فیلمی که باید دید
- شناسه خبر: 462
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۶ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۰۷

عرق سرد دومین فیلم سهیل بیرقی اثر مهمی محسوب میشود، چرا؟ فیلمسازش نسبت به فیلم اولش پیشرفت چشمگیری داشته و تلاش کرده فیلمی برای سینما و مخاطب بسازد بیرقی در زمان محدودِ سینما توانسته قصه بگوید و جسورانه به موضوعی بپردازد که برداشتی از یک موضوع حقیقی ست، اما بیرقی به دلیل مسائل رسانهای شخصیتهای فیلمش را کمی تغییر داده؛ عرق سرد یک اثرِ زنانهی تمام عیار است که شخصیت زنش فوتبالیست است و میخواهد به دلیل شغل و عِرقِ ملیاش به مالزی سفر کند اما شوهرش یاسر که یک سال جدا از هم زندگی میکنند او را ممنوع الخروج کرده است حالا افروز اردستانی که به نیلوفر اردلان شباهت دارد از همراهی تیم فوتبال به عنوان کاپیتان تیم جا میماند و تنها دو روز فرصت دارد که یاسر را راضی کند، عرق سرد فیلم لایهای و پیچیدهای نیست، قصهاش اسیر خرده روایتهای نامعقول نمیشود، درون گرایی مصنوعی و تعلیقهای بی منطق ندارد و همه چیز شفاف و روشن بیان میشود،فیلم از لحن و روایتِ استانداردی برخوردار است و همچنین موقعیت پردازیهای درست و به قاعدهای دارد که فیلم را اندازهی قاب سینما کرده است؛ عرق سرد شعار زنانه یا فمینیستی نمیدهد مرزهای ریاکارانهی یک مجری تلویزیون را به درستی نشان میدهد میزان رابطههایش مشخص است دیالوگها مستقیم گفته میشوند هیچ حفرهای در شناخت شخصیتها باقی نمی ماند، ریتم در خدمت محتوا است و به هیچ وجه قصه تعلیق پذیر نیست، هدف محتوایی فیلم کاملا مشخص است، عرق سرد قصد ندارد با یک قصهی خیالی یا پر پیچ و خم تماشاگرش را به راه دور ببرد،
فیلمساز توانسته روایت فیلم را باورپذیر نشان بدهد تا حدی که وقتی فیلم به پایان میرسد تماشاگر به فکر فرومی رود، زیرا عرق سرد تماشاگرش را به نگرش چند دقیقهای وادار میکند فیلم روایت روان و یکدستی دارد، در بخش زنانه بودن فیلم یک دلسوزی وجود دارد آن هم به دلیل ضعف زن بودن افروز است به این دلیل که یک مرد عقدهای و ریاکار چگونه میتواند جلوی پیشرفت همسرش را بگیرد؟ اما در عرق سرد نکته وجود دارد که انگار بیرقی نخواسته تاکیدی روی آن داشته باشد و آن هم رابطهی دوستی افروز و مصی ست، به نظر میرسد دوستی این دو کمی فراتر از یک دوستی ساده در حد یک همخانه بودن یا هم تیم بودن باشد، چرا؟ در سکانسی افروز به دلیل رسیدگی نکردن فدراسیون در حال فریاد زدن است که یک باره سرپرست تیم خانم نوری به افروز میگوید چرا به ما نگفتی که یکسال جدا از شوهرت زندگی میکنی ؟ بعد از این دیالوگ فریادهای افروز فروکش میکند و از کادر خارج میشود اساسا اینکه یک بازیکن جدا از شوهرش زندگی میکند مسئلهی مهمی برای سرپرست تیم نباید باشد اما انگار یاسر درباره رابطهی افروز و مصی چیزهایی به خانم نوری گفته که فیلمساز تلاش کرده این موضوع را به مخاطب بفهماند اما اگر مخاطب هم نتوانست این موضوع را تشخیص بدهد مهم نیست زیرا جهت و نگاه فیلم چیز دیگری ست. سهیل بیرقی بر خلافِ فیلم اولش به دنبال قهرمان پروری یا درون گرایی شخصیتهایش نبوده و توانسته از انزوا دربیاید و فیلمی مخاطب پسند بسازد عرق سرد شخصیت و موقعیت پردازی درستی از یک بحران را دارد به همین جهت میتواند به شدت تاثیر گذار باشد، تا جایی که حتی مخاطبهای مرد هم از یاسر متنفر میشوند یاسر مجری تلویزیون است و چهره اش بی شباهت به مجری ممنوع الکار تلویزیون نیست! یاسر در سکانس آخر با زن قهرمان ورزشی در تلویزیون مصاحبه میکند و این تنفر شدت میگیرد، فیلم پایانبندی منسجم تری را لازم داشت که بیرقی نتوانسته پایان متقاعد کنندهای برای فیلمش در نظر بگیرد، عرق سرد زن سنتی و زن امروز را در کنار هم نشان میدهد خانم نوری به عنوان یک زن سنتی به شخصیت نرسیده و در همان تیپ باقی مانده، نگاه زنانه در عرق سرد به خوبی از سوی فیلمساز مرد روایت شده است.
افروز نمادی از یک زن ایرانی ست که اگر هم نتوانسته به حرفهی دلخواهش برسد از سر اجبار رانندهی اسنپ میشود او بلد است چگونه حقش را بگیرد تا حداقل کمی دلش خنک شود حتی مثلا به روش خیلی آسان و کلیشهای زنگ بزند به تلویزیون و در برنامه زنده دربارهی شوهرش حرف بزند همان برنامهای که شوهرش مجری آن است.
در عرق سرد یک نکتهای وجود دارد که به حفره شباهت پیدا کرده، در سکانسی افروز مهریهاش را میبخشد تا یاسر به او اجازهی سفر بدهد، این اجازه و ببخشش مهریه در دفترخانه ثبت میشود دوسوال وجود دارد که چرا گواهی دست یاسر میماند، که بتواند آن را به راحتی پاره کند؟ و اساسا زمانی که اجازهی سفر همسر ثبت میشود این امکان وجود دارد که افروز از دفترخانه گواهی المثنی بگیرد.
این فیلم بازهای درخشانی دارد باران کوثری از هر فیلمش بهتر است، همچنین سحر دولت شاهی و لیلی رشیدی بعنوان نقشهای مکمل زن، از سوی دیگر امیرجدیدی به لحاظ نوع بازیش توانسته در کنار کوثری بازی درستی را ارائه بدهد جدیدی با این فیلم به مخاطب یادآوری میکند که بازیگر خوبی است اما اگر فیلمساز همراهیاش کند، بازی جدیدی و کوثری را در دادگاه به یاد بیاورید مطمئا درک خواهید کرد که اصلا متوجهی طولانی بودن آن سکانس پلان به دلیل بازیهای استاندارد نشدید.
در این برههی زمانی که بیشتر فیلمهای سینمای ایران به دلیل کمدی بودن (بخوانید سخیف بودن) رکورد فروش جابجا میکنند فیلمی مثل عرق سرد که توانسته به درستی یک فیلم استاندارد باشد مورد بیمهری مسئولان قرار میگیرد چرا این فیلم نباید تیزر تلویزیونی داشته باشد؟ چرا این فیلم در بعضی از سینماها نباید نمایش داده شود؟ این نگاه یا نگرشهای محدود تا چه زمانی ادامه دارد؟ فیلم خوب در هر شرایطی دیده میشود و در تاریخ سینما میماند.
- نویسنده: افشین علیار