شبکه‌های اجتماعی از همان ابتدا نقشی پررنگ در فیلم داشتند؟

وقتی کار نوشتن را شروع کردم، نمی‌دانستم که رسانه‌های اجتماعی قرار است یکی از موضوع‌های اصلی فیلم باشند. داستان درباره مردی بود که در یک منطقه زندگی می‌کند و مسائلی برایش رخ می‌دهد و پایان او سقوط است. امروز اگر کسی در یک منطقه کوچک هم شناخته‌شده باشد، رسانه‌های اجتماعی نقشی بزرگ در زندگی‌اش بازی می‌کنند. این‌گونه بود که پای شبکه‌های اجتماعی به داستان باز شد. هر چند من نمی‌خواستم رسانه‌های اجتماعی نقش اصلی را در فیلم بازی کنند چون زمان کافی برای پرداختن به این موضوع پیچیده نداشتیم. ضمن اینکه قرار نبود مستقیم به رسانه‌های اجتماعی بپردازیم. من می‌خواستم این ماجرا در یک گوشه باشد و فقط بازتاب‌های آن را ببینیم.

شما معمولا زیاد تمرین می‌کنید. آیا تمرین‌ها در «قهرمان» طولانی‌تر از معمول بود؟

قرار گذاشته بودیم پس از دو ماه تمرین کار را شروع کنیم اما به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا، تمرین‌های ما ۱۰ ماه طول کشید. هر چند تمرین‌ها محدود به فیلمنامه نبود و ما به پیشینه شخصیت‌ها هم می‌پرداختیم. ما تمام داستان‌های گذشته را مرور کردیم و به همین دلیل وقتی فیلم کلید خورد، همه شخصیت‌ها می‌دانستند از کجا به این نقطه رسیده‌اند.

پس بازیگران هم در مرور پیشینه شخصیت‌ها مشارکت داشتند؟

بله و یکی از دلایل اشتیاق بازیگران برای حضور در «قهرمان»، هیجان موجود در جلسه‌های تمرین بود. چنان همه با علاقه کار می‌کردند که اگر کسی در را باز می‌کرد و وارد اتاق تمرین ما می‌شد، فکر می‌کرد داریم نمایش اجرا می‌کنیم. کسی کاغذ در دست نداشت و گاهی من به بچه‌ها می‌گفتم: «خب، حالا تو رحیم باش و تو بهرام.»

به مرحله‌ای رسیدید که با خودتان بگویید «تمرین بس است، برویم برای کار؟»

(خنده) کسی هرگز به این مرحله نمی‌رسد. وقتی تمرین‌ها تمام شد و آماده شدیم برای فیلمبرداری به شهر شیراز برویم، برخی بازیگران از من پرسیدند آیا واقعا مطمئن هستم که آماده‌ایم. لذت فیلم ساختن برای من وقتی نیست که کار به پایان رسیده و فیلم برای نمایش آماده شده است. وقتی ۴۰ تا ۵۰ نفر دور و بر من هستند و دارند تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا بهترین کارشان را ارائه دهند، این بزرگ‌ترین و شادترین لحظه من در زندگی است.