“شطرنج باد”، فیلمی یاز یافته بر پرده سینماهای فرانسه
- شناسه خبر: 30062
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: فیلم “شطرنج باد” ، پس از مرمت توسط “بنیاد فیلم اسکورسیزه” و “چینه تکا” ی بلونیا در ایتالیا، زیر نظر کارگردان، در بخش “کن کلاسیک” (که به فیلم های ترمیم شده و یا نادر اختصاص یافته بود) جای داده شد. امروز این فیلم در شماری از سینما ها به نمایش در آمده وبسیار مورد توجه منتقدان و رسانه ها قرار گرفته که با واژه هائی چون “شاهکار”، “تابلوی استادانه” و .. از آن سخن می گویند.
این فیلم بسیار ویژه، که ماجرای زندگی یک خانواده اشرافی ایرانی را در سالهای پایانی قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم نشان می دهد که در آن، دختر فلج (فخری خوروش) یا دختر خانم بزرگ، صاحب خانه ای که در گذشته، با دسیسه های پدر ناتنی (محمد علی کشاورز) نادرست و بازاری ای روبرو می شود که هدفش بالا کشیدن ثروت وارث همسر اش است. او با بی شخصیتی، خشونت و بی پروائی از نقشه های خود پرده بر می دارد.
بی حرکتی زندگی اندرونی صاحب خانه ، که از او به عنوان خانم کوچک نامبرده می شود ، با رفت آمد مدام کنیزک او (شهره آغداشلو)، مستخدمان دیگر ، دو خواهر زاده ناپدری ریا کار، که آنها هم دست کمی از او ندارند و شخصیت های حاشیه ای که همگی برای ثروت این وارث دندان تیز کرده اند، جبران می شود. فیلم تابلو وار و به شکلی تآتری پیش می رود.
انتریگ داستان، نه تنها از ورای گفتگو ها و رفتاری هریک از شخصیت ها شکل می گیرد، بلکه از ورای همهمه و غیبت های زنان رختشور، در کنار حوض بزرگ خانه، پرورش می یابد. آنها نیز با تلنگر هائی از راز ها و هرز رویهای اعضای خانواده “اشرافی” پرده بر می دارند. حضور کوتاه آنان در فضای ازاد، به فضای فیلم که بیشتر در نور شمع و رنگ های “خاک گرفته” خانه ای پر از فرش و آزین جریان می یابد، نفسی تازه می دهد. درست مانند کسی که سرش را زیر آب کرده باشد و هر از گاه برای نفس تازه کردن، آن را بیرون بیاورد.
ساختمان خانه و مکان های برخورد شخصیت ها هم به خوبی از اختلاف طبقاتی و رازهای پشت درهای بسته سخن می گویند.
موسیقی فیلم، ساخته “شیدا قرچه داغی”، به خوبی این فیلم اضطراب آور را همراهی می کند و خشونت درونی شخصیت ها را می رساند. موسیقی خاصی که نه غربی است و نه شرقی.
شهامت اشاره به همجنس گرائی، با استقاده از حرکت های موزون و همچنین پایان آن ستودنی است که پایان یک دنیا و اگر اشتباه نکنم، با یک خوانش مارکسیستی، زایش دنیائی دیگر را نوید می دهد و یا دست کم با نگریستن به گذشته، آینده را پیش گوئی می کند.
البته برای بینندگان خارجی، که آثار دیگر سینماگران ایرانی با چنین رنگ و بوئی، چون داش آکل را ندیده اند که دکور فیلم و شخصیت هایشان در همین دوران قرار داده شده اند، فیلم جذبه ویژه ای پیدا می کند چون به دیگر فیلم های ایرانی دیده شده در برون از ایران شبیه نیست. آنها این فیلم را با آثاری چون “باری لیندن”، “یوز پلنگ” و یا “نفرین شدگان” مقایسه می کنند. اما برای کسانی که با مینیاتور، فرش، دکور و دیگر ویژگیهای سنتی حاضر در فیلم ببگانه نیستند، کمی سناریو و نارسائی های آن سردر گم می کند، اما از جذابیت فیلم نمی کاهد.
گفتنی است که محمد رضا اصلانی، که هم اکنون ۷۷ سال دارد، تنها دوفیلم ساخته است. “شطرنج باد”، نخستین فیلم اوست.
“کارلوتا فیلم”، پخش کننده فیلم، که می توانست این فیلم را به شکل “بلو ری” به بازار بیاورد، با نمایش آن در سالن های سینما، به احتمال زیاد شماری بیشتری از علاقمندان و کنجکاوان سینما را با جنبه دیگری از سینمای ایران و جامعه این کشور آشنا خواهد کرد. و شاید نمایش چنین فیلم هائی سبب شود فیلم های دیگر ایرانی از ژانرهای گوناگون نیز به بازارهای جهان ره یابند و تنها به فیلم هائی، گرچه خوب وزین، اما با تم های تکراری بسنده نشود.
“شهلا رستمی”