به ماندگاری «مامان» ایمان دارم
- شناسه خبر: 15514
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: شقایق شوریان، متولد آبان هزار و سیصد و شصت و پنج، مشهد، کارشناسی ارشد بازیگری، بازیگر سینما و تئاتر، در کارنامه هنری او می توان به بازی در فیلم سینمایی شیطان وجود ندارد به کارگردانی محمد رسولاف و فیلمهای کوتاه رقص چاقو، امپرسیون، سیزدهم اشاره کرد، با شقایق شوریان که در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با فیلم مامان حضور دارد، بعد از تماشای این فیلم گفتگویی کوتاه داشتهایم که با هم می خوانیم.
این فیلم چه حرفی برای گفتن دارد؟
حرف فیلم را که به سادگی نمی شود گفت در غیراینصورت به نظر من لزومی به ساخت فیلم نبود، فیلم مامان برای من مثل زندگی است، شما میتوانید بگویید حرف زندگی چیست؟ هر زندگیای یک هدفی دارد که درست و غلط، پیدا و پنهان آن را دنبال می کند و اگر دنبال هدفِ بودِ فیلم مامان باشیم من فکر میکنم بزرگترین هدف یا کارکرد این فیلم ضرورت ایجاد فضای گفتمان و لزوم گفتگو بین اعضای خانواده و جامعه و نسلهای مختلف است.
نقش چه چالش هایی برای شما داشت؟
این نقش از نظر اجرایی برای من چالش خاصی نداشت ولی از نظر موقعیتی برای من چالشبرانگیز بود، هم از نظر بدبینی ناخواستهای که از طرف عواملی که شاید هنوز شناخت کاملی نسبت به من نداشتند به خاطر نسبتم با کارگردان وجود داشت و مهمتر از این نظر که به خاطر درگیری فکری و روحیای که فراتر از وظایف یک بازیگر در جریان تولیدی سخت “مامان” داشتم تمرکز و ارائه نقش کمی برام سخت و چالشبرانگیز بود.
برای بهتر از آب در آمدن نقش چه کارهایی انجام دادید؟
خب نقشهای اینچنینی بهخاطر اینکه جزئیات خاص و دقیقی ندارند و کاراکتری(شخصیتی) در فیلمنامه برای آنها لحاظ نشده از یک طرف ارائه آنها سخت است چون شما متریال زیاد یا مشخصی ندارید برای ساختشان و از طرفی لذت بخش تست چون دست بازیگر برای پرداختش و ارائه آن بازتر است، این نوع نقشها بیشتر در ارتباط با نقشهای مقابل شکل میگیرند و جهت پیدا میکنند، برای همین من سعی کرده ام در چند جلسه تمرین و گپ و گفت با امیر نوروزی و در جلسات دورخوانی با خانم رویا افشار مسیر نقش را پیدا کنم و برای خودم آن را روشن کنم و به آن تاحدودی شکل بدهم.
چه شد به سمت بازیگری آمدید؟
بهطور کلی هنر و خصوصا بازیگری برای من یک روش زندگی است، من فکر میکنم هر انسانی بر اساس گرایشات درونی و تمایلات شخصی ذاتی به سمت هنر کشیده می شود یا گاهی هم حضور در دنیای هنر این تمایلات و گرایشات درونی خاص را شکل می دهد یا گسترش میدهد، من از نوجوانی به خاطر حساسیتی که داشتم گرایشم به هنر و ادبیات خیلی زیاد بود، میتوانستم عکاس شوم، نقاش شوم، شاعر شوم، موزیسین شوم و یا بازیگر، فکر میکنم بازیگری من را به سمت خودش کشاند نه این که من به سمت بازیگری بروم، درواقع بر اساس همان گرایشات خاص و ویژهی درونی و شخصی که عرض کردم در مراحل مختلف زندگی ام انتخابهایی داشته ام که مجموع آن انتخابها من را در مسیری قرار داد که به بازیگری برسم و بازیگر شوم و از این روند خیلی خوشحال و راضی هستم.
فکر می کنید فیلم مامان سهمی از جوایز داشته باشد؟
من علاوه بر این که به دیده شدن و جوایز فیلم خیلی امیدوار هسم، به ماندگاری و تاثیرگزاری فیلم خیلی ایمان دارم و این در دید من اصل خیلی مهمتر و اساسیتری است، یک پلان در فیلم است که من از آن به عنوان راز یاد میکنم و احساس میکنم همان یک پلان در کنار قابلیتهای مفهومی عمیق و ساختاری فیلم باعث می شود که این فیلم سالهای سال یادآوری شود و در سینمای ایران در جای درستی بماند و خب قانون این حس یا نگاه من به فیلم این است که این فیلم با جان و روان و تار و پود روحی فیلمساز و صادقانه ساخته شده و اثری که صادقانه شکل بگیرد بر دل مینشیند و کار خودش رو میکند.
حضور همسر شما به عنوان کارگردان چقدر در پذیرش نقش تاثیر داشت؟
خیلی، واقعیت این اسن که اگر این فیلم برای شخص دیگری غیر از آرش بود من این نقش را نمیپذیرفتم، البته شاید سه یا چهار فیلمساز باشند که اینقدر جهان فکری و سینمای آنها را دوست دارم که حاضر هستم حتی یک سکانس برای آنها بازی کنم، چون حضور در این جهان برای من باعث غرور و افتخار است ولی در کل نقشی که برای من چالش یا دستاوردی نداشته باشد را نمیپذیرم، در مورد این فیلم چون من لحظه به لحظه در جریان شکلگیری و رشد فیلمنامه بودم و چون اولین فیلم بلند آرش بود هم من و هم آرش دوست داشتیم که در بخش بازی من حتما حضور داشته باشم، هرچند حضوری کوتاه. در این کار نقش من کوچک است ولی عشق خیلی بزرگی پشت آن است، درواقع شاید به ظاهر حضور فیزیکی من در فیلم چند دقیقه باشد ولی از نظر خودم این حضور پانزده سال و چند دقیقه است، این حضور برای من یک یادگاری بزرگ و قشنگ از تمام این سالهای در کنار هم بودن و رویاپردازی کردن و سخت تلاش کردن است.
چه آینده ای برای خودتان در بازیگری می بینید و هدف شما در این حوزه چیست؟
من آدم کمیت گرا یا حتی نتیجهگرایی نیستم، هیچوقت در زندگی اعداد و ارقام و سن و رقابت برای من معنی نداشته یا مهم نبوده است، در تمام این سالهایی که برای هدف و رویای خودم که بازیگری بوده تلاش کرده ام خیلی بیشتر از اینکه به اجرا و نمایش و حضور فکر کنم به کیفیت درونیِ شخصیتی و روحی و کیفیت حضورم فکر کرده ام و رویکردم خیلی آموزش محور بوده و سعی کرده ام تا میتوانم بخوانم و عمیق ببینم و آموزش ببینم، خدا را شکر الآن مسیر برای من کاملا روشن و امیدوارکننده است، نگاهی که الآن به دنیای عمیق و چالش بازیگری دارم به من خیلی آرامش میدهد و فکر میکنم که جای درستی ایستاده ام، هرچند که از نظر تکنیکی و خصوصا تجربه هنوز راه خیلی دراز و سختی را در پیش دارم و هر روز و در هر فرصتی برای آن تلاش میکنم که بهتر شوم، ولی سعی میکنم در این بعدش به خدا و انرژی طبیعت و جهان تکیه و اعتماد کنم، امیدوارم که اتفاقات خوبی برای من بیفتد و پیشنهادات خوبی از سمت سینمایی که آن را دوست دارم و سلیقه من است به من شود، در نگاه کلی بازیگری میکنم که از مسیر کشف و شهود بازیگری و زندگی لذت بیشتری ببرم ولی اگر بخواهم دورنمای این شغل را برای خودم ترسیم کنم دوست دارم که شاید مجموعا در ده فیلم خوبِ درستِ محکم و ماندگار حضور تاثیرگذار داشته باشم و تمام.
- عباسعلی اسکتی