میعاد نیک پور: ارزش آثار موسیقیایی را گذشت زمان مشخص می کند
- شناسه خبر: 41157
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۱

هنرمندنیوز: با «میعاد نیکپور» که دو کتاب به زبان فارسی با عناوین «نابغه عاشق» و «باشگاه خلاقیت» و یک عنوان کتاب هم به زبان انگلیسی با عنوان “genius in love” تالیف کرده و راهیابی به مرحله نیمه نهایی مسابقه ی بین المللی آهنگسازی آمریکا (isc2020) را در کارنامه هنری دارد گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.
چرا از اینهمه فعالیت هنری خوانندگی را انتخاب کرده اید؟
من عاشق موسیقی هستم، از شش سالگی بدون اینکه آموزشی ببینم سنتور میزدم، موسیقی مثل خون در رگ های من جریان دارد، تا هجده سالگی بیشتر ساز می زدم ولی از هجده سالگی علاقه شدیدی به آواز پیدا کردم، در همان زمان در یک آموزشگاه آواز در تهران تست صدا دادم و پذیرفته شدم، دوره های سلفژ، صداسازی و آواز ایرانی را در آن آموزشگاه در حدود دو سال سپری کردم و بعد از آن هم خودم بیشتر تمرین میکردم، پس از سالها در سال نود و هشت تصمیم گرفتم به شکل جدی و حرفه ای به موسیقی نگاه کنم، از آن زمان تصمیم گرفتم ترانه بگویم و آهنگ بسازم و اولین آهنگم را در اواخر سال نود و هشت منتشر کردم، از آن زمان تاکنون، هشت تک آهنگ را با مجوز رسمی در وبسایت های داخلی و پلتفرم های بین المللی منتشر نموده ام.
فکر می کنید با توجه به شلوغی مارکت می توانید خودتان را اثبات کنید؟
قبل از اینکه به سوال شما پاسخ بدهم لازم می دانم نکته ای را عرض کنم، بحث شلوغی مارکت موسیقی، مساله مهمی است که به آن اشاره کردید، بنده عدم نظارت مناسب و کافی در تولید آثار موسیقی را علت آن می دانم، بخش زیادی از آهنگ ها بدون مجوز منتشر می شوند که تکلیفشان روشن است، مشکل آنجاست تعداد زیادی از آهنگ هایی هم که مجوز میگیرند از لحاظ محتوای ترانه و آهنگ شرایط مطلوبی ندارند، این مساله طِی سالها باعث شده است که ذائقه مخاطبان عام تنزل پیدا کند، من در بیشتر آهنگ هایی که می سازم، خیلی سلیقه امروز بازار موسیقی را در نظر نمی گیرم و سعی میکنم ترانه هایی بگویم و آهنگ هایی بسازم که تا حدودی ارزش هنری داشته باشند، برای همین شاید ذائقه مخاطب عام آهنگ های بنده را زیاد نپسندد، معتقدم ما به عنوان هنرمند باید سعی کنیم کارهای بهتر و باارزش تری تولید کنیم تا به اندازه توان خود در ارتقای ذائقه و سلیقه مخاطبان موسیقی، نقشی ایفا کنیم، در مورد سوال شما باید عرض کنم، همه هنرمندان متاثر از شلوغی مارکت موسیقی می باشند و به طور کلی اثبات کردن خود و مطرح شدن در این بازار شلوغ کار سختی است ولی یقین دارم به مرور و تلاش بیشتر در این مسیر می توانم خودم را اثبات کنم و دایره مخاطبان خود را وسیع تر نمایم، در این آشفته بازار موسیقی کشور هستند هنرمندانی که کارهای فاخری تولید می کنند و طرفداران زیادی دارند، البته، قطعا تعداد مخاطبانشان به اندازه کسانی که به اصطلاح کار بازاری تولید می کنند نمی باشد.
تا امروز استقبال و بازخورد از کارهای شما چگونه بوده است؟
در مجموع بازخوردها بد نبوده و برآیند آنها مثبت بوده است، البته بعضی از کارهایم بازخوردهای بیشتری داشته اند و به اصطلاح بیشتر سر و صدا کرده اند، برای مثال آهنگ «لیلی» که به زبان های فارسی مازندرانی و کُردی اجرا کردم تشویق ها و انتقادات بیشتری را در پِی داشت
به فکر تهیه آلبوم و کنسرت هستید؟
همانطور که عرض کردم تاکنون آهنگ هایم را به صورت تک آهنگ منتشر کرده ام ولی قطعا ساخت آلبوم در آینده جزو برنامه هایم می باشد، برگزاری کنسرت هم جزو اهداف اصلی من است که به امید خدا در آینده نزدیک انجام خواهد شد.
چه ترانه هایی بیشتر شما را جذب می کند و بیشتر مخاطب چه سبکی هستید؟
سبک مورد علاقه من موسیقی تلفیقی «پاپ-سنتی» می باشد، به نظرم تلفیق موسیقی پاپ و سنتی می تواند بسیار جذاب و دلنشین شود البته به موسیقی فولکلور هم بسیار علاقه مند هستم، موسیقی مازندران، کُردستان، خراسان، بختیاری و … یکی از کارهایی که منتشر کرده ام برگرفته از آهنگ فولکلور کُردی است که به زبان های فارسی، مازندرانی و کُردی اجرا کرده ام.
وضعیت موسیقی داخلی امروز و آینده آن را چگونه می بینید؟
موسیقی امروز کشور ما در وضعیت خوبی قرار ندارد، همانطور که عرض کردم عدم مدیریت صحیح در بخش موسیقی طی این سالها، موسیقی ما را در وضعیت نامطلوبی قرار داده است، قطعا اگر مدیران شایسته ای بر سر کار بیایند که خود اهل موسیقی باشند و دغدغه موسیقی داشته باشند، امید می رود که اوضاع بهتر شود، در غیر این صورت روز به روز اوضاع موسیقی بدتر خواهد شد، تاثیر فرهنگ و به ویژه موسیقی به مرور زمان در رفتار افراد جامعه بروز پیدا می کند، ثابت شده که موسیقی بر مغز، ذهن، روان و رفتار انسان ها اثر می گذارد، قطعا اگر خوراک موسیقایی خوبی به ذهن و روان افراد جامعه بدهیم، جامعه ای سالم تر و پاک تر خواهیم داشت، چیزی که امروزه در جامعه مشاهده می کنیم خلاف این است، چطور می توانیم جامعه سالمی داشته باشیم در حالیکه بدون هرگونه نظارت و مجوزی، آهنگ ها و ترانه هایی در آن خوانده می شود که عشق های سطحی و ناپاک، بی بند و باری، بی اخلاقی و … را ترویج می دهد، حتی در برخی از ترانه ها می شنویم که ابراز عشق هم با الفاظی خاص و نامناسب بیان میشود. مثلا “جذاب لعنتی” چه معنی می دهد؟! نتیجه اش را امروز در آمار طلاق، بی بند و باری ها و اخلاق در جامعه مشاهده میکنیم. «البته پارامترهای دیگری نظیر مشکلات اقتصادی و… هم تاثیر بسیار زیادی در رفتار و عملکرد افراد جامعه دارند که تحلیل آن در تخصص بنده نیست».
سختی ها و شیرینی های این حرفه چیست؟
قطعا حرفه موسیقی هم مثل خیلی از حرفه های دیگر سختی ها و شیرینی هایی دارد، سختی و تلخی کار آنجا است که در این بازار شلوغ یا به عبارتی آشفته بازار موسیقی کشور احساس تنهایی می کنیم و از سمت هیچ نهاد یا ارگانی(چه خصوصی چه دولتی)حمایتی صورت نمی گیرد و آنطور که باید تلاش ها و زحماتمان دیده نمی شود و به اصطلاح قدر دانسته نمی شود، منظورم از حمایت، هم مادی و هم معنوی است، ولی برای بنده و خیلی از هنرمندان دیگر، حمایت معنوی مهم تر است، همینکه ببینیم کارمان و تلاش هایی که می کنیم دیده میشود، احساس رضایت می کنیم، لحظات خوب و شیرین هم در این کار زیاد است. وقتی می بینم عزیزانی به من پیام می دهند و می گویند ما بارها آهنگتان را گوش داده ایم، گریه کرده ایم، لذت برده ایم، شاد شده ایم، عاشق شده ایم و … بهترین حسی است که میتوانم تجربه کنم و با یک دنیا آن را عوض نمی کنم.
الگویی در این زمینه داشته اید و خواننده های محبوب شما چه کسانی هستند؟
خیلی از خواننده ها را دوست دارم، مثلا از خواننده های قدیمی می توانم استاد اکبر گلپایگانی را نام ببرم، ایشان نابغه آواز بودند و هستند یا در سبک پاپ می توانم استاد زنده یاد محمد نوری را نام ببرم که صدایی فوق العاده داشتند، از خواننده های جدید هم کارهای علی زند وکیلی را خیلی می پسندم، در سبک پاپ هم به صدای گرشا رضایی خیلی علاقه مندم، به نظرم صدای خاص و متفاوتی دارند، البته این عزیزان را به عنوان نمونه نام بردم، ولی خیلی از خواننده های قدیمی و جدید هستند که به آنها علاقه مند هستم و کارهایشان را با عشق و علاقه گوش میدهم
باندبازی و مافیا چقدر در این حرفه وجود دارد؟
مافیای موسیقی قطعا وجود دارد، قدرت زیادی دارند و بسیار هم بر روند موسیقی کشور تاثیر گذار هستند ولی به نظرم در مجموع تاثیر مثبتی در رشد موسیقی کشور و شکوفایی استعدادها ندارند؛ بلکه برعکس تاثیرشان بیشترمنفی و مخرب است، رابطه و باندبازی هم همانطور که در خیلی از حرفه ها وجود دارد متاسفانه در موسیقی هم وجود دارد و نمی شود آن را انکار کرد.
آرمانشهر و هدف شما در دنیای هنر چیست؟
یکی از آرزوها و اهدافم در موسیقی، این است که آثارم ماندگار شوند، یعنی اگر مخاطبان ده سال یا بیست سال بعد، آهنگم را شنیدند بتوانند با آهنگ ارتباط برقرار کنند، برایشان همچنان تازه و تاثیرگذار باشد، اینکه آهنگ هایم مال زمان یا مقطعی خاص نباشد. دوست ندارم آهنگم مدت کوتاهی به اصطلاح هیت شود و پس از مدتی کوتاه فراموش شود، من به عمق اثر گذاری یک اثر هنری معتقد هستم، یعنی ممکن است یک آهنگ را تعداد کمی مخاطب گوش دهد، ولی تاثیر بسیار زیاد و عمیقی بر روی آنها بگذارد در صورتی که ممکن است آهنگی موقتا هیت شود و حتی میلیون ها نفرهم بشنوند ولی تاثیرگذاری عمیق و طولانی را نداشته باشد و چند سال بعد کاملا فراموش شود، این نشان می دهد آن آهنگ فقط مال همان زمان خاص بوده است و به اصطلاح تاریخ انقضاء داشته است، ارزش آثار موسیقیایی را گذشت زمان مشخص میکند، جالب اینجاست که خیلی از آهنگ های ماندگار در موسیقی ایران، در زمان خودشان زیاد شنیده نشدند و به مرور هر چه زمان گذشت، بیشتر و بیشتر شنیده شدند و ارزش آنها با گذشت زمان نمایان شد، بنده هم سعی و آرزویم این است که حداقل یک یا چند آهنگ ماندگار و تاثیرگذار داشته باشم، همچنین یکی دیگر از اهداف و آرزوهایم این است که بتوانم در آینده کنسرت هایی برای امور خیریه برگزار کنم، کنسرت هایی که درآمد آن صرف کارهای خیریه گردد.
عباسعلی اسکتی