اصالت بازیگری با چهره واقعی!
- شناسه خبر: 14919
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۳

چه شد بازی در این مجموعه را پذیرفتید؟
من سالها کار نکرده بودم، به خاطر اینکه داشتم تئاتر کار میکردم و درس میخواندم و البته پیشنهاد چشمگیری آنطور که دلم میخواست هم نداشتم، پیشنهادات من در راستای کارهایی بود که در دوران بچگی انجام میدادم ولی من میخواستم این فضا متفاوت شود، به خاطر همین چند سال کار نکردم تا اینکه دستیار آقای بذرافشان که سر مجموعه حلقه سبز آقای حاتمی کیا با هم کار کرده بودیم با من تماس گرفتند، ما هیچ ارتباطی در طول این مدت با هم نداشتیم و صرفا چون یک بازیگر جوان این شکلی میخواستند و حدس زده بودند که من بزرگ شده ام تماس گرفتند.
بعد همکاری چگونه شکل گرفت؟
رفتم و آقای بذرافشان را دیدم و همان جلسه اول ایشان احساس کردند که من میتوانم این نقش را بازی کنم، فیلمنامه را خواندم و خیلی برای من هیجان انگیز بود، اینکه پنجاه قسمت را آماده به من دادند و من این اتفاق را خیلی دوست داشتم.
و نقش چه ویژگیهایی داشت؟
اینکه نقش را باید در دو مقطع سنی هجده و بیست و پنج سال بازی کنم برای من جذاب بود و ویژگی بعدی که خیلی دوست داشتم این بود که در فصل سه کاراکتر پر از لحظههایی است که هر بازیگری دوست دارد آنها را بازی کند، لحظههایی که در حالت معمولی شاید شما در یک کار بتوانید یکی از آنها را بازی کنید، بعد از چند روز تماس گرفتند و گفتند که انتخاب شده ام.
یک مدت نسبتا طولانی خیلی کمرنگ شده بودید، دلیل آن چه بود؟
نود درصد خودخواسته بود، به دلیل اینکه من در بچگی اجرا میکردم و چند کار هم بازی کرده بودم و برای اینکه بتوانم از آن فضا فاصله بگیرم و وارد فضای جدی تری شوم که به آن علاقه مند هستم نیاز بود که چند سال کار نکنم، چشمم را روی موقعیتهایی که خوب نیستند ولی پول دارند بستم چون احساس میکردم باید صبر کنم، تجربه و تمرین و منتظر موقعیتی بمانم که اصلا شکل کار من را عوض کند، مثلا از سرنوشت که اتفاق مهمی بود چون من هیچوقت نقش جدی بازی نکرده بودم.
برخی از رسانهها در سال هشتاد و پنج لقب مشهورترین کودک ایران را به شما داده بودند، چقدر از آن شهرت فاصله دارید؟
خیلی زیاد، خیلی زیاد که عوامل مختلفی وجود دارد، یکی اینکه در آن دوره مخاطب تلویزیون خیلی بیشتر از این بود و اگر حتی یک دقیقه روی آنتن بودید میلیونها آدم شما را میدیدند و دیگر اینکه فضای مجازی اینقدر گسترده نبود، مخاطب اینقدر راحت نمی توانست با آدمی که در تلویزیون میبیند ارتباط برقرار کند، البته که مردم الان انقدرها هم تلویزیون نمی بینند و آنقدر دسترسی به رسانههای مختلف و سریالهای خوب راحت شده که مخاطب ترجیح میدهد یک کار باکیفیت تر ببیند.
پس موافق هستید تلویزیون با ریزش مخاطب موجه شده است؟
به شدت و اصلا به این مساله شک ندارم، نمی شود از این قضیه چشم پوشی کرد، آن هم هزار دلیل دارد که مهمترین آن این است که مردم لحظه به لحظه آپدیت میشوند و به هزار رسانه خوب دسترسی دارند ولی تلویزیون ما به روز نمی شود و در همان دوره که مردم چیزی جز یک تلویزیون نداشتند مانده است، معلوم است وقتی چیزی نشان میدهد که با زندگی طبیعی در تناقض است مردم نمی بینند، زندگی من شبیه چیزی که پخش میشود نیست، این خیلی مساله مهمی است و فضا باید به سمتی برود که بشود قصههای بهتری گفت و روباط روابط واقعی تری باشد.
چرا شما در همین تلویزیون به روز نشده بازی میکنید؟
چون وضعیت این سرییال یک مقدار بهتر است، من اولین بار است در در زندگی ام در یک سریال بازی میکنم که آدمها قبل از ازدواج با هم بیرون میروند، آدمها همدیگر را به اسم کوچک صدا میزنند، من و سهراب که هیچ رابطهای با هم نداریم و در سریال ایشان دوست همسر من است همدییگر را با اسم کوچک صدا میزنم، اینها واقعا دغدغه است و ببینید ما چقدر عقب هستیم.
با شش سال سن جوانترین مجری تاریخ تلویزیون بودید، چرا مجری گری را ادامه ندادید؟
سالهاست اجرا نکرده ام و هنوز پیشنهاد این شکلی دارم اما من در جایی از زندگی ام فهمیدم چیزی که دوست دارم اجرا نیست، وقتی این را فهمیدم که به هنرستان رفتم و سینما خواندم، احساس کردم آن انتخاب خیلی ناخواسته و ناگهانی بوده و خودم آن را انتخاب نکرده ام، پس احساس کردم چیزی که برای آن تلاش نکرده ام را دوست ندارم، آن مدیوم هم مدیومی نیست که من دوست داشته باشم در نتیجه تصمیم گرفتم که بازیگر شوم، در بازیگری حال من خوب است چون به خاطر آن تلاش کرده ام، رفته ام دانشگاه درس خوانده ام و تئاتر کار کرده ام.
پس حالا اولویت اول بازیگری است؟
در هنرستان چند فیلم کوتاه ساختم و اول فکر میکردم کارگردانی را دوست دارم ولی بعد دیدم اعصاب کارگردانی ندارم و چیزی که برای من جذاب است خلق نقش است که در کارگردانی وجود ندارد.
سابقه همکاری با تعدادی از کارگردانهای خوب را داشته اید، الان دوست دارید برای کدام یک از آنها بازی کنید؟
اولا که نقش برای من مهم است و در اولویت قرار دارد اما خب چه کسی است که دوست نداشته باشد با حمید نعمت الله و اصغر فرهادی کار کند؟ من دیوانه کار کردن با این دو نفر هستم.
و بیشتر دوست دارید چه نقشهایی را بازی کنید؟
نمی توانم به شما بگویم دقیقا چه تیپ نقشهایی را دوست دارم بازی کنم ولی نقشی که چالش داشته باشد و برای آن زحمت بکشم را دوست دارم، فرآیند رسیدن به نقش برای من جذاب است.
دوست دارید با چه کسانی همبازی شوید؟
شاید این سوال مهمتری باشد که دوست ندارم با چه کسانی همبازی شوم؟! یک سری آدمها هستند که دوست ندارم با آنها همبازی شوم و اگر در کاری باشند من بازی نمی کنم، اما دوست دارم کنار همه بازیگرهای خوب بازی کنم چون آدم از هر کدام چیزی یاد میگیرد، در این مدت فهمیدم پارتنر در بازیگری مقوله مهمی است و اصولا میبینید بازی شما در مقابل یک شخص تا شخص دیگر زمان تا آسمان تفاوت دارد.
پارتنر شما در سریال از سرنوشت چگونه است؟
دارا حیایی پارتنر بی نظیری است.
خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش تاثیر دارد؟
در یک تعداد از کارها این مساله مهم است اما آن کارهایی که من دوست دارم خیلی به این قضیه نگاه نمی کنند که قیافه شما چه شکلی است، من در کارهای اینچنینی نمی روم و در کاری بازی میکنم که من را برای بازیگری بخواهند، خوش چهره بودن با اینکه شما هزار و یک کار روی صورتتان انجام بدهید فرق دارد، این زیباست که شما صورت قشنگی داشته باشید اما به شرطی که این زیبایی طبیعی باشد، یک نفر در یک کار تاریخی بازی میکند و بوتاکس دارد یا نقش معتاد یا قشر پایین را بازی میکند و بینی او عمل شده، شما این پول را از کجا آورده اید و بینی خودتان را عمل کرده اید؟ من دنبال این کارها نیستم، اما اگر زیبا باشید و بازی شما هم خوب باشد چه اشکالی دارد؟
شهرت را دوست دارید؟
نه، شهرت را دوست ندارم.
حاشیه را چطور و اینکه هیچوقت سعی نکرده اید شبیه تعدادی از همکارانتان با حاشیه دوباره دیده شوید؟
وقتی شما حاشیه درست میکنید میخواهید به آن شهرت برسید و ترجیح من در زندگی این است که اگر پنج نفر آدم من را میشناسند به خاطر کیفیت کار من را بشناسند نه به خاطر جنجالی که در فضای مجازی به پا کرده ام!
اهل موسیقی هم هستید؟ شنیده ایم ساز میزنید.
ویولن میزدم اما سالهاست که نمی زنم، این چیزها عشق میخواهد، شما باید عاشق موسیقی باشید و ساز از دست شما نیفتد و با آن عشق بازی کنید، برای من موسیقی اینگونه نبود.
خواننده محبوب دارید؟
همایون شجریان و بچههایی که تلفیقی میخوانند را خیلی دوست دارم، پاپ ایرانی خیلی گوش نمی دهم و بیشتر تلفیقی میشنوم و آهنگهای قدیمیی مثل ابراهیم حامدی!
پدر شما فوتبالیست بوده است، شما چقدر اهل فوتبال و ورزش هستید؟
پدر من در سپاهان بازی میکرد و یک مدت هم در استقلال توپ زده است که بعد مصدوم شد و دیگر نتوانست بازی کند، من فوتبال دوست ندارم و اهل ورزش حرفهای هم نیستم.
قرنطینه را چقدر رعایت کرده اید؟
خیلی زیاد و خیلی آن را دوست داشتم! کرونا را دوست ندارم چون خیلی چیز غم انگیزی است ولی با قرنطینه و در خانه ماندن مشکلی ندارم، یکی از مهمترین علاقه مندیها و تفریحات من آشپزی است و عاشق این هستم که آشپزی کنم، وقتی در خانه هستید میتوانید فیلم و سریال خوب ببینید و کتابهای خوب بخوانید، سرتان را گرم کنید و به خودتان برسید، قرنطینه خوب بود چون من یک سال سر سریال از سرنوشت بودم و وقتی تمام شد قرنطینه شروع شد و خیلی به من سخت نگذشت.
از آنچه امروز هستید راضی هستید؟
بله خیلی زیاد، به خاطر اینکه احساس خوبی به خودم دارم، احساس میکنم در مسیر درستی هستم، برای آن زحمت کشیده ام و دغدغه من است، بازیگری مهم است و سرسری به آن نگاه نمی کنم و اگر چیزی برای شما مهم است و برای آن تلاش کرده اید پس حتما قرار است از آن خیلی لذت ببرید.
یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه میتواند باشد؟
اینکه یک کار به من پیشنهاد بدهند که خیلی با چیزی که در ذهن من است در یک راستا باشد، نقش و کار خوبی باشد، نقشی باشد که به شدت جای کار داشته باشد و من برای آن انرژی بگذارم، ولی الان که کرونا است ممکن است نروم پس باشد برای بعد از کرونا!
- عباسعلی اسکتی
- عکس: مجتبی محسنی