بالاخره سینمای ایران صاحب تختی شد اما….
- شناسه خبر: 7536
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
افشین علیار / سال گذشته در همچین روزهایی زمانی که فیلم تنگه ابوقریب به نمایش دراومد همه از آن تعریف کردن و شد فیلمی اسطورهای، امسال هم دوباره بهرام توکلی فیلمی دیگری ساخته به نام تختی و دوباره این فیلم هم طرفداران گستردهای را تا اینجا به خودش اختصاص داده اما نه تنگه ابوقریب و نه تختی فیلمهای مهمی برای توکلی نمیباشند، زیرا او رگ خواب مخاطب را به درستی تشخیص داده و اساسا او برای عواطف مخاطب فیلم میسازد. زمانی هم که فیلمی بتواند احساس مخاطب را جریحهدار کند دیگر استاندارهای محتوایی به کار فیلمساز نمیآید.
تختی فیلم فضا و موقعیت است، اثری که در سطح باقی مانده، یک بیوگرافی که ویکی پدیایی ست همان چیزهایی که از تختی میدانیم، فیلمساز جرات نزدیک شدن به تختی را نداشتنه و نتوانسته که تختی را از زاویهای دیگر نشان بدهد به همین دلیل به اطلاعات گوگلی بسنده کرده یا مثلا نشان نداده تختی در دانشگاه برای دانشجویان چگونه سخنرانی میکرده، این تختی که توکلی به مخاطب نشان داده اساسا شکل غلو شدهای از او است، فیلمساز کودکی تختی را نشان میدهد اما سریع میگذرد و به جوانی اش میرسد حالا در جوانی تختی همانی ست که میدانیم لوتی و دست به خیر و مهربون این همان تختی که ما درباره ش میدانیم و فیلمساز همین را تبدیل به سینما کرده است اساسا فیلمنامه یا محتوای مشخصی در فیلم پیدا نیست و فیلمساز اساسا در بعضی از موارد تختی را منفعل نشان داده، مثل بحث و درگیری که با هم تیمی اش در رختکن دارد، فیلمساز جهان پهلوان بودن تختی و چطور جهان پهلوان شدنش را نشان نمیدهد در عوض بردن پدرش را به آسایشگاه و پچ پچ کردن با دختر همسایه و رسیدگی به فقرا را نشان میدهد و در آخر قصه ی تختی را گره میزند به جریان سیاسی که بیشتر به حرفهای سیاسی کنونی دارد، تختی به آن پسرک میگوید وطن آدم مثل بابا و مادر آدم میمونه نباید ترکشون کرد اما خودش پدرش را به آسایشگاه میبرد،بهرام توکلی مانند تنگه ابوقریب مستند بیوگرافی ساخته است، این فیلم نمیتواند یک اثر ملودرام باشد که بیشتر مستند داستانی ست که البته کل سوژه هدر رفته است و نگاه توکلی و ملکان به عنوان نویسنده به جهان پهلوان تختی در ابتداییترین سطح باقی مانده، اگر توکلی قصد داشته فیلمی درباره تختی بسازد میبایست فیلمنامه و قصهای منسجم را روایت میکرد اما در حال حاضر فیلم تختی تنها نمایشی از زندگی تختی از کودکی تا زمان مرگش است که البته بنا به گفته نریشن تخیلی هم میتواند باشد، اساسا این فیلم نمیتواند برای معرفی غلامرضا تختی به روایت تصویر باشد، تنها نکتهی مثبت فیلم میتواند بازتاب نگاه و نگرش مردم به قهرمان باشد که تا الان هم ادامه دارد مردمی که روزی برای تختی سر و دست میشکستند اما در سالهای آخر دیگر او را دوست نداشتند و همین باعث شد که قهرمان جهان گوشهگیر شود و خودکشی کند (اما به عقیده جبهه ملی) که نشان دادن این بخش دوباره باعث جریحه دار شدن عواطف مخاطب میشود همانند سکانس آخر تنگه ابوقریب!
فیلم جهان پهلوان تختی اگر چه در محتوا کم دارد و اما فضاسازی درستی دارد و سیاه و سفید بودن فیلم از نکات مهم است، فیلمبرداری خضوعی ابیانه مهم ترین بخش فیلم تختی است، اما اگر این بهرام توکلی سریالی با همین محتوا درباره تختی میساخت تاثیر بیشتری میتوانست به مخاطب منتقل کند اما در این شرایط مدت فیلم طولانی شده است و این شاید مخاطب را پس بزند.