عشق تاریخ مصرف ندارد!
- شناسه خبر: 87492
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۴:۳۱

تینا پاکروان که سریال جدید خود را هم مانند «خاتون» با نام فرعی «روزی روزگاری ایران» به مرحله پخش رسانده، پروژهای شخصی را برای خود تعریف کرده که برای رمزگشایی از آن، کافی است باردیگر گفتوگو او با سروش صحت در قاب «اکنون» را تماشا کنیم. این کارگردان که تکنیک سینما را در همراهی با بزرگانی همچون بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی فراگرفته، حالا در مرحله کارگردانی، دست روی دغدغهای شخصی گذاشته و احتمالا به همین دلیل هم روایتهایی دلنشین را از دل تاریخ بیرون میکشد. آنچه ویژگی مشترک سریالهای پاکروان تا به امروز بوده و به استناد اظهارات خودش احتمالا در قالب یک سهگانه درباره ایران، قرار است نسخه سومی هم داشته باشد، در هم تنیدن عشق و تاریخ است. از این منظر شاید بتوان سبک مواجهه او با تاریخ معاصر ایران را با حسن فتحی قیاس کرد. بازخوانی تاریخ معاصر و تمرکز بر روی ناگفتهها، گاهی میتواند متمرکز بر شخصیتهای شهیر و اتفاقات ویژه تاریخی باشد اما پاکروان از این رویکرد هم عبور کرده و سراغ معمولیترین کاراکترها در بطن تاریخ رفته است. او گویی در تلاش است تا زندگی مردم را در سایه تحولات تاریخی بازخوانی کند و از دل روزمرهترین کنشها و واکنشهای آنها، قصه بیافریند. در چنین رویکردی، چه سوژهای میتواند جذابتر «عشق» باشد. حلقه اتصال همه تجربیات بشری در طول تاریخی که گویی در فرازوفرودها، هنوز جایگاه و اعتبار خود را از دست نداده و میتواند حس مشترکی را میان مخاطب امروز و آدمهای دیروز، رقم بزند. آنچه در دو قسمت ابتدایی سریال «تاسیان» شاهد بودهایم، حکایت جوانه زدن یک عشق است. عشق امیر، به شیرین، هر چند در یکی از مقاطع حساس تاریخ معاصر روایت میشود اما مخاطب امروز به راحتی با آن همراهی و حتی همذاتپنداری میکند و این معجزهای است که جز از تجربههای عاشقانه، نمیتوان انتظارش را داشت. تینا پاکروان به خوبی میداند که «عشق» تاریخ مصرف ندارد و برای بازخوانی آنچه بهظاهر گذشته اما هنوز میتواند تعیینکننده نسبت ما با آینده باشد، بهترین دستاویز است.