دیگری هم علاقه مند به کارهای ابزورد و آوانگارد است و نیازی نیست این دو قشر در مقابل هم صف آرایی و جبهه گیری کنند، هر کس در مسیری که برای خودش مشخص کرده کار خود را محک بزند و نهایتا قضاوت را به مخاطب واگذار کند، متاسفانه همه اصرار به نقدپذیری دارند ولی باید این اجازه را به طرف مقابل بدهیم تا نقد ما را نپذیرد چون در غیر این صورت هنرمند هم در ورطه دیکتاتوری می افتد.
سختی ها و شیرینی های این حرفه چیست؟
همه چیز تئاتر شیرینی است، تئاتر یک دورهمی شیرین و یک ارتباط شیرین و زنده بین مخاطب و هنرمند است، اما سختی های آن سنگ اندازی و توهین های عده ای است که شاید حتی یک دقیقه از تئاتر شما را ندیده اند ولی همواره در حال جبهه گیری هستند، من هیچگاه با کسی که تئاتر من را به طور کامل دیده و نظر میدهد مشکلی نداشته ام و مشکل اصلی تنگ نظری عده ای است که بیشتر هم در شهرستانها شاهد آن هستیم که ندیده و نشناخته اظهار نظر می کنند و خود را کارشناس معرفی می کنند، دغدغه ما این است که در شهرستانها کارشناس تئاتر به اندازه انگشتان یک دست هم نداریم، چهل و چهار اجرا در هتل پرماجرا داشتیم و عرق ریختیم و با استقبال بیست و پنج هزار نفری مردم روبرو شدیم که یک اتفاق نادر است ولی رفتار برخی مسئولان و عده ای غیر هنرمند خستگی را به تن می گذارد و موهای شما را سفید می کند، متاسفانه در کاشان در یک باغ پر از گل کنکاش می کنند تا یک «کرم» پیدا کنند و آن را دستمایه توهین به هنرمند قرار دهند، بالاخره یک تئاتر دارای نقاط ضعفی است ولی این نقاط ضعف نباید باعث شود کلیت کار تئاتر زیر سوال برود.
شما پیج اینستاگرام خوب و فعالی دارید، کمدی در فضای کاری شما چه جایگاهی دارد؟
فعالیت اصلی من تئاتر بود و در دوران کرونا که سالن های تئاتر تعطیل شد به فعالیت در فضای مجازی روی آوردم، با لایوهای کمدی و طنز و کلیپ های شادی آور خدا را شکر توانستم اقبال عمومی را جلب کنم و مخاطبان زیادی پیدا کردم، کمدی در حال حاضر جایگاه اصلی را در کار بنده دارد و از خنده مردم لذت می برم، البته در اروپا شما این امکان را دارید تا با همه چیز شوخی کنید، شوخی سیاسی دینی جنسی اجتماعی ولی خب در ایران این دایره محدودتر میشود و خنداندن مردم سخت تر، با این حال خوشحالم که در حال حاضر مخاطب کلیپ های بنده اساتیدی چون اکبر عبدی هستند و دوستان زیادی مثل هومن حاجی عبدالهی و… را از طریق این فضا پیدا کرده ام و به این موضوع افتخار می کنم.
و برسیم به کاراکتر ننه سیف الله، این شخصیت در ذهن و پیج شما چگونه متولد شد؟
ننه سیف الله هر چند با لهجه کاشانی اما نماد اکثر مادربزرگ ها و پیرزن های شیرین ایرانی است، در یکی از لایوها یکبار چادر سر کردم و نقش یک مادربزرگ را ایفا کردم و این لایو به شکل عجیبی وایرال شد و طرفدار پیدا کرد، از آن به بعد سعی کرده ام ریزه کاری های زیادی را به این شخصیت اضافه کنم و از حالت تیپ به شخصیت تبدیل شد و حتی خارج از ایران هم این شخصیت طرفدارهای زیادی دارد.
هدف و آرمانشهر شما در دنیای هنر چیست؟
آرمانشهر یا اتوپیا از کلمه اتوپوس گرفته شده که به معنای ناکجا آباد یا جامعه خیالی است، جامعه ای که همه چیز سر جای خود است و آرمانشهر من در هنر جایی است که هر کس در هر رشته هنری مشغول خلق کردن است، بدون محدودیت و بدون ممیزیهایی که مانع خلاقیت است، جامعه ای که همگی به هنر هم احترام می گذارند حتی اگر مورد قبول آنها نباشد، الان این جامعه یک جامعه خیالی است و قطعا فرسنگها با آن فاصله داریم.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: سعید استادیان