در باب درک شفاف مخاطب و آفریننده
- شناسه خبر: 10014
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز؛ این برنامه دو فضا را به توازی دنبال میکند: وطنیهها و تغزلها. مفهوم امروزی “وطن”، بیش از صد و اندی سال نیست که در این ملک شکل گرفته، ولی تغزل ریشهای دور و دراز داشته و دارد. عارف قزوینی (۱۳۱۲-۱۲۵۹) عملا نشان داد که در تصنیف وطنی، دومی میتواند تکیه گاه اولی باشد و حتی با رهبری آن را تقویت کند. تصانیف او غالبا با یک “ورود” عاشقانه به شیوه شعرای کلاسیک فارسی زبان: با وصفی از طبیعت یا معشوق شروع میشوند و به مفهوم “وطن” فرود میآیند. گو این که از زمان مرگ عارف به بعد آثار او همیشه با همان “بند” اشعار مربوط به تغزل اجرا شدهاند و نه بندهای اشعار سیاسی. وطن را عاشقانه دوست داشتن احساسی ریشه دار است که در هر زمانی با “لباس موسیقایی” آن زمان، ظاهری نو و برازنده مییابد و موسیقیدانان هر دوره برداشتهای موسیقایی خود را چون جامهای نو بر آن قامت پرقدمت میپوشانند. پیمان سلطانی ذوق خود را در هر دو زمینه آزموده و آثارش گواه زندگی ادبی، موسیقایی_اجتماعی اوست. این که در بیشتر آثار او کلام و موسیقی هر کدام سهم و نقش خود را دارند و هیچ یک قربانی دیگری نمیشوند، مطلبی است که هنگام شنیدن اجرای زنده آن، فرصتی مغتنمتر در اختیار قرار میدهد تا هنگام شنیدن آنها از حاملهای صوتی. درک موسیقی، درک دنیای آهنگساز و درک رابطه متقابل تالیف و مولف و مخاطب، بیش از هر زمان دیگری هنگام تماشا و شنیدن اجرای زنده میسر است. شور و حال تغزلی وطنیهها و حس حمیت حماسی عاشقانهها موضوع ساخت و اجرای آثار او در آن فرصت زنده است.