مردی بدون سایه فیلمی کمرمق
- شناسه خبر: 10853
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: علیرضا رئیسیان از جمله کارگردانان خوش نامی است که در پرونده سینمایی خود بی شک آثار قابل قبولی را از خود به جای گذاشته است تا نام او کافی باشد تا مخاطب علاقمند به زبان سینمایی او را به دیدن آخرین اثر او بر پرده نقرهای جذب کند اما متاسفانه آنچه در پرده سینما با آن مواجه میشود اثری بسیارکم رمق و بی جان است که با هیچ معیاری نمیتوان آخرین ساخته علیرضا رئیسیان را توجیه کرد.
اگرچه رئیسیان در آثار قبلی خود نیز با افت و خیزهایی در روایت روبرو بوده است اما تا این اندازه پریشان احوالی در ساختار ، فیلمنامه و شخصیت پردازی به دور از ذهن است.
بی تردید شک و سوظن در خانواده معاصر ایرانی پدیدهای چندان نا آشنا برای مخاطب سینما نیست ، سوژهای که به خودی خود بار دراماتیک برای جذب مخاطب و کشش لازم برای دنبال کردن فیلم را به همراه دارد و حتی کلیشهای ترین شکل روایت و قصه گویی نیز در این قسم از داستانها جواب میدهد اما در کمال ناباوری باید گفت در ” مردی بدون سایه ” حتی این اشتیاق برای ادامه داستان در مخاطب نیز به وجود نمیآید و در لحظههایی که فیلم نیز کمی میاید حرکتی رو به جلو داشته باشد مجددا متوقف میشود.
اساسا مشکل اصلی فیلمنامه “مردی بدن سایه”شخصیت پردازی فیلم است چرا که کاراکترها در فیلم جان نمیگیرند و شناسنامهای که نویسنده از شخصیتهایش در فیلم ارائه میدهد به شدت بدون پس زمینه و سطحی است.
روند تحولی در کاراکترها بسیار شتابزده و بدون پیش زمینههای لازم است و تنها انگار یک نگاه فرمی به کاراکترها صورت گرفته است تا یک پرداخت عمقی و موشکافانه.
فیلمنامه در بین نگاهها و زاویه دیدهای عاطفی ، روانکاوانه و جنائی سر درگم است و تکلیفش با کلیت اثر مشخص نیست، این سردرگمی متاسفانه مخاطب فیلم را نیز زمین گیر میکند و به درستی در نمییابد چه مفاهیمی را از فیلم قرار است استخراج کند.
شاید اگر رئیسیان تکلیفش را با خودش کمی مشخص تر کرده بود و مثلا یک درام جنائی یا خانوادگی را برای مخاطب روایت کرده بود حداقل تکلیف با اثر روشن تر بود و اگر فیلم حرف تازهای هم برای گفتن نداشت شاید در فرم و ساختار منسجم تر به نظر میرسید.
علیرضا رئیسیان اگرچه در ” مردی بدون سایه” نیز هنوز تا اندازهای جنس سینمایی خود را در کارگردانی حفظ کرده است و همچون آثار قبلی خود نشان داده است که چندان اهل هیاهو و جار و جنجال در بین کاراکترها نیست اما حتی جنس بازی سرد و بدون تکلف لیلا حاتمی و علی مصفا نیز به دلیل عدم پی ریزی درست شخصیتها همچون گذشته به دل نمینشیند و با لکنت همراه است.
فیلمبرداری بخشی از فیلم در اسپانیا نیز نه تنها نتوانسته است فیلم را با تغییر فضا و لوکیشن از پریشانی نجات دهد بلکه این سوال را در ذهن ایجاد میکند که اساسا چه پیشرفتی در تکامل اثر ایجاد کرد؟
سکانس گفتگوی لیلا حاتمی با دختر اسپانیایی در ساحل دریا بی شک یکی از سطحی ترین سکانسها در تعریف از عشق و خیانت است و حذف آن از فیلم قطعا میتوانست فیلم را از قرار گرفتن در این حد از سطحی نگری نجات دهد.
“مردی بدون سایه” قطعا فیلمی نیست که از علیرضا رئیسیان کارگردان خوش نام سینمای ایران انتظارش را داشته باشیم و حتما به امید رسیدن او به زبان سینمایی خاص خود و دوران طلائی اش چشم به راه میمانیم.
- حمیدرضا کاظمی پور
- عضو کانون منتقدین و نویسندگان سینمای ایران