شیوا طاهری: چهره باید «آن» بازیگری داشته باشد!
- شناسه خبر: 22038
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۵۲

هنرمندنیوز: با شیوا طاهری که به زودی تازه ترین فیلم کوتاه او را به تماشا خواهیم نشست، گفتگویی مفصل داشته ایم که با هم می خوانیم.

شیوا طاهری بازیگر سینما، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه
چرا از اینهمه فعالیت هنری «بازیگری» را انتخاب کرده اید؟
به خاطر اینکه من عاشق بازیگری هستم، از بچگی خودم را روی صحنه تئاتر و جلوی دوربین تصور می کردم و تصور می کردم یک نقش را بازی می کنم.
و بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟
دوست دارم نقش هایی را بازی کنم که تواناهایی های من را چه از نظر شخصیتی و چه فیزیکال و جسمی به چالش بکشد.
خانم طاهری، چقدر قرنطینه را رعایت کرده اید و طی این مدت چه کارهایی انجام داده اید؟
من نمی گویم خیلی در خانه مانده بودم ولی تا جایی که برای خودم و دیگران خطرناک نبود رعایت کردم، در آن حدی که یک کار تئاتر را رد کردم و یک کار دیگر را هم که وسط تمرین های آن بودیم به خاطر اینکه قرنطینه و کرونا شروع شد انصراف دادم، من برای اینکه قرنطینه برای همه راحت تر شود سعی کردم کارهایی را انجام بدهم که برای دیگران هم مفید باشد به همین خاطر کلاس های آنلاین یوگا گذاشتم تا مخاطبان من در خانه ورزش و یوگا را شروع کنند، احساس می کنم از این طریق به خیلی ها کمک کردم.
ازدواج برای هنرمندان سخت تر از مردی عادی است؟
به نظر من نه، اینکه بعضی ها می گویند ازدواج برای هنرمندان سخت تر است یک مقدار دارند قضیه را جنایی می کنند! شاید شغل ما به شکلی باشد که بیشتر در چشم باشیم وگرنه فرقی با آدم هایی که حالا شاید سلبریتی و آرتیست نیستند نداریم، ما هم عاشق می شویم و دوست داریم ازدواج کنیم و تشکیل خانواده بدهیم، هیچ فرقی نداریم چون همان مدلی زندگی می کنیم و به همان شکل هم ممکن است مشکلات داشته باشیم.
ایده نامزدی زیر آب که به شدت مورد توجه قرار گرفت از کجا آمد؟
من و همسرم هر دو غواص هستیم و پدر من هم غواص است، برای همسرم جالب بود و می دانست که من کلا کارهای عجیب غریب را دوست دارم، همین!
چقدر این فضا و حرفهای هنری در خانه وجود دارد؟
در خانه ما همیشه حرف هنری زیاد بوده چون که خانواده من کلا آرتیست هستند، پدر من با وجود اینکه سرهنگ بازنشسته نیروی دریایی بوده ولی نقاش، خطاط، نویسنده و شاعر است و من در یک خانواده هنری متولد و بزرگ شده ام، در خانه ما هر کس به نحوی کار هنری انجام می دهد، من همیشه با این کارها سر خودم را گرم می کنم، یا تمرین خطاطی می کنم، یا شعر می خوانم و فیلم می بینم و همه اینها آرت است، اگر در فضای هنری نباشم دلم می گیرد.
در خلوتتان چه می کنید؟
بستگی به مود من دارد، گاهی کتاب مورد علاقه ام را می خوانم، گاهی موزیک می گذارم و ورزش می کنم، گاهی شروع به تمیزکاری خانه می کنم ولی بیشتر اوقات مراقبه می کنم.
شما اول ورزشکار هستید یا بازیگر؟
من اول خودم هستم! هم ورزشکار هستم و هم بازیگر و هر دو را عاشقانه دوست دارم.
کم و بیش می نویسید و از پدر شما هم کتابی منتشر شده است، از شما کتابی خواهیم خواند؟
بله به آن فکر کرده ام اما هیچ قدمی برای آن برنداشته ام به خاطر اینکه نوشته های من بیشتر برای دل خودم است و برای هدف خاصی ننوشته ام، الان دارم روی فیلمنامه جدیدم کار می کنم چون به عقیده من کارگردان باید فیلمنامه فیلم خودش را خودش نوشته باشد.
و دستی هم در عکاسی دارید، این هنر را چقدر جدی دنبال می کنید؟
یک مدت خیلی جدی بودم اما دو سال از آن دور افتادم، چند نمایشگاه عکاسی هم برگزار کردم که یکی از آنها با زنده یاد ماه چهره خلیلی بود که نمایشگاه کانسپت رنگ بود و خیلی با استقبال مواجه شد، خدا ماه چهره عزیز را بیامرزد، دو سال از این حرفه دور افتادم به خاطر اینکه یک سری مشکلات پیش آمد، دوربینی که خیلی به آن وابسته بودم و با آن عکاسی می کردم در کانادا جا ماند و بعد از دو سال همسرم وقتی به ایران برگشت آن را برای من آورد و به دستم رسید، فعلا هم به خاطر کرونا نمی توانم بروم عکاسی کنم ولی برای من جدی است.
خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش تاثیر دارد؟
چهره باید «آن» بازیگری داشته باشد، حالا شما می توانید اسم آن را هر چیزی بگذارید، مثلا به نظر من سوسن تسلیمی صورت بسیار زیبایی دارد و من آن تم صورت ها را دوست دارم.
شما جزو بازیگران خوش چهره هستید؟
حس من نسبت به خودم خیلی خوب است و خودم را دوست دارم، ولی زیبایی یک چیز نسبی و سلیقه ای است، در نهایت مهم نظر هر کس نسبت به خودش است و همه انسان ها زیبا هستند.
اگر با خودتان ملاقات کنید از خودتان خوشتان خواهد آمد؟
بله چون کاملا خودم هستم، هیچوقت برای هیچکس نقاب نمی زنم و نقش بازی نمی کنم.
در دنیای مدلینگ فعالیت نمی کنید یا به آن علاقه ندارید؟
من مدل نیستم! خیلی پیشنهاد مدلینگ داشته ام، از همان بچگی پیشنهاد داشته ام البته نه از این مدل های معمولی و الکی! یک نفر می رود مدل عروس می شود و می گوید من مدل هستم، ما در ایران حرفه ای به نام مدلینگ نداریم و مدلینگ خیلی جدی تر از این حرفها است، من راه و رسم و شیوه آن را بلد هستم در حدی که می توانم آموزش بدهم و ورکشاپ بگذارم ولی مدل نیستم، در ایران هر کسی بگوید مدل هستم به او می خندم.
یک سری از این ویژگی ها را می گویید؟
مدل بودن یک قد مشخص می خواهد، استایل مشخص می خواهد، نه این صورتهای تزریقی و بینی های عمل کرده و قدهایی که می بینیم قدهایی نیستند که به مدل ها بخورند، مدل بودن یعنی بتوانید درست راه بروید و بایستید، نمی دانم چرا یک تعداد اسم مدل را روی خودشان می گذارند، من مدل نیستم و هیچوقت هم قبول نمی کنم چون اسم آن را در ایران مدلینگ نمی گذارم و به نظر من خیلی «چیپ» است! البته این را هم بگویم که یک بار به طور اختصاصی و خیلی ویژه با برندی به اسم «دومود» کار کردم چون صاحب برند آقای حسن روح پروری بود و ایشان یکی از طراح صحنه های معروف سینما و تلویزیون است.
چهار شماره در گوشی تان که وقتی به آنها می رسید حس خوبی پیدا می کنید؟
شماره بندی نمی کنم، اول همسرم، پدرم، مادرم و خواهرم.
و چهار شخصیت که دوست دارید از نزدیک بینید؟
جانی دپ، تیم برتون، استاد الهه قمشه ای و بقیه کسانی که دوست دارم از نزدیک ببینم مرده اند!
اگر دوباره متولد شوید دوست دارید این اتفاق در کجا و با چه شغلی بیفتد؟
اگر دوباره متولد شوم یک بازیگر هالیوودی می شوم!
جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟
همیشه این کار را می کنم، همیشه تمرین می کنم که وقتی آن بالا رفتم چه بگویم و حتی متن خودم را هم از الان آماده کرده ام.
شهرت را دوست دارید؟
بله شهرت را دوست دارم ولی تشنه شهرت نیستم، شهرت خوب را دوست دارم، دوست دارم شهرت خوب داشته باشم، آدمی باشم که به خوب بودن، اخلاق داشتن، هنرمند بودن، آرتیست بودن و تاثیرگذار بودن معروف باشم، نه آدمی که به هر دری می زند تا بالا بیاید و اسمش سر زبان ها باشد.
پس حاشیه را دوست ندارید؟
حاشیه را اصلا دوست ندارم، هیچوقت دنبال حاشیه نبوده ام و فکر می کنم همه این را می دانند که من همیشه از حاشیه فراری بوده ام.
نظرات مخاطبانتان مخصوصا در فضای مجازی چقدر برایتان اهمیت دارد؟
کلا نظر کسی برای من مهم نیست که شاید یک تعداد ناراحت بشوند و بگویند شما هنرمند مردمی هستید، البته یک سری پارامترهای اجتماعی و خط قرمزها را باید برای خودمان قائل باشیم که به خودمان و دیگران صدمه نزنیم و این برای من خیلی مهم است اما تا جایی که به خودم و دیگران صدمه نزنم افکار و عقاید دیگران برای من هیچ اهمیتی ندارد.
بیشترین دایرکتی که دارید؟
بیشترین دایرکتی که دارم این است که با من ازدواج می کنید؟! (می خندد)
شرایط مافیایی چقدر دردنیای تصویر وجود دارد؟
باندبازی در همه جا وجود دارد، من نمی دانم چرا سینما اینقدر به باندبازی معروف است، بله باندبازی است ولی اینطور نیست که فقط در این فضا باشد، همه جا وجود دارد، از بازیگری تا موسیقی و فوتبال، از استخدام در بانک تا استخدام به عنوان پرستار هر جا که بروید اگر آشنا داشته باشید قاعدتا آشنابازی و باندبازی آنجا وجود دارد، در کنار آن این موضوع را هم منکر نمی شوم که در نهایت آن کسی می تواند بالا بماند که هنر و استعداد و سواد داشته باشد، شما با باندبازی تا یک جا می توانید بروید و تا حدی که مثلا معرفی شوید ولی بعد کسی می ماند که اولا صبور باشد و بعد راه درست را برود و در نهایت سواد داشته باشد.
دوست دارید در کنار کدام هنرپیشه ها و برای کدام کارگردان بازی کنید؟
عاشق این هستم که در کارهای آقای کیانوش عیاری بازی کنم، این برای من خیلی مهم است و در مورد بازیگرها هم دوست دارم در کنار خیلی از آنها بازی کنم، با آقای فرهاد اصلانی، با استاد علی نصیریان که خیلی می توانم از ایشان یاد بگیرم و همینطور خانم فاطمه معتمد آریا که از ایشان هم می توانم خیلی بیاموزم.
از کار بازیگران و کارگردانهای خارجی کدام را می پسندید؟
من عاشق شخصیت کاریزماتیک و رها بودن «جانی دپ» هستم و کارگردان هایی مثل «درن آرنوفسکی» و آثار «تیم برتون» را همیشه دنبال می کنم و بارها می بینم.
یک نکته جالب از خودتان؟
متاهل هستم ولی تا حالا غذا نپخته ام چون بلد نیستم.
هنری که آن را دوست دارید ولی نمی توانید انجام بدهید؟
نقاشی، با اینکه پدر و خواهر من نقاش هستند و من هم عاشق نقاشی هستم ولی هر کاری می کنم یاد نمی گیرم، فکر می کنم استعداد آن را ندارم.
آخرین فیلم و کتاب خوبی که خوانده و دیده اید را معرفی می کنید؟
آخرین فیلم خوبی که دیده ام سریال «چرنوبیل» بود و آخرین کتاب خوبی هم که خوانده ام رمان «مرشد و مارگاریتا» اثر «میخائیل بولگاکف» بوده است.
از آنچه که امروز هستید راضی هستید؟
من بهترین نسخه از خودم هستم و می دانم هر روز بهتر می شوم.
دوستان صمیمی شما هنری هستند؟
خیلی کم! دوستان صمیمی من اصلا هنری نیستند و با خانم های بازیگر نمی توانم کنار بیایم!
حسادت بین بازیگرها تا چه حد وجود دارد؟
خیلی! شاید یکی از دلایلی که نمی توانم زیاد در این فضا قرار بگیرم وجود همین خصوصیت اخلاقی بین خیلی از بازیگرها است، البته نمی خواهم سوتفاهم شود ولی خب در همه کم و یا زیاد این رزایل اخلاقی وجود دارد و خود من هم مستثنی نیستم.
موسیقی کجای زندگی شما قرار دارد و خواننده محبوب هم دارید؟
خیلی زیاد، تقریبا هر کاری که می کنم موسیقی باید پلی باشد، یادم می آید مدرسه که می رفتم موقع درس خواندن هم موسیقی پخش می شد، خواننده محبوب زیاد دارم و تقریبا همه نوع موسیقی گوش می دهم، بستگی به مود من دارد.
یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه می تواند باشد؟
یک اتفاق ایده آل برای من می تواند شروع یک فیلم بلند بعد از کرونا با کارگردانی خود من باشد.
زندگی را چه رنگی می بینید و خط قرمزهای شما چیست؟
زندگی برای من پر از رنگ است و من عاشق زندگی هستم، خط قرمز من همیشه دل نشکستن و حق الناس است که خیلی برای من اهمیت دارد.
چقدر به ماندگاری فکر می کنید؟
شهرت سریع به نظر من ماندگاری ندارد و چیزی ماندگار می شود که آرام مثل یک درخت رشد کند و در قلب ها ریشه کند، مثل استاد شجریان و خیلی از هنرمندهایی که هیچوقت از بین نمی روند.
باشکوه ترین لحظه زندگی شما چه زمانی بوده است؟
لحظه ای که برای اولین بار دنیای زیر آب را دیدم.
فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟
ده سال بعد شیوای چهل ساله؛ به تمام کشورهای شرق آسیا سفر کرده ام و در تمام مکان های زیبای جهان یوگا و مدیتیشن کرده ام، در تمام دریاها و اقیانوس های زیبا غواصی کرده ام و در عین حال سیمرغ بهترین بازیگر نقش اصلی زن را بارها برنده شده ام، فیلم من هم بهترین فیلم خارجی اسکار را برنده شده است.
یک سوال از خودتان بپرسید و خودتان هم پاسخ بدهید.
از خودم می پرسم: چقدر عاشق خواب هستید؟ و جواب می دهم: خیلی! به شکلی که یکی از تفریحات من خوابیدن است و من عاشق چرت زدن هستم.

شیوا طاهری بازیگر فیلم های سینمایی «آبنبات چوبی»
در پایان یکی از نوشته هایتان را به مخاطبان ما تقدیم می کنید؟
به چشم هایم نگاه کن / در انتهایش شاید / صدای شیهه ی اسبی را بشنوی / والعادیات ضبحا / شاید سواری که کمین شکاریست / شاید پیرمردی که به دریا می نگرد / و خاطرات معشوقه چشم آبی اش را مرور می کند / به چشم هایم نگاه کن / و پلک نزن / من تمام ناتمام توام / شیوا طاهری.
- عباسعلی اسکتی