ادبیات ایران شبیه بازاری آشفته است
- شناسه خبر: 18061
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: با محبوبه طاهری، نویسنده و بازیگر تئاتر گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.
*شما دو مجموعه شعر سپید منتشر کرده اید، بازتاب آنها چگونه بوده است؟
با مخاطبین شعرهایم که صحبت می کنم این برای من خیلی جالب است که با بعضی از شعرهایم چقدر احساس نزدیکی کرده اند، انگار که تجربه مشترکی بوده بین من و آنها، شخصا هر دو مجموعه را دوست دارم اما اردات من به مجموعه دوم « من از خاطرات می آیم » بیشتر است چون وامدار خاطرات من است و البته بازتاب بیشتری هم داشته، در هر حال هر دو مجموعه از دغدغه های من بوده و خوشحالم که توانسته مخاطبین خودش را پیدا کند.
* چرا به سمت این سبک شعری رفتید؟
با خواندن شعرهای «سهراب سپهری» و آن حس زندگی و صمیمیت، آن احساس طبیعت دوستی باعث شد کم کم علاقه من به سمت شعر سپید کشیده شود و با این سبک راحت تر می توانم حس خودم را بیان کنم و این سبک را ادامه می دهم.
*فضای ادبیات امروز امیدوارکننده است؟
من به آینده ادبیات خوشبین هستم و فکر می کنم دارد روبه جلو پیش می رود، هر چند آهسته و پیوسته!
*کار نویسندگان دیگر را تا چه حد دنبال می کنید؟
من چون سپید می نویسم طبیعتا خیلی هم شعر سپید می خوانم ، از شاعران قدیمی و معاصر، کار بقیه نویسنده ها را دنبال می کنم، به این صورت که سرنوشت نویسنده ها را می خوانم ، روند تجریباتشان را پیگیری می کنم، آثارشان رو بارها می خوانم و وقتی که آثر جدیدی از آنها به بازار کتاب می آید حتما کتاب را تهیه می کنم.
*از کتاب آخرتان صحبت کنید، من از خاطرات می آیم.
کتاب من از خاطرات می آیم دومین تجربه همکاری من با نشر بوتیمار است، بله راضی هستم، آقای رضا حیرانی و آقای داریوش معمار خودشان از شاعران مطرح امروز هستند و همیشه مشاورین خوبی برای اشعار من بوده اند، مخاطب امروز ترجیح می دهد شعرها و نوشته ها را در فضای مجازی به طور گزیده دنبال کند، حوصله کتاب دست گرفتن و خواندن کم شده است، اگر هم کتابی خریداری می شود بیشتر به دلیل داشتن کتابی با امضا شاعر مطرح و مورد علاقه در کتابخانه شخصی است، البته هر شعری مخاطب های خود را خواهد داشت و به مرور پیدا می کند.
*چرا این عنوان را برای کتاب انتخاب کردید؟
عنوان من از خاطرات می آیم می تواند دفتر خاطرات من باشد، خاطره مجموعه رویدادها با احساساتی است که در حافظه ما ثبت شده است، این ثبت شدگی حتما دلایلی دارد و مرور جزئیاتی از آن حذف یا اضافه می شود.
*تلفیق شعر و تصویر چه نتیجه ای داشت و چرا این اتفاق افتاد؟
این مجموعه شعر دومین همکاری من با خواهرم زهرا بود در اولین همکاری زهرا هجده تا از اشعار من را به طور گزیده تصویرسازی کرد و در نمایشگاهی با عنوان چارقدآبی به نمایش گذاشت، استقبال مخاطبین شعر و نقاشی باعث همکاری دوم شد و من سفارش بیست و پنج تا از شعرهای مجموعه من از خاطرات می آیم را به زهرا دادم و قرار بر این شد که تصاویر در کتاب چاپ شود تا مخاطب شعر با دنیای رنگی و فانتزی اشعار هم آشنا بشود. زهرا به خوبی روحیات و خواسته من را درک می کند و نتیجه کار عالی پیش رفت، تصویرسازی های این مجموعه در نمایشگاه آیدل استانبول به نمایش در آمد و برگزیده گواهی گولد شد، در مجله تخصصی هنر ایتالیا Art&Art سال ۲۰۱۷ با عنوان تصویرگر معاصر معرفی شد.
*وضعیت امروز ادبیات را چگونه می بینید؟
نظر من به عنوان یک مخاطب این است که امروز دنیای ادبیات ایران بیشتر شبیه بازاری آشفته است، امروزه کتاب ها با تیراژ کم چاپ می شوند و همه کتاب های چاپ شده در سال در دسترس همه نیست که بشود همه را خواند و نظر داد، سرعت و تعداد کتاب هایی هم که چاپ می شود زیاد است، آثار خوب و قوی ممکن است به خاطر این مسائل که گفتم امکان خوب دیده شدن را از دست بدهند یا دیر درک شوند و این روزها چهره شاعر یا نویسنده بیشتر از کیفیت آثار پیش برنده است.
*شعر گفتن تحت تاثیر خاطرات شما را از آینده نگری در زندگی دور نمی کند؟
نه من اصلا اینطور فکر نمی کنم، خاطرات بخشی از زندگی من در گذشته بوده است که به دلایلی برای من با ارزش است و من آن را با شعری ثبت کرده ام مثل عکس یادگاری، همه خاطراتم را دوست دارم حتی تلخ ترین و اشتباه ترین شان را، خاطرات خوب و بد با هم در رشد و بالندگی من نقش داشته اند من به نیکی از همه آن ها یاد می کنم و با حواس جمع از حال خودم استفاده می کنم با چشم باز به آینده نگاه می کنم، به قول شارل بودلر تقریبا آنچه برای زیبایی اخلاقی مضر است به زیبایی شاعرانه جذابیتی دو چندان می بخشد، با فضیلت، تنها تصاویر سرد و آرام خلق می شود، با هیجان و شر است که اثر نقاش، شاعر، یا موسیقیدان جان می گیرد.
*اشعارتان را بیشتر برای دل خودتان می نویسید یا برای مخاطب و جامعه؟
من تا به حال سفارشی کار نکرده ام، شعرها تماما دلی است، یک حرف بین شاعران است که می گویند اولین مخاطب شعر خود باشید تا شعرهایتان یتیم نباشند و حداقل یک مخاطب داشته باشد، من به این حرف معتقد هستم البته هر شعر مخاطب خود را دارد و با گذشت زمان پیدا خواهد کرد، گاهی دوستانی که شعرها را می خوانند می گویند چقدر این شعر وصف حال الان ماست، ما همه انسان هستیم و در احساس مشترک، این درد، عشق، ترس، نگرانی و خوشحالی در همه انسانها حس مشترک است.
*دستی هم بر نقاشی دارید، این هنر کجای زندگی شما قرار دارد؟
نقاشی در خانواده ما مثل یک کار روزانه است و چیزی جدا از من نیست، بخشی از زندگی من است که برای آرامش روحی و ذهنی خودم آن را انجام می دهم، البته در چند سال اخیر سعی کرده ام نقاشی را به صورت حرفه ای پیش ببرم و کارهایم را با برگزاری نمایشگاه در معرض دید علاقه مندان این هنر زیبا قرار دهم.
*و تجربه طراحی دکور ، در سطح حرفه ای و برای سریال نون و ریحون.
اردیبهشت سال هشتاد و نه به پیشنهاد قسمت تدارکات سریال « نون و ریحون » قسمتی از دکور سریال را طراحی کردم که برای من تجربه نو و جالبی بود، این کار از شعر دور بود ولی از شخصیت من دور نیست چون من دوست دارم کارهای جدید و نو را تجربه کنم و اگر این کار جدید هنر و خلاقیت بخواهد چه بهتر!
*چرا به سمت هنر کشیده شدید؟
من لحظه لحظه زندگی ام را دوست دارم، من حس و حالم را در نوشته هایم بیان می کنم، در واقع تمام شعرهایم بیان خاطرات و احساسات من است، خاطرات و لحظاتی با طعم تلخ ناکامی یا شیرینی یک موفقیت، وقتی می پرسند از خودت بگو یک پاسخ صادقانه ام این است که در نوشته هایم خودم را شرح داده ام.
*یکی از اشعارتان را به مخاطبان «هنرمندنیوز» تقدیم می کنید؟
گاهی واژه ها هم وزن احساس نیستند / کم می آورند / آنگاه که عاشق تو می شوم / پیش از این تو می روی / میم من بازمانده باد می شود / دوستت میدارم هایم / سبک ترین حرف ، میان آدم ها می شود.
عباسعلی اسکتی