تنهایی پرویز
- شناسه خبر: 5904
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: داستانی که در فیلم پرویز روایت میشود یک ایده ی بکر است، از آن موضوعاتی است که زمانی خاصی برای فیلم شدنش وجود ندارد. پرویز ۱۰ سال قبل یا ۱۰ سال بعد هم ساخته میشد باز فیلم تاثیر گذاری در فرم و محتوا بود. دومین ساخته مجید برزگر که بعد از چند سال به شبکه خانگی آمده یک اثر روانشناختی پیرامون آدمهای یک جامعه است. حالا این جامعه هر جایی میتواند باشد چون پرویز اساسا حرفی که میزند جهانی است. روابط بین انسانها مسئله ی بیش از حد مهمی است که برزگر در قالب یک فیلم داستانگو آن را روایت کرده است.
پرویز داستان مردی پنجاه ساله است که با پدرش در یک شهرک زندگی میکند. ظاهر بیش از حد چاقش او را از دیگران متمایز کرده. پرویز برای اهالی شهرک کار میکند. بچههایشان را به مدرسه میبرد و شارژ ساختمان جمع میکند و نگران خرابیهای ساختمان مثل آسانسور است.
آغاز فیلم تا ۱۰ یا ۱۵ دقیقه ی اول کند و کسالت آور است نماهای کشدار با فضاها و رنگهای سرد و کند بودن خود شخصیت پرویز تماشاگر را خسته میکند، اما از زمانی که پرویز به خانه میآید و آذر را در خانه میبیند و پدرش میگوید میخواهد با آذر ازدواج کند همه چیز عوض میشود. قلاب برزگر به مخاطب گیر میکند و فیلم جذابیت خودش را به دست میآورد. از زمانی که پدر، پرویز را از خانه بیرون میکند داستان شکل میگیرد. پرویز وقتی از آن شهرک میرود و دیگر کسی از اهالی آن شهرک به پرویز اهمیت نمیدهد پرویز آدم دیگری میشود در اول فیلم میبینیم که او چقدر نگران اهالی شهرک است و چقدر با دقت به امور ساختمان رسیدگی میکند، اما رفته رفته پرویز مثل ظاهرش یک آدم ترسناک و یک آدم خطرناک برای جامعه اش میشود. گوشتها را آغشته به سم میکند که سگهای اهالی شهرک بمیرند ، زیرآب همکارش را میزند ، سگ آن پسر بچه را به آشغالی میاندازد ، کالسکه ی نوزاد را در اتوبان رها میکند و یا صاحب خانه اش را در انباری حبس میکند. اینها همه نتیجه ی طرد شدن پرویز از جامعه اش هست که حالا برزگر این جامعه را به شکل یک شهرک نشان داده است. پرویز با آن هیکل درشتش و نفس نفس زدنهایش هیچ وقت نمیخواهد که آدم بدی باشد یا در حق کسی مثل پدرش بدی کند، اما این طرد شدنش از سوی پدر و ساکنین شهرک او را خشن میکند. برزگر به عنوان کارگردان پرویز را در یک جامعه رها کرده است که ببیند او چگونه میخواهد از عهده خودش بربیاید. نمونه ی آدمهایی مثل پرویز در جامعه ی ما زیاد هستند. پیرپسرها یا پیردخترانی که از آدمها گریزان میشوند و شاید زخم زبانهای اطرافیان آنها را خشن میکند. و چون این دسته از آدمها همیشه از محیط کار و زندگی شان طرد میشوند دست به کارهای خطرناک میزنند که راحت ترین کارشان خود کشی است. این خصوصیات را در پرویز میبینیم، پرویزِ فیلم ما با آن چاقی مفرط و چهره ی شکسته یا زمختی که دارد در اول فیلم کم حرف میزند، خجالتی است و حتی جلوی پدرش بی اراده است و راحت از آن خانه میرود حتی جلوی پدرش سیگار هم نمیکشد، اما رفتن پرویز از آن شهرک و وقتی به پدرش میگوید دیگر بین ما هیچ چیزی نیست این تهدید یعنی تهدید یک جامعه. یعنی اینکه یک جامعه در معرض خطر است. اگر پرویز با پدرش یا آذر یا مردمان آن شهرک مشکل دارد پس چرا نوزاد را میدزدد ؟ چرا سگها را مسموم میکند ؟ چرا شیشه ی بوتیک را میشکند ؟ چرا صاحب خانه را حبس میکند و در آخر وقتی از زخم زبانهای سی ساله ی آن صاحب خشک شویی خسته میشود او را به راحتی میکشد. اینجاست که پرویز یک فرد خطرناک برای جامعه اش میشود. اگر پدرش او را از خانه بیرون نکرده بود هیچ خطری کسی را تهدید نمیکرد، اما این احمال کاری که همیشه از خانواده آغاز میشود میتواند یک جامعه را به آسیب برساند.
یکی از مهمترین حسن فیلم این است که زیاد وارد جزییات نمیشود، مثل عاقبت آن صاحب خانه حبس شده که مشخص نمیشود.پایان فیلم هم در همین راستا تمام میشود، درست در اوج که میخواهیم بدانیم پرویز با پدرش و زن پدرش چی کار میکند، فیلم تمام میشود این پایان باز برای مخاطب هوشمند سینما یک پایان بینظیر و غافلگیر کننده محسوب میشود، زیرا که همه منتظر یک اتفاق هستند، اما شاید این اتفاق هولکناک رخ بدهد پرویز آذر و پدرش را بکشد و سرانجام خودکشی کند که این به عهده ی تماشاگر است که چه حدسی میزند.
فیلم پرویز یک داستان عادی روزمره دارد و عاری از هرگونه تجمل گرایی در فرم و هیچ افه تصویری و صوتی ندارد، برزگر قصه اش را در قالب یک درام ساده روایت میکند، اما این محتوای قوی فیلم است که فرم را تشکیل میدهد، فرمی که تا آخر به زیبایی ادامه پیدا میکند در دقایقی از فیلم ریتم فیلم تند میشود، اما تماشاگر اینقدر در داستان گیرافتاده که متوجه این اتفاق نمیشود. معتقدم تمام بار فیلم روی دوش هفتوان است و یک تنه این مسئوولیت را به درست ترین شکل ممکن انجام میدهد، احساس میشود مجید برزگر بر اساس ابعاد اندام هفتوان به این فیلمنامه رسیده است.
چقدر خوب بود که سال ۹۳ این فیلم در گروه آزاد اکران میشد، که مردم فکر نمیکردند که این نوع فیلمها فقط برای یک قشر خاص است. مخاطب عادی سینما هم میتوانند از دیدن پرویز لذت ببرند.
- افشین علیار