“جیمز کامرون” و هنرش، در سینماتک پاریس
- شناسه خبر: 75621
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
از روز ۴ آوریل، نمایشگاهی به نام “هنر جیمز کامرون” در سینماتک پاریس به راه انداخته شده که از توان آفرینندگی این هنرمند سخن می گوید، در این نمایشگاه، که تا روز ۵ ژانویه ۲۰۲۵ ادامه خواهد داشت، ۳۰۰ اثر شناخته نشده از کلکسیون شخصی وی در چیده مانی بسیار دیدنی به نمایش گذاشته شده اند. این سند ها که با وسواس برگزیده شده اند شامل نقاشی های نخستین وی، استوری بوردهای فیلم هایش (ختا فیلم هائی که ساخته نشده اند) و شماری از اشیائی در پیوند با هنر مفهومی (کانسپتوآل) در آثار او، می شوند. لباس ها، ماکت ها و تکنولوژی های پیشرفته ای که او در هر یک از فیلم های مهمش به کار گرفته نیز بخشی از این نمایشگاه را تشکیل می دهند.
سر آغاز حماسه سینمائی “کامرون”
این نمایشگاه که به شش بخش بزرگ تقسیم شده، نکات کلیدی تحول هنری این سینماگر را نشان می دهد. از این رو، بازدید کننده از بخش “رویا دیدن با چشمان باز” به بخش “ماشین انسانی” ، “جستجو در دنیای ناشناخته” ، “تایتانیک یا پس روی در زمان”، “موجودات انسانی و بیگانه ها (آلین)” و “دنیا های چموش” پا می گذارد.
بنابراین، بخش نخست بیانگر سر آغاز این حماسه دیر پا می شود چون نگاره هائی را نشان می دهد که از خواب ها و رویاهای “جیمز کامرون” برخاسته اند. از جمله فیلم “ترمیناتور”، با بازی “آرنولد شوارتسنگر”و زیبائی های فیلم “آواتار” که از یک رویا در جوانی سر چشمه گرفته است. این کار به سبب توانائی او در نگاره گری ممکن شده تا وی بتواند خواب هایش را روی کاغذ پیاده کند.
“جیمز کامرون” می گوید تا آنجا که به یاد دارد همواره نقاشی می کرده و از ورای آنها دنیا را می دیده است. از این روست که حتا صحنه نقاشی بدن “کیت وینسلت” در فیلم “تایتتانیک” توسط “لئوناردو دو کاپریو” توسط خود او انجام شده چون، به گفته “کامرون”، “دی کاپریو” چندان سر رشته ای از نفاشی ندارد. دشواری دیگر این بوده که “کامرون” چپ دست است و می بایستی نفاشی را وارونه بکشد.. خواندن کتابهای عملی-تخیلی نیز نقش به سزائی در شکل گرفتن رویاهایش داشته است. به اینها می بایست فیلم های سینمائی را هم افزود که همچون فیلم “دکتر ژیواگو”، ساخته “دیوید لین”، در او احساسات بسیاری را برانگیخته که می توان آنها را در بافت “تایتانیک” و “اواتار” یافت.. همه ی این ها دست به دست داده و این دیدگاه های شخصی را پایه گذاری کرده اند.
نقش آب و اقیانوس
در بیشتر فیلم های “جیمز کامرون”، اب و اقیانوس نقش بزرگی دارند. چرا که به گفته وی “دنیای علمی-تخیلی این محیط واقعی است، درست مانند این است که یک سیاره بیرون از زمین را بر روی زمین پیدا کنیم” . دلبستگی به اقیانوس سبب شد که او در اوج پیروزی کاری، هشت سال دست از کار بکشد و به تنهائی، در درون “دیپ سی چلنجر” به زرفنای ۱۰۸۹۸ متری دریا برود. که البته رکورد به جا مانده همچنان رکوردی است که دو مرد، همراه با گونه ی بهتر شده ی این کپسول غوطه ور در سال ۱۹۶۰، با رسیدن به زرفای ۱۰۹۱۶ متر بر جاگذاشته بودند.
پیروزی “آواتار” ها و نقش آن ها در کارنامه هنری “جیمز کامرون”
“جیمز کامرون” درباره دلبستگی اش به “آواتار” ها می گوید که همه ی چیزهائی که می آفریند با ان چه که در دنیا وجود دارند در پیوند هستند و نمی خواهد از نو چیزی بسازد.
درماستر کلاسی که سینماتک پاریس برای او برنامه ریزی کرده بود، “جیمز کامرون” گفت که خواب و رویا برایش مهم هستند و از ندیدن آنها می ترسد. چیزی که البته تا کنون رخ نداده. او می افزاید یکی از خوابهائی که بسیار او را دگرگون کرد، خوابی بود که در نوزده سالگی دید و آن را کشید. در سی سالگی این خواب بستر “آواتار” را ساخت. او گفت که “آواتار ۳” در پایان سال ۲۰۲۵ به سینماها خواهد آمد و سناریوی چهارمین و پنجمین آواتار هم نوشته شده است.
او در این پیوند، هنرنمائی “سیگورنی ویور”، هنرپیشه چند فیلمش را ستود که بیش از هشت ماه نقش خود را تمرین کرده و توانسته حتا صخنه های دراز زیر آب را، با تمرین بسیار حبس نفس، بازی کند. از این رو او در آواتار های آینده نیز نقش آفرینی خواهد کرد.
تکنولوژی و دست آوردهای آن
در این سالهای دراز کاری، پنداشت بی کران “جیمز کامرون” همواره با راهبند های تکنولوژی امروزی برخورد کرده است. از این رو، او به ناچار چندین پروژه نوآور را برای پاسخ گوئی به دیدگاههایش به کار گرفته و مرزهای ترفند های ویژه را گسترده تر نموده است. حال گرچه این نوآوری ها بیشتر و بیشتردر فیلم هایش، به ویژه در “الین : بازگشت” (۱۹۸۶) و “اواتار” دیده می شوند، اما جلوه های آنان در نقاشی های نخستین او هم به چشم می خورد. نقاشی هائی که با دگرگونی و رسا تر شدن پیگیر، پس زمینه ی آفرینش های او را به وجود آورده اند و فیلم های او را چشمگیر کرده اند.
“جیمز کامرون”، گر چه می گوید که سالن سینما جای مقدسی است و بیننده را دربرابر تجربه ای ناب می گذارد، و فیلم های او را می بایست بر روی پرده های بزرگ دید، اما برخلاف شماری از سینما گران چندان نگاه کردن فیلم هایش بر روی تبلت و یا تلفن همراه را رد نمی کند.
ما در سینمای “کامرون” پرسش گری خود را نسبت به تکنولوژی و به ویژه هوش مصنوعی پی می گیریم. در همین حال می بینیم که چگونه فیلم های علمی-تخیلی چون “۲۰۰۱، اودیسه فضا”، جو جنگ سرد دوران کودکی اش و نیز ۳۰٫۰۰۰ کلاهک اتمی دور وبرش در زمان ساختن “ترمیناتور” بر او تاثیر گذاشته اند. از سوی دیگر، همین تکنولوژی به کار گرفته شده توسط او، نگرانش می کند چرا که به باور وی :” هر تکنولوژی آفریده شده توسط انسان، علیه انسان دیگر به کار گرفته شده است. و امروز دشواری بر سر نوشتن یک فیلم علمی-تخیلی در این است که دنیای ما خود علمی-تخیلی است . هوش مصنوعی پدیده ای برای فردا نیست، بلکه هم اکنون در میان ماست.”
نقش نقاشان سوررئالیست را هم در شکل گیری آفرینندگی وی نباید نادیده گرفت. از این روست که در آغاز نمایشگاه، چیده مانی برای گرامی داشت این هنرمندان بر پا کرده است . “جیمز کامرون” از تاثیر نقاشانی چون “دالی” و ” ماگریت”و چند تن دیگر در شکل گیری تخیلش سخن می گوید و می افزاید : “این ایده که یک نقاشی در چشم نقاشش، معنائی بیش از آن که در دید تماشاگر به وجود می آورد، ندارد، برای من جالب بود. از این رو این اصل را به کار بردم و به گونه ای رها شدم.”
زیست بوم و نیاز پاسداری از آن
“جیمز کامرون” ، نه تنها یک فیلم ساز بسیار پیروز در میان نسل خویش به شمار می آید، بلکه به همان اندازه به پاسداری از زیست بوم و آب و هوا دلبستگی نشان می دهد، این دلبستگی از ورای فیلم های او و به ویژه آواتارها، به خوبی به چشم می خورد. بدین گونه که پیش از “آواتار : راه آبی” ، که یکی از پرفروش ترین فیلم ها شد، او در سال ۲۰۰۹، “ناوی ها”، یا موجودات آبی رنگ با چهره های انسانی، را آفرید و بدین گونه محیط زیست را در دل اثر خود قرار داد. “جیمز کامرون” می گوید : “یکی از هدفهای این فیلم، یاد آوری پیوند ما با طبیعت ، از ورای یک داستان تخیلی است…درست است که این فیلم یک فیلم تفریحی است اما به باور من یک فیلم می تواند به ژرفنای روح ما رخنه کند و یادمان بیاورد که ما کی هستیم…. در این آواتار، ما با دو چهره ی خود روبرو می شویم : بخش تاریک که نماینده انسان های مصرف کننده و ویرانگر است و بخش روشن که “ناوی” ها آن را نمایندگی می کنند. موجوداتی را در بر می گیرد که یکدیگر را می ستایند و از طبیعت پاسداری می کنند. ”
“جیمز کامرون” پیرامون برخورد با محیط زیست می گوید : “ما از حالت نادیده گرفتن خطر، به دلیل نداشتن آمادگی، به مرحله پذیرفتن و ناتوانی در برابرآن رسیده ایم. یا به گونه ای از روی پله میانی پریده ایم. حال باید همراه با یکدیگر مبارزه کنیم و سر ننهیم.. یکی از پایه های زندگی بشر همکاری است و شاید “آواتار” بتواند به این درک کمک کند. ”
نمایشگاهی نشانگر ره آورد یک سینماگر به سینما
گفتنی است که “جیمز کامرون” از این نمایشگاه به عنوان یک “خود زندگی نامه (اتو بیوگرافی)” یا روشی برای نشان دادن شصت سال آفرینش هنری اش نام می برد که در آن حتا یک کمدی اکسیون دار، “دروغ های وافعی” (۱۹۹۴)، با بازی “آرنولد شوارتسنگر” دیده می شود که ریمیک یک فیلم فرانسوی به نام “همه درد سرها با هم”، است که در سال ۱۹۹۱ توسط “کلود زیدی” ساخته شد. البته “جیمز کامرون” پر تخیل می گوید که برای ساختن این فیلم بسیار هیجان زده و آشفته بوده چون تا آن زمان فیلم کمدی نساخته بود و می افزاید که یک هنرمند می بایست همواره کمی آشفته باشد و از خود بپرسد که چگونه باید این کار را انجام دهد و چگونه ار پس آن بر آید. . در آغاز نمایشگاه هم جمله ای از وی در این راستا بر دیوار دیده می شود که می گوید : “شمار زیادی از ادم های با استعداد نتوانسته اند به آرزوی خود برسند چون بیش از اندازه فکر کرده اند و از رفتن به سوی ناشناخته ها خجالت می کشیدند و یا می ترسیدند. ”
نمایشگاه ” هنر جیمز کامرون ” نشان می دهد که او نه تنها تکنیسینی بوده که توانسته رویاهای خود را به سر انجام برساند، بلکه تواسنه با نو پردازی، باز یابندگی و آینده نگری داستانهائی همگام با روند جامعه ما بسازد. او در کنار آفریدن آدم هائی با لایه های ستبر درونی، از همه ی ترفند های مدرن و تکنیک های بسیار نو در سینما استفاده کرده است. از “ترمیناتور” (۱۹۸۴) و “ترمنیاتور ۲” (۱۹۹۱)، “تایتانیک” (۱۹۹۷)، “ژرفنای” (۱۹۸۹) تا “آواتارها” (۲۰۰۹-۲۰۲۲)، این سینماگر توانسته یکی از مهمترین هنرمندان هنر هفتم باشد که نه تنها در گیشه های سینما رکورد شکن بوده، بلکه سینمای تخیلی را به اوج رسانده. این نمایشگاه نشان می دهد که تا چه اندازه سینما به کمک “جیمز کامرون” به دگر دیسی دست یافته است.
«شهلا رستمی»