مشکلی که با ورود یک غول حل شد
- شناسه خبر: 49235
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: نشست هفتگی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به بررسی نمایش «غول نخودفرنگی» اختصاص داشت که با حضور رضا آشفته، رضا کیانی و مریم جعفری حصارلو برگزار شد.
در ابتدای نشست که روز دوشنبه، ۲۷ تیرماه ۱۴۰۱ در تالار هنر برگزار شد، حسین فدایی حسین توضیحاتی درباره متن و اجرای خود ارائه داد و عنوان کرد که نمایشش با مضمون درگیری خانوادهها با فضای مجازی و مشکلات آن برای خانواده اجرا میشود اما در این نمایش غولی به فضای این خانه و خانواده ورود میکند و در صدد به وجود آوردن دوباره و بازیابی آن فضای صمیمی و ارتباط خانوادگی برمیآید.
فدایی حسین اضافه کرد که این نمایش برای گروه سنی ۶ سال به بالا است اما کودکان کمسن و سالتر نیز میتوانند به تماشای آن بنشینند.
وی درباره انتخاب غول و گذاشتن آن در مقام منجی خانوادهی عصر ارتباطات توضحی داد: ما در دورهای زندگی میکنیم که خواسته یا ناخواسته درگیر مناسبات تکنولوژی و فضای مجازی شدهایم. همه بر این آلودگی واقفیم و این مؤلفهی مثبتی نیست و طبعا تبعاتی را در پس خود دارد که به مرور و با گذشت زمان شدیدتر میشود. از طرفی همین مؤلفه است که ارتباطات را گسترش داده و گاهی آدمهای دور از هم را به هم نزدیک کرده اما استفادهی غیرصحیح از آن به نوعی آدمهای نزدیک به هم را از یکدیگر دور کردهاست. این معضل بزرگی است و در پس خود این پرسش را مطرح میکند که کدامیک از این دو دارای اهمیت و ارزش والاتری هستند؟ همین امر است که در پی خود باعث کاهش فعالیت جسمی هم میشود و در کنار تأثیرات مثبتش، ضربههایی را هم به جامعه و محیط خانواده میزند.
فدایی حسین بیان کرد : تمرکز اصلی نمایش بر روی مشکل ارتباط خانواده در این شرایط است. اما برای حل این مسأله و ایجاد یک پیوند برای نمایشی کردن این جریان باید عنصری پیدا میشد که هم برای مخاطبان و هم برای بچهها آشنا و جذاب باشد و پیوندی میان کودکان فعلی و بچههای قدیم ایجاد کند.
به عقیدهی او تنها عنصری که این مناسبات را دربرمیگرفت، غول بود؛ مؤلفهای که همواره در داستانهای گذشته حضور داشته و از طرفی پدر و مادر را به گذشته و قصههای کودکی خودشان ارجاع میدهد و از طرفی عنصری است که به لحاظ بصری و از جنبههای داستانی، جذابیتهایی برای کودکان نیز دارد.
فدایی حسین اضافه کرد که پیش از اجرای عموم و بر صحنه آوردن نمایشش، اجراهایی جدا برای کودکان داشته و هدفش از این کنش، دانستن و وقوف بر نظرگاه آنان نسبت به اجرا بوده و چیزی که با آن مواجه میشد، پاسخهایی کلی و مختصر بود اما آنچه در میان این پاسخها نظرش را جلب کرد، اتفاقنظر تمام کودکان و اشتراک آنها در این مورد بود که همهی آنها دوستی خیالی مانند غول داشتند و همین نظرگاه مکمل شخصیتهای نمایش او و محرکی برای ادامه دادن مسیر وی شد.
او به بیان نکاتی درباره عنصر خیال که همواره در آثارش از آن بهره میبرده پرداخت و ارتباط آن با گذشته و تکرار و یادآوری و در عین حال همبستگی آن با آینده را مورد بررسی قرار داد و آن را جزء مهمی از زندگی دانست اما یادآوری کرد که گذر از این مسأله هم ناممکن است که اساس حضور در صحنه و حذف مؤلفهی تنهایی موجب سلب خیال میشود.
در ادامه رضا آشفته، به فانتزی کار اشاره کرد و این مسأله را مهمترین عنصری دانست که باعث برقراری ارتباط میان کودک و یک اجرای نمایشی میشود.
رضا کیانی نیز به بیان این نکته پرداخت که اکنون فرصت ارزشمندی است که بازگشت و رجعتی به کار کودک داشتهباشیم و این مشکل با چیستی و چرایی کار کودک را کنار بگذاریم.
مریم جعفری حصارلو هم به تأکید و عمیق شدن روی متن نمایش و مناسبات ژانری و مکتبی آن پرداخت.