حامد کیان: محتوای درست، مخاطب خودش را پیدا میکند
- شناسه خبر: 36481
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: با حامد کیان نویسنده، تهیه کننده و کارگردان پادکست «رادیو حکمتانه» گفتگو داشته ایم که با هم می خوانیم.
پادکست «رادیو حکمتانه» چه حرفیهایی برای گفتن دارد؟
اصولا مقوله «کشف» در اقیانوس موسیقی، یک امر گاه شگفتانگیز و پیچیده و زمان بر است؛ و من در این برنامهها، «کشف» را دغدغه اساسی خودم دانستم؛ کشف آوازخوانهای بزرگ تاریخ موسیقی از هر ژانر و جغرافیایی؛ زندگی و صدایشان را روایت میکنم بی انکه بحث صرف موسیقیایی و آنالیز موسیقیهایشان باشد. این برنامهها بر اساس لیستی جلو می رود که یک رادیوی بینالمللی از طریق نظرسنجی عمومی و هیات داوران، سال ۲۰۱۰ انتخاب کرد و نماینده ایران از این لیست آقای «محمدرضا شجریان» بودند، اولین برنامه من، از مصر خانم «ام کلثوم»، افغانستان آقای «احمد ظاهر» پاکستان آقای «نصرت فتحعلیخان» که هر برنامه را به مثابه یک سفر جهانگردانه می بینم که در گوشه گوشه نقاط مختلف جهان توفق می کنیم و ضمن آشنایی با آوازخوان، از ژانر و جغرافیا و عادات جامعه هم صحبت می کنم و در هر برنامه مهمان یا مهمانان هم همراهی ام می کنند که غالبا موزیسین نیستند؛ از دوستان سینماگر و مستندساز تا گریمور و طراح لباس، شاعر، مترجم، نویسنده، نقاش، جامعه شناس و روانپزشک، جهانگرد و… که نگاه منحصر به فرد خودشان را با مخاطبان درمیان می گذارند و تولید چنین برنامهای به جرأت می تواند در بین برنامه سازی تمام برنامههای جهان، بیسابقه باشد.
چرا سراغ پادکست رفته اید؟
علاقه وافر از کودکی به رادیو و ایماژی که در پی گوش دادن به رادیو همیشه طی این سالیان اختراعش در ذهن بشر ایجاد کرده؛ و اولین پادکست من بی این که متوجه باشم کاری که انجام میدهم، تولید پادکست است، برمیگردد به جام جهانی ۲۰۰۶؛ با یک میکرفون ابتداییِ مخصوص مودمهای قیژ و ویژدار آن سالها و خوانش اجراگونه تیتر و قسمتی از متن خبر روزنامه ورزشی و ترکیب آنها با موسیقی؛ هنوز دیسک آن برنامهها است و اسم آن کارها را روی آن دیسک رادیو صدای شرق نوشته ام و به هر حال با تجربه سالیان صدابرداری در مدیومهای مختلف؛ حدودا شش هفت سال پیش بود که قصد شروع این کار را داشتم، اما همیشه به دنبال یک تیم (چراکه برای تولید یک محتوای قدرتمند، معتقدم گرافیک، متن درست و دقیق و اجرای کم نقص از الزامات یک کار تیمی خواهد بود؛ که متاسفانه هیچوقت با توجه به فعالیت نادرآمدزای این دست کارها، البته در ابتدا شاید، و از آینده بیاطلاع هستم) میسر نشد تا اینکه دو سال پیش تصمیم گرفتم یک تنه این رادیو را هرطور که است، جلو ببرم و نهایتا با این اندوختههای تجربی در حوزه صدا و بههرحال مدیوم پادکست به قدری آزادی عمل به همراه دارد که می شود بعضا کارهای خلاقهای هم رقم زد، رادیو حکمتانه در اصل یک پادکست تماما تک نفره است، از ترجمه و تحقیق و نویسندگی تا اجرا و ضبط و مسترینگ و نهایتا انتشار.
چرا « رادیو حکمتانه»؟ اسم حکمتانه از کجا می آید؟
از ارادت من به شاعر بزرگ جهان «ناظم حکمت»؛ قرار بود در ابتدا فقط بعضی از شعرها و داستانکهای طنز ناظم حکمت را اجرا کنم و سپس از جایی که به مقوله تاریخ هم علاقهمند بودم و هستم و شروع کار جدی حکمتانه مصادف شد با اوایل دوران بیماری عالمگیر، این اسم را در مواجه با تاریخ هم حتا جالب دیدم و از برخورد تاریخ معاصر با بیماریهای مسری در عصر قاجار روایت کردم؛ به نظرم این اسم کاملا اسم جالبی بود. هم بار تاریخی به لحاظ نام تاریخی هگمتانه و هم ذات «حکمت» که بشر به امید دستیابی به آن در تکاپو است.
با فراگیرتر شدن اینستاگرام و قبل از آن تلگرام داستان تولید پادکست به اوج خود رسید، چقدر از این خروجی ها قابل قبول هستند و حرفه ای انجام می شوند؟
«اوج» یا «تب»؟ به باور من تبی به وجود آمده که گذرا هم خواهد بود، در غالب ژانرهای هنری همیشه تبی جوانان را دچار می کند که البته خود من هم بارها در حیطههای مختلف دچارش شده ام، جدا از تب پادکستسازی، فیالمثل در مقیاس بزرگتر چند سالی است که با تب «گویندگی« هم مواجیهم و اینهمانی دو امر، بنظرم میتواند پاسخ سوال شما باشد، در بحث قابل قبول بودن یا حرفهایبودن. فردی که با توجه به «تب» خودش را صاحب استعداد در گویندگی طلقی کرده، شناختی هم از نحوه مدیریت و دیده شدن محتوا در اینستاگرام و سایر اپلیکیشنها دارد، حالا بسته به فضایی که برای برنامههاش در نظر میگیرد، فعالیت میکند. اما اینکه چه خواهد شد را «زمان» و «تداوم» کارها مشخص میکند.
چه المان هایی به بهتر ساخته شدن و بیشتر دیده شدن یک پادکست کمک می کند؟
محتوای درست، مخاطب خودش را پیدا میکند! عین رودخونهای که جاری است و این موضوع در تمام مسایل بشری بنظرم صادق است. «حکمتانه» بدون هیچ پشتوانه مالی و اسپانسرینگ «که امیدوارم بیابیم به زودی» تا الان حدود ۳۰ ساعت برنامه تولید کرده؛ آن هم به صورت یک پروسه انفرادی و مخاطبانی دارم از فارسی زبانی کشورهای عجیبوغریبی مثل: کرواسی، مالزی یا ژاپن که هیچ وقت انتظار چنین امری را نداشتم، پس میتوانم بگویم با وجود تمام صداها و هیاهوهایی که در دوران تبِ یه ژانر هنری، (باتوجه به بحث، موضوع پادکست) اگر تمام اقبالها به سمتی روانه میشود که بخاطر مسایل مالی و تبلیغاتی صدای بلندتری توانسته ارائه بدهد، اما کاملاً چه در نگاهم به ارائه صادق روایتهایی که از زندگی هنرمندان بزرگ تاریخ موسیقی جهان ارائه میکنم، چه در صداقت و صراحت لحن و لهجه برنامههایم توانستم، فعلا با این مخاطبان اندک و بضاعت کم، نظر مخاطبان جدی World Music یا موسیقی جهان و طرفدران جدی پادکست را به «رادیو حکمتانه» جلب کنم.
با چهره های خوبی نیز همکاری داشته اید، درباره آن صحبت می کنید؟
تا امروز حدود سی مهمان در برنامههایم داشته ام که همه در رشتههای خود صاحب نظر هستند، از دوستان مجسمهساز، سینماگر و جامعهشناس تا مربی کنگره ترک اعتیاد؛ که هر یک با دیدگاه شخصی از هنرمند مورد بحث اپیزود، صحبت کرده اند.
در میان بازیگران امروز صدای کدامیک قابلیت خوبی برای انجام این کار دارد؟
به باور من صدای هر فردی، عینا اثر انگشت، منحصر به فرد و ویژه است؛ چه بازیگران که به نحوی با مقوله فن بیان برخورد داشتهاند و چه هر فردی در هر جایگاه و حوزهای.
خودتان هم در نوشتن دستی دارید، انتخاب متن هایتان بر چه معیاری صورت میگیرد؟
کار اصلی در واقع پژوهش، ترجمه و نویسندگی است تا انتخاب؛ گاهی این پروسه پژوهش در حدود دو یا سه هفته حتا زمان میبرد و در مرحله بعد تبدیل دیتاها به فورمی قابل اجرا برای مدیوم پادکست که ضمن اطلاع بخشیدن به مخاطبهایم (که من در این سری از برنامههایم، این عزیزان را همسفر خطاب میکنم)، کسالتبار بودن یک اجرای تکنفره، هم باتوجه به موسیقی و صدای آوازخوانها را تقلیل میدهد؛ بگمانم.
آیا پلتفرمی مانند کلاب هاوس که شنیداری است به این هنر کمک می کند و از آن استفاده می کنید؟
از کلابهاوس تا بهحال استفاده نکرده ام ولی سؤال چالشی خوبی بود. فکر می کنم که باید این بستر را هم امتحان کرد ولی تمام اپلیکیشنهای مرتبط با پادکست محل انتشار اپیزودهای رادیو حکمتانهاست. از کستباکس و اپل و گوگل پادکست تا اسپاتیفای، فقط یک سرچ ساده گوگل میطلبد. رادیو حکمتانه چه فارسی تایپ شده باشد و چه فارگلیسی.
پیشنهادی برای دوستانی که به این حرفه علاقه دارند دارید؟
زمان اصلی ترین و حقیقیترین سرمایه موجود زنده است و تولید یک کار با کیفیت نیازمند صرف زمان؛ چرا که گذشت زمان و تاریخ به داوری خواهد نشست، گاهی دوستانی که دنبال تولید اثر خودشان هستند از من بابت تجهیزات سؤال میپرسند که در جوابِ بخش فنی تولید برنامههایی به این صورت، جز همکاریها، معتقدم با یک گوشی هوشمند ساده هم می شود هم ضبط کرد، هم ویرایش کرد و هم منتشر کرد. پروسهای البته سخت، اما شدنی، در دوران قیمتهای بالای تجهیزات صوتی.
و حرف آخر؟
در این برنامهها از هند، پاکستان و افغانستان و ایران (خراسان) در شرق به ترکیه، ساحل شرق آفریقا مقدونیه، ایسلند، اسپانیا، پرتغال، انگلستان،امریکا و …سفر کردیم و همچنان این سفرها ادامه دارد و امیدوارم که مخاطبان محترم روزنامه هنرمند هم، همراه و همسفر من در این سفرهای موسیقایی جهانگردانه باشند و آرزو میکنم در مقابل تاریخ برنامهسازی در ژانر موسیقی و مدیوم رادیو، رو سفید باشم.
عباسعلی اسکتی