عصبیت در جشنواره سینمایی!
- شناسه خبر: 11084
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
سمیرامیس محمدی |
هنرمندنیوز: سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر هم با ده روز برگزاری در تهران و سایر شهرهای ایران، به ایستگاه پایانی رسید و سهشنبه ۲۲ بهمنماه، با مشخص شدن برندگان سیمرغ رسماً پرونده آن بسته شد.
پروندهای که بهزعم نگارنده با اتمام جشنواره سی و هشتم اتفاقاً باید از جانب سیاستگذاران این جشنواره سینمایی با حضور منتقدین جدی سینما بررسی و واکاوی جدی شود.
پیش از برگزاری این رویداد سینمایی که مقارن با دهه فجر است، در روزهای پرالتهاب دیماه، پس از حادثه هواپیمای مسافری اوکراین برخی از هنرمندان با ابراز همدردی با خانوادههای قربانیان آبان و دیماه، از حضور در این رویداد انصراف داده و اصطلاحاً جشنواره را تحریم کردند. با این استدلال که در شرایطی که غم بر دل تمام ملت ایران نشسته، برگزاری و شرکت در یک جشن جایز نیست. –هرچند در رویدادهای فرهنگی هنری ایران مناسبات و تعاریف موجود از برگزاری جشن رعایت نمیشود- چه کسانی که با ادله در رویدادهای هنری شرکت نکرده و چه هنرمندان و مخاطبانی که در آن شرکت داشتند نظرات قابلتوجه و محترم خود رادارند. اما نکته مهمی که باید به آن توجه داشت تأثیر وضعیت اقتصادی و سیاستگذاری کلان کشور بر اجتماع است که موجب شده، جو عمومی جامعه ملتهب شود و جامعه بهجای مطالبه گری از مسئولان که سهم مهمی در قدرت و برنامهریزی دارند به جان یکدیگر بیافتند که اتفاقاً هر دو بهنوعی قربانی یک وضعیت هستند.
جامعه زمانی که دچار سرخوردگی میشود ناخودآگاه برای ارضاء حس مطالبه خواهی خود به هر ریسمانی چنگ میاندازد، این مهم را میتوان با نظر بر جلسات پرسش و پاسخ (نشست خبری فیلم) آثار در جشنواره فیلم فجر به شکل محسوسی مشاهده کرد.
نفس برگزاری جلسه نقد و بررسی فیلم در تمامی جشنوارههای سینمایی دنیا، پرسش و پاسخ در مورد نحوه شکلگیری اثر، (تهیه و تولید فیلم ) است، که اتفاقاً به دلیل وجود نگاه حرفهای هیچیک ( هنرمند- خبرنگار) حس انجام لطف در حق دیگری با حضور در این جلسه را ندارند و در یک فضای صمیمی با گپ و گفت به تحلیل عملکرد خود پرداخته و سعی میکنند اتفاقاً از نکات مطرحشده در این جلسات بهره گرفته و پیش از اکران عمومی اثرشان آنها را لحاظ کنند. زیرا هنرمند، خبرنگار را دشمن خود نمیبیند و خبرنگار نیز با طرح سؤال، هدفش خدشه بر چهره هنری او نیست.
بلکه فارغ از عناوین جشنوارهها، شرکتکنندههای این رویداد خود را مسئول به کاری که در آن شرکت دارند، میدانند.
متأسفانه این موضوع ساده و البته بسیار مهم در چندین سال اخیر، در نشستهای پرسش و پاسخ اغلب فیلمهای شرکتکننده در جشنواره فیلم فجر مشاهده نمیشود. این را میتوان از نگاه بالا به پایین برخی از هنرمندان حاضر در جلسه و سؤالات مطرحشده از جانب برخی خبرنگاران که هیچ ارتباطی به فیلم ندارد مشاهده کرد. این جلسات بهجای تحلیل اثر گویا تبدیلی به تریبونی شده تا هرکسی که دقایقی آن را در دست دارد به مونولوگ بپردازد و بدون تأمل و تسلط به خود، حرفهای احساسی با عصبیت بزند.
دامنه این واکنشها تنها محدود به یک جلسه پرسش و پاسخ فیلم نمیشود گاهی حرفهایی در این جلسات مطرح میشود که نفس کلی و اساساً برگزاری جشنواره سینمایی و هنرمندان و منتقدان خارج از آن جلسه را نیز زیر سؤال میبرد! بهعنوان نمونه صحبتهای فرامرز قریبیان بازیگر پیشکسوت سینمای ایران در مورد داوری در جشنواره فیلم فجر و تأثیر مجلس بر نظر هیئتداوران که موجب شد سیمرغ بازیگری نقش اول مرد به بازیگری خارج ازنظر هیئتداوران تعلق گیرد و یا استفاده از ادبیات کوچهبازار توسط ابراهیم حاتمی کیا برای تحقیر خبرنگارانی که در مورد نفس ساخت «خروج» از او سؤال داشتند. اینها تنها نمونههای کوچکی از مسائلی است که در این نشستهای خبری اتفاق افتاد و هیچ ربط و کمکی به فیلمساز و خبرنگار نداشت.
نکته مهم این است که این جلسات برگزار و به اتمام میرسند اما شکاف موجود بین هنرمند و خبرنگار و منتقد هرروز بیشتر میشود و باعث ایجاد دوقطبی بین این دو میشود. خبرنگار و منتقد یا باید روابط عمومی هنرمند شود-به صرف تعریف و تمجید او و اثرش بپردازند- تا هنرمند به او اطمینان کند و یا تبدیل به دشمن او در جناح روبرو میشوند. با شکلگیری این فضا که با ادامه روند حاضر دور از ذهن نیست، نفس کلی جلسات نقد و بررسی فیلم زیر سؤال میرود و بهمرور هنرمند و خبرنگار- منتقد، از شرکت در این جلسات سر باز میزنند.