رستاخیز کلیسای نوتردام پاریس، با حضور ۴۰ تن از سران جهان ، موسیقی و نور و رنگ جشن گرفته شد
- شناسه خبر: 84885
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
سر انجام پس از پنج سال کار توان فرسا وبسیار دقیق بر لاشه ای که از کلیسای بززگ و بنام نوتردام، در دل پاریس، به جا مانده بود به پایان رسید و رئیس جمهوری فرانسه، علیرغم در گیری با گردباد مسائل سیاسی درونی این کشور، توانست به این ببالد که در مهلتی که به مسئولان داده بود، کلیسای نوتر دام به سان ققنوسی از خاکستر خود برخاست و با زیبائیش همه را خیره کرد.
برای این بازگشائی و اجرای مراسم نخستین نیایش، به صدا در آوردن زنگ بزرگ (با وزن ۱۳ تن و زنگوله ای ۵۰۰ کیلو گرمی، که در قرن چهاردهم ساخته شد و در سال ۱۶۸۳، بار دیگر آب شد و ازنو ریخته شد) ونیز ارگ بزرگ این کلیسا ( که ۳۰۰ ساله است و ۸۰۰۰ لوله فلزی دارد که چندان آسیبی ندیده بودند اما می بایستی دود و غبارشان زدوده می شد) و همچنین پذیرائی از میهمانان، بسیاری از راههای شهر پاریس بسته شده بود. بیش از ۴۰۰۰ مامور پلیس برای حفظ امنیت این سران و دیگر شخصیت های سیاسی و هنری، بسیج شده بودند و رفت و آمد به روی جزیره کوچک “سیته” که نوتردام در آن قرار دارد، ممنوع بود.
پس از رسیدن میهمانان که چشمگیر ترین آنان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آینده آمریکا بود، مراسم با رسیدن اسقف پاریس و کارینال هائی آغاز شد که لباس هایشان توسط مدیست قرانسوی “ژان لوئی کاستل بژاک” با آمیختن رنگ های تند زرد، سرخ، سبز و آبی، با الهام از رنگ هائی که در قرون وسطا وبه هنگام ساختن کلیسا بسیار به کار گرفته می شد، تهیه شده بود. در آغاز، اسقف بزرگ پاریس، “لوران اولریک”، به همراهی چند کاردینال رنگ و وارنگ، با عصای شبانی سنتی خود، سه بار و هر بار سه ضربه به دربزرگ کلیسا وارد آورد و نوید آوردن صلخ و همبستگی را داد. روشی که کوبیدن در را پس از آغاز سال نو در ایران به یاد می آورد.
سپس در باز شد و او، گروهش و نمایندگان بیش از صد صومعه با علم هایشان، که آنها را نیز “کاستل باژاک” طراحی کرده بود از میان جمعیت گذشتند و به جای خود رسیدند. هم آوازان خواندن زا آغاز کردند و سر انجام اسقف با ارگ بزرگ به سخن پرداخت و هشت بار از او خواست آوایش را ازسر گیرد. چهار نوازنده ارگ نیز، یکی پس از دیگری هز یک از فراخوان های اسقف را همراهی می کردند. جالب اینجا بود که بیشتر این سخنان در پیوند با شادی، همزیستی، پذیرفتن دیگری، امکان آمدن همگان به درون کلیسا بدون هیچگونه محدودیت مذهبی و نژادی و نیز انسان گرائی بود تا دعای خطاب به مقدسات.
در این راستا، باید از نام “نوتر دام” آغاز کنیم که به معنای ” خانم ما” هست، تا به گفته روحانیون، همه بدانند این مکان به همه تعلق دارد. البته تندیس “مریم مقدس و کودک” که گل سر سبد تندیس های این کلیساست،سمبل نوتر دام شده که به هنگام وازگونی فلش سوزان در چند قدمی اش، به آن آسیبی نرسید و آن را زیر خاکستر ها پیدا کردند.
کوبیدن در نوتر دام یکی از لحظات هیجان انگیزاین رخداد بود اما لحظه ی فراموش نشدنی دیگر این نیایش بزرگ، کف زدن های بسیار برای ۱۶۰ آتش نشانی بود که با رفتن در دل آتش و به خطر انداختن جانشان، سرانجام توانستند پس از ساعت ها مبارزه، اتش را خاموش کنند و نوتر دام را از ویرانی نجات دهند.
این رستاخیز یا بازیاقت به کمک ۸۵۳ میلیون یوروئی ممکن شد که ۳۵۰٫۰۰۰ تن از سراسر جهان واریز کردند. ۶۰۰ میلیون آن توسط چهار اهدا کننده فرانسوی ( سه میلیاردر و نیز شرکت نفتی توتال) و جالب تر از همه ۷۰ میلیون یورو توسط ۶۵٫۰۰۰ آمریکائی به صندوق این بنا واریز گردید. به جز پولداران بزرگ، بسیاری دیگر با دادن ۱۰۰۰ یورو و یا مبلغ های کمتر از آن وابستگی خود را به یکی از آثار مهم تاریخی جهان نشان دادند.
میهمانان و نقش سیاسی رخداد
در کنار ترامپ، که در یکی تماس تلقنی از امانوئل ماکرون خواسته بود درکنار او بنشیند، در حالی که از دیدگاه پروتکل، او هنوز رئیس یگ کشور نیست و در روز بیستم ژانویه به این جایگاه می رسد، با چند ترفند و توجیه سرانجام به هدف خود رسید، “جیل بایدن”، همسر جو بایدن، که شوهرش را نمایندگی می کرد، در کنار او حای داده شده بود. یکی از شخصیت های چشمگیر کننده دیگر، “ولودیمیر زلینسکی” ، رئیس جمهوری اوکرائین بود که به هنگام ورودش برای او کف بسیار زده شد و ترامپ به او توجه ویژه ای نشان داد. گفتنی است که این دو، پیش از رسیدن به مراسم، در یک نشست کوچک با امانوئل مارکون، بدون حضور مشاور و مترجم، به گفتگو پرداخته بودند و نتیجه آن سخنانی بود که زلینسکی در مورد پذیرفتن طرح صلح زد. بدین ترتیب می بینیم که شاید بتوان سخنان ترامپ را، که روی انها نمی توان چندان حساب کرد، جدی گرفت که می گفت تنش اوکرائین را در ۲۴ ساعت به پایان خواهد رساند، چرا که او از چندی پیش راه این آتش بس را هموار کرده است ! ترامپ همچنین خواستار آتش بس فوری جنگی شد که، به گفته وی، ۴۰۰٫۰۰۰ سرباز اوکرائینی را قربانی کرده است. البته باردیگر، فردای آن روزترامپ ، به سان همیشه، گفت که کمک ها به اوکرائین افزایش نخواهد یافت !!
گرچه شماری از بزرگان بیشتر اروپائی برای این رخداد به پاریس آمدند، اما پاپ، رهبر کاتولیک های جهان از آمدن به پاریس خود داری کردو به جای آن برای نخستین بار جزیره کرس را برگزید. پاره ای دلیل آن را خواست پاپ مبنی بر هواداری از حاشیه نشینان و پرهیز از شهرهای بزرگ و مراسم پر زرق برق خواندند و پاره ای دیگر به دلخوری او از رئیس جمهوری فرانسه اشاره کردند. در توجیهی دیگر نزدیکی جزیره کرس به ایتالیا آورده شد. به هر رو پیام پاپ در آغاز مراسم خوانده شد.
از این دیدگاه، مراسم بازگشایی چند نقش را ایقا کرد : بخشیدن یک زندگی دوباره به یک بنای تاریخی مهم برای فرانسویان، برجسته کردن توانمندی های فرانسه در کار آموزش و پرورش پیشه وران جوان برای زنده کردن آثار باستانی، سازمان دهی بسیار خوب این بازسازی با نامیدن یک ژنرال ارتشی ، “ژان لوئی ژرزلن”، فرمانده کل پیشین نیروهای ارتش (که در سال ۲۰۲۳ درگدشت) به عنوان بازرس کل عملیات باز سازی و توانائی این ارتشی در هماهنگ کردن، ریز بینی بسیار او و شتاب بخشیدن به کارهای ۲۰۰۰ پیشه ور در بیش از ۲۰ حرفه و سرگزم به کار در ۲۵۰ شرکت وکارگاه، گرد هم آوری سران کشورهای دوست برای داد وستد های سیاسی و نیز بهره برداری خبری برای کشیدن جهانگردان به فرانسه. می دانیم که کلیسای نوتر دام در جهان نام آور است و پیش از آتش سوزی، میلیون ها توریست در سال از آن بازدید می کردند.
پیشینه ی کلیسا در چند کلمه
کار ساختن بنای کلیسای نوتردام در سال ۱۱۶۳ و در زمان پادشاهی لوئی دوازدهم، بر جائی آغاز شد که در قرن چهارم میلادی معبد آپولون بود. سپس ساختمان آن تا میانه های قرن چهاردهم ادامه یافت. از این روست که در آن تازگی هائی گنجانده شده بود که از ورود به دوران رنسانس حکایت می کرد.
مهم ترین کار انجام گرفته پس از آتش سوزی، بر روی فلش بزرگ کلیسا است که بلندی آن ۹۶ متر است و همه تیرهای چوبی پابه ای آن از چوب بلوط و با روش قرون وسطا، یعنی با تیر توسط چوب تراشان و نجاران سنتی کار تراشیده و در هم جای داده شده اند. این فلش که به جای برج ناقوسی گذاشته شد، که ان هم ۸۶ متر بلتدی داشت، در پایان قرن هژدهم، به دلیل شکنندگی پایین آورده شد و نوتر دام را به مدت ۶۰ سال بدون فلش گذاشت. در سال ۱۸۴۲، کنکوری برای باز سازی نوتر دام برگزار می شود و دو آرشیتکت به نام های “ویوله لو دوک” و ” لاسوس” پیشنهاد می کنند که فلش باز گردانده شود اما نه به شکل ناقوس. این فلش به کمک ۵۰۰ تن چوب بلوط و ۲۵۰ تن سرب به بلندی ۳۹ متر ساخته ویک خروس ۳۰ کیلوئی در نوک آن گذاشته شد. حال چرا خروس ؟ برای این که خروس بالا آمدن خورشید را نوید می دهد و نماد هشیاری و بیداری است. نهادن آن بر بالای ناقوس ها، همچنین نشان دهنده جهت باد و توفان است. افتادن این فلش در روز ۱۵ آوریل ۲۰۱۹ ، از دید بسیاری یک فاجعه ملی بود.
در حالی که شماری از تندیس های کلیسا، به دلیل مرمت کلیسا در زمان آتش سوزی، به انباری در بیرون از پاریس برده شده بودند، خروسی که بر نوک بالای فلش آن قرار داشت، درمیان خاک و خاکستر پیدا شدو اما تصمیم گرفته شد که به همان شکل در انبار نگهداری شود و خروس کنونی با الهام از آن اما یا اشاره ای به آتش در شکل دادن پرهای آن، از سرب ساخته شد. در شکم ان قهرستی از نام همه ی پیشه ورانی که در کار بازسازی این بنای بی همتا به مدت پنج سال تلاش کردند، گذاشته شده است.
چگونه ادبیات سبب نجات یک بنای تاریخی می شود
پیش از آتش سوزی ماه آوریل ۲۰۱۹، این بنائی که در قرون وسطا ساخته شد، همچون انسان ها با فراز و نشیب های بسیار ربرو شد تا جائی که در آغاز قرن نوزدهم، به ویرانه ای تبدیل گردید. در آن زمان، ویکتور هوگو، نویسنده ی بنام فرانسوی، یک کتاب ۶۰۰ صفحه ای نوشت واز دولتمردان خواست دست به جیب خزانه بکنند و آن را از مرگ نجات دهند. مردم هم با خواندن دست نوشته های هوگو، به هواداری از این فراخوان پرداخنند. کاری که به “ویوله لو دوک” آرشیتکت امکان داد تا آن را بازسازی کند و فلش را بر پا کند. البته، این آرشیتکت با کوچک تر کردن پنجره ها و برگزیدن شیشه های خاکستری و تاریک، درون آن را بسیار تاریک کرده بود. ایرادی که با نوسازی امروز، با گذاشتن شیشه های رنگی روشن، از میان برداشته شد و همراه با سفیدی سنگ هائی از همان گونه سنگ هائی که در آغاز در ساختمان به کار رفته بود، روشنائی بسیار به بنا داده شد. روشنائی ای که شماری نپسندیدنش.
به هر رو، باید گفت که در دوران جوانی ویکتور هوگو، بیشتر ساختمان های ساحل چپ رودخانه سن بسیار کهن بودند و او از پنجره آپارمانشان آنها را میدید. در آن سالها، بار دیگر معماری و مد های قرون وسطا دوباره باب شده بود تا جائی که کقش های نوک باریک و کاپشن مانندهائی شبیه به مدل های قرون وسطا، برای مردان، پیروان بسیاری پیدا کرده بودند. همین فضا، نو جوانی را که می رفت نویسنده ی بزرگی شود، به ساختمان های کهنه ی ساخته شده از سنگ دلبسته کرد. اما برای بازسازی به پول زیادی نیاز بود و پس از انقلاب فرانسه که شمار بالائی از کلیسا ها را به سرنوشت خود رها کرده بود، دیگر چندان بودجه ای برای تریمیم و نگهداری از این بنا ها در دست نبود. از این رو مقاطعه کاران دندان گرد آن ها را بسیار ارزان می خریدند و تکه تکه آنها را می فروختند. البته “بالزاک” در کتاب خود “اوژنی گرانده” به این مقوله اشاره می کند، اما این “ویکتور هوگو” است که با کنشگری در کار نجات نوتردام پیروز می شود.
او در آغاز جزوه ای به نام “جنگ با ویرانگران” به چاپ می رساند، سپس شعر ” روبان سیاه، بازمانده های ویرانه های فرانسه که دلبستگی ما از آن دفاع می کند” را سرود و سرانجام، در سال ۱۸۳۱ ، کتاب ” نوتردام پاریس” را نوشت که از آن در هنرهای دیگر، از جمله گراور، تآتر و سینما استفاده شد. این اثر گرچه جاودانی شد اما چندان دانسته ای از خود بنا نمی دهد، بلکه از آن به عنوان جایگاه بلندی در قلب پاریس استفاده می کند که از آنجا می توان زندگی پاریسی را رصد کرد.
به گفته “ویکتور هوگو” شناسان، او مذهبی نیود بلکه به این کلیسای بزرگ به عنوان دارائی مردم می نگریست یا به عبارت دیگر می گفت این کلیسا یعنی مردم !
“ویکتور هوگو” که کتابش را تنها نخبگان خواندند، از چاپ آن به عنوان پاورقی جلوگیری کرد، اما گراورها، نقاشی ها و دیگر استفاده های جانبی از آن را پذیرفت و همه ی اینها به سرشناسی بنا یاری بزرگی کرد. این کتاب همچنین برای راه انداختن کنکوری مورد استفاده قرار گرقت که برای بازسازی کلیسا به راه انداخته شد و “ویوله لو دوک” و “لاسوس” برندگان آ ن شدند.
“ویکتور هوگو” که به دلایل سیاسی ناچار به ترک کشور شده بود، نتوانست کارهای بازسازی را دنبال کند. اما هنگامی که ناپلئون سرانجام خود را امپراتور خواند، سبک “گوتیک نو” رسمیت یافت. پس از تبعید ناپلئون در سال ۱۸۷۰، سرانجام “ویکتور هوگو”ی سالمند توانست بازگردد و وارد ساختمانی شود که به گفته ی وی “به شکلی بی همتا بازسازی شده بود”
حال کلیسای بزرگ نوتر دام، که می رفت پس از آتش سوزی بزرگ در آن در ماه آوریل ۲۰۱۹، کاملا ویران شود، با کار پیگیر و هنرمندانه ی پیشه گرانی که به سبک زمان ساختش کار کردند، همچون ققنوسی از خاکستر خود برخاست و در روز ۸ دسامبر درهایش برای بازدید به روی همگان باز شد.
گفتنی است که هریک از پیشه گران یادگاری از خود در درون چوب ها و ستون های بازپرداخته شده برای آیندگان گذاشته است.
برای این بازگشائی و دیدن بنائی کهن که رنگ و روی تازه ای یافته، ارگ بزرگ آن به صدا در آمد و شماری کنسرت موسیقی کلاسیک و مدرن، در درون و بیرون آن اجرا شد. از جمله نیایشی همراه با آواز و همراهی ارگ برای تامین کنندگان منابع مالی این کلیسا (به شکل قرعه کشی و بدون در نظر گرفتن میزان کمک) برگزار گردید.
در پایان شب رسمی گشایش و پیش از بازی نور و موسیقی، “فارل ویلیامز” با ۷۰ تن از خوانندگان گروه کر خود، به اجرای “هپی” پرداخت و سپس این گروه ترانه ای بسیار شاد و ریتمیک اجرا کرد.
کنسرت هائی برای شب های ۱۷ و ۱۸ دسامبر پیش بینی شده که بلیط های آن همگی به فروش رقته اند. از روز گشایش تاکنون، صف بزرگی از دیدار کننده دور کلیسا دیده می شود که زمان دیدار خود را روی اینترنت رزرو کرده اند.
«شهلا رستمی»