قصّهی جوانمردی ایرانیان هیچوقت تکراری نمیشود
- شناسه خبر: 244
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۴ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۳۶

محمد عرب این روزها فیلم سینمایی «داش آکل» را به قلم منصور براهیمی بر پرده سینماها دارد. داش آکل برگرفته از قصهی صادق هدایت روایتگر رابطه عاشقانهای است که لوطیان، آواز عشق مرجان را هنوز بعد از سالها روایت میکنند. با محمد عرب کارگردان و تهیهکننده این فیلم به گپ و گفت مینشینیم تا از کم وکیف ساخت داش آکل جویا شویم.
شما فعالیت سینمایی خود را با ساخت فیلمهای کوتاه آغاز کردید و تجربه ساخت سه فیلم سینمایی را در حالی تجربه کردید که اکران موفقی را پشت سر نگذاشت. دلیلش را چه میدانید؟
همان مشکل همیشگی. تعداد فیلمهای پشت خطِّ اکران زیاد و تعداد سینماها کم است. ضمن این که بعضی از فیلمها زمان بیشتری بر روی پرده میمانند که فرصت را از دیگر فیلمها میگیرند. فیلمی که بدون تبلیغات میدانی و بدون تیزرهای تلویزیونی در نیمهی دوّم اسفندماه که همه مشغول خرید و سفر و آماده شدن برای سال نو هستند و در ۴ سینما اکران شود به نظر شما چقدر باید بفروشد؟ اکران در کشور ما بسیار آسیب پذیر است و در قبال بارش برف و باران، مسابقات ورزشی، ماه مبارک رمضان، ماه محرّم، انتخابات، فصل امتحانات، آماده شدن برای شروع فصل تحصیلی و غیره فراز و نشیب و خطرات فراوانی برای این هنر صنعت و تجارت، یعنی همین سینما ایجاد میکند.
قصه داش آکل چه جذابیتی برایتان داشت که تصمیم به ساخت فیلم سینمایی گرفتید؟
قصّهای که آقای «منصور براهیمی» با برداشتی آزاد از «داشآکل» «صادق هدایت» به نگارش درآورد، با توجّه به رَوایت فیلمنامه از یک مقطع خاصِّ تاریخِ ایران، جزو آثار قصّهگو و قهرمانمحور بوده که با ساخت آن سنّتِ جوانمردی و شجاعت ایرانیان به تصویر کشیده میشد و پس از ساخت، همذاتپنداری خوبی با مخاطب ایجاد کرده است.
آیا به این فکر کردید که انتخاب داستان دیگری از صادق هدایت و یا نویسندگان دیگر، میتوان قصهی جدیدی را برای مردم تعریف کرد که برای مخاطبان جذابیت بیشتری داشته باشد و تکراری نباشد؟
پرداختن به قصّهی جوانمردی ایرانیان هیچ وقت تکراری نیست و هرچه قدر از این قبیل قصّهها تعریف شود باز هم کم است. درست مثل این است که بگوییم دَم و بازدَم برای حیات انسان تکراری است. جوانمردی انسانهای سرزمین ما ایران، هم در زنان و هم در مردان همواره برقرار است و پرداختن به آن در آثار هنری بسیار کم است. هم چنان که به جوانمردی و رشادتهای جوانان ما در ۸ سال دفاع مقدس و غیره در حدِّ مناسب و لازم پرداخته نشده است.
با منصور براهیمی برای نگارش فیلمنامه تا چه حد تعامل داشتید و همسو بودید؟
درخصوص فیلمنامه، ما جلسات و ساعتهای زیادی با هم گفتگو کردیم و با تعامل و همگرایی ایجاد شده، ایشان در بین کارگردانان به من اعتماد کرد. درحین کار هم مشورتهای زیادی با آقای «براهیمی» انجام میشد؛ میتوانید از ایشان هم بپرسید که تا چه حد از نتیجهی کار راضی هستند.
به نظر شما ویژگی داش آکلی که شما ساختید در چیست که نباید آن را با داش آکل مسعود کیمیایی مقایسه کرد. این فیلم چه موضوعات تازه و چه امتیازاتی دارد که به نظر شما آن را متفاوتتر میکند؟
سعی کردم فیلمی با قصّهی جوانمردی با ساختاری به دور از لُمپنمآبی، لاتبازی و بَدمَستی بسازم. فیلمی که قهرمانش پهلوان، لوطی، بامعرفت و امین مردم باشد و شرف و جوانمردی و اخلاق را به دور از قُلدری دنبال کند. فیلمی که برخلاف نگرش جاهلها و لاتها زن را قرین عزّت و شرف بداند.
فکر میکنید چرا داش آکل دهه ۵۰ موفقتر ظاهر شد و مردم اشتیاق فراوانی برای دیدن آن داشتند؟
کسانی که فیلم بنده را ندیدند این تصوّر را دارند و برخی از تصوّرات به خاطر تعصّبات به سینمای آن دوران قبل از انقلاب است. برخیها هم هنوز این باور را ندارند که از یک اثر ادبی میشود برداشتهای متعدد و متنوع ایجاد کرد و متأسفانه این کار در کشور ما مرسوم نیست و بعضیها نمیخواهند آثار ادبی ما بازخوانی شود و فقط به دنبال اقتباسهای صدباره از چند آثار خارجی هستند. مثلاً شما چند ورژن از فیلم بینوایان، کشتی تایتانیک، هملت و … دیدید و یا از ساخت چند بارهی آن آثار خبر دارید؟ از کجا میدانید که مردم اشتیاق دیدن فیلم ما را ندارند؛ چند روز است که اکران آن با سکوت رسانهها و صدای بلند مخالفان شروع شده است، صداهای بلندی که با نگاه نو به یک اثر ادبی ارزشمند متعصّبانه و متأسفانه مخالفند.
عدهای معتقدند این فیلم بیشتر مناسب مدیوم تلویزیون است و ویژگیهای یک فیلم سینمایی را ندارد. در این باره توضیح دهید؟
کسانی که فیلم را ندیدند و کسانی که به قصد مقایسه کردن فیلم را دیدند چه جوابی باید به آنها داد! مدیوم تلویزیون و سینما فقط در موضوع خلاصه نمیشود و مهمتر از همه ساختار سینمایی اثر با عوامل حرفهای سینما است که تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا تصویری مناسب از فضا و دنیای فیلمنامه ارایه دهند و فیلمی تأثیرگذار و بهیادماندنی برای مخاطبان و دوستداران سینما فراهم کنند. در ضمن تمامی بازیگران این فیلم که از سه نسلِ سینمای ایران تشکیل شدهاند با گریمها و ظاهری متفاوت، بازیِ منحصر به فردی در مدیوم سینما در فیلم داشتهاند و همین امر فضای فیلم را به طور کلّی تحت تأثیر قرار داده است.
آیا به ساخت داش آکل در قالب سریال تلویزیونی فکر کرده بودید؟
فیلمنامهی ما کاملاً سینمایی نگارش شده بود و برای تلویزیون فکر نکرده بودیم.
برای ساخت داش آکل با چه محدودیتها و مشکلاتی مواجه بودید؟
همواره مشکل جذب سرمایه برای تولید داشتیم و هنوز گریبانگیر ماست و با مشکلاتی مانند کمبود فضاهای مناسب در شهرکهای سینمایی، تجهیزات و غیره که عادت داریم. امّا آن چه که برای ما سخت بود و است، گناه دانستن نگاه دوباره به یک اثر ادبی در کشور است و خیلیها در همکاری با ما با «رودربایستی»، «محافظهکاری» و یا «عدم همکاری» مواجه بودند و هستند.
به نظر میرسد فیلمنامه نویس تلاش کرده که در عین تعهد به متن گاهی فرصتهای تازهای را در فیلم برای مخاطب به وجود آورد. مثلاً برای شخصیت مرجان که این بار اجازه خودنمایی در عشق دارد که بعضاً گفته میشود مرجان واقعی این گونه نیست! توضیح دهید؟
فیلمنامه برداشتی آزاد از قصّهی «صادق هدایت» است و برحسب زمان و نیازهای جامعهی حاضر، و نگاه نو نوشته شده است و در هرحال فیلم دیگری است.
انتخاب بازیگرانی که تجربه کار در حیطه کمدی را داشته اند میتواند ریسک بزرگی برای این فیلم با این مضمون باشد. علاوه بر محمدرضا شریفی نیا که انتخاب بازیگران را بر عهده داشت، شما هم در این انتخاب دخیل بودید و چرا انتخاب شدند؟
اگر از استعداد، توانایی و شور و شوق «مهران غفوریان» در نقش جدّی بهرهمند نشویم در واقع یک امکان مناسب را از سینمای ایران سلب کردهایم. این که بگذاریم بازیگران فقط در یک ژانر بمانند هم ظلم در حقِّ آنان است و هم این که این امکان را برای سینما و تماشاگران ایجاد نکردهایم. در این فیلم «مهران غفوریان» بازی متفاوتی در این نقش ارایه نموده و «دیگر بازیگران» فیلم نیز بسیار زیبا و مناسب نقش آفرینی کردند. ناگفته نماند که «حسین یاری» در نقش آفرینی نقش «داشآکل» چقدر موفّق بوده است. آقای «شریفینیا» در مورد بازیگران پیشنهاد و مشاوره میدادند و من هم به عنوان کارگردان به تناسب شخصیّتهای موجود در فیلمنامه و توانایی بازیگران و البتّه با محدویتها و موجودی سینمای ما، در زمان تولید، انتخاب کردهام و راضی هستم.
فکر میکنید چرا با وجود تعداد بازیگران بسیار و چهره و قصه مشهور صادق هدایت فیلم با استقبال مواجه نشده است؟
برای دیده شدن فیلم، به زمان بیشتر و مناسبتر و همین طور اطلاع رسانی و تبلیغات نیاز است.
تهیهکنندگی و کارگردانی همزمان کار برایتان دشوار نبود؟ چرا خودتان تهیهکنندگی آن را پذیرفتید؟
دشوار و لازم بود. تجربیاتی در زمینههای مختلف تولید از جمله مجری طرح فیلم در فیلمهای قبلیام در ۳۴ سال فعّالیّت فیلمسازیام داشتهام.
از دیرباز مردم علاقه مند به داستانهایی با تم عاشقانه بودند که در سینما هم به وفور علاقه فیلمسازان به ساخت این نوع فیلمها مشهود است. اما جنس فیلم داش آکل عاشقانه متفاوت تری است که با محوریت جوانمردی و وفاداری به عهد تعریف میشود؟
«فتوّت و جوانمردی آمیخته به عشق»، در خون ایرانیان است و همواره قصّههای اینچنینی اگر بگذارند، مورد علاقهی ما ایرانیان بوده و است.
درباره انتخاب لوکیشن فیلم توضیح دهید؟
چون داستان در مقطع تاریخی حدود ۱۰۰ سال قبل روایت میشود لاجرم با توجه به محدودیتها و کمبودها «شهرک سینمایی غزالی» جای مناسب تری برای فیلم برداری بود که البته فضاهای جدیدی هم برای فیلم، در شهرک احداث کردیم.
فکر میکنید در سینمای امروز چه عواملی میتواند باعث فروش و یا شکست یک فیلم در گیشه شود؟
ساختار درست و قصّهگو، تبلیغات و اطلاع رسانی درست از اثر، حمایت صادقانهی رسانهها و عوامل تولید در زمان اکران و… میتوانند موفقیّت در اکران عمومی را رقم بزنند.
درباره دلیل تغییر نام فیلم از آتش و قداره به داش آکل بگویید! چرا از ابتدا با توجه به عنوان قصه همین نام انتخاب نشد؟
«داشآکل» نام شخصیّت اصلی در قصّه است که برای من یک قهرمان و پهلوان ملّی است و الگوسازی این شخصیّت برایم بسیار مهم است. هرکس در مورد فیلم و فیلمنامه اشارهای داشت مدام میگفت همان داشآکل؟ فیلم اسم «داشآکل» را به همراه داشت، ضمن این که مدّتها به دنبال این اسم بودیم تا مجوّز آن صادر شد.
- مونا کریمی
- عکاس: علی نیکرفتار