بودجه فیلمهای هالیوودی چطور تامین میشود؟
- شناسه خبر: 47495
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: شفافیت، ارقام نجومی، سوال پرتکرار «از کجا آوردهاید؟»؛ تمام این کلید واژهها بیش از یک دهه است که راه به محافل سینمای ایران پیدا کرده و هنر هفتم را بیش از گذشته به اقتصاد گره زده است. با آنکه برخی مدیران و سینماگرایان از بررسی رابطه سینما و مسئله مالی آن اجتناب می کنند، این مهم که بعد اقتصادی در روند تهیه آثار از جایگاهی تعیینکننده برخوردار است و امروزه بحث تامین مالی فیلم ها نقش بسزایی در روند صنعتی شدن این هنر در سینمای ایران دارد، اهمیت پرداخت به این مسئله را دوچندان و اجتناب ناپذیر میکند. به همین بهانه اقتصاد و راههای تامین بودجه در سینمای جهان و مسائل مرتبط با اقتصاد سینما در ایران را کوتاه بررسی کردیم تا راههایی برای نزدیک شدن چرخه اقتصادی سینمای ایران به الزامات صنعتی شدن پیدا کنیم.
شفافیت در جهان
تولیدات سینمایی در کشورهایی که جز اقتصاد بزرگ دنیا محسوب میشوند سهم قابل توجهی دارد. سینما به عنوان یک صنعت در کشورهای مختلفی همچون هند و آمریکا یکی از مهم ترین تولید ناخالص داخلی محسوب میشود. بالیوود، صنعت فیلمسازی هند (چهارمین اقتصاد جهان)، بزرگترین صنعت سینمای دنیا است. سینمای هند هرساله بیشاز هزار فیلم تولید و در سطح جهانی منتشر میکند. این میزان از تولید و رونق فیلمسازی در این کشور از رقم تولیدات سینمای آمریکا به عنوان اولین افتصاد بزرگ دنیا قابل توجه است. هند با درنظر گرفتن قوانین ویژه برای جذب سرمایهگذارهای خارجی سینما را به صنعتی پر رونق و سودده تبدیل کرده، تا جایی که محصولات این کشور نه تنها در هند بلکه در کشور های دیگر علاقمندان بسیاری پیدا کرده است. به طور مثال بالیوود در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲۹۶۱ فیلم به بازار عرضه کرده و در سال ۲۰۱۳ مقام اول را در تولید فیلم به خود اختصاص داده است.
نگاهی به استودیوهای بزرگ هالیوودی تولید فیلم نشان میدهد که صنعت سینما به میزان قابل توجهی سهم بزرگی از بازار این کشور را به خود اختصاص داده است. شش استودیوی بزرگ فیلمسازی بیش از ۸۰ درصد بازار آمریکا و کانادا را در اختیار دارند. این استودیوهای بزرگ و زیرمجموعههایشان که به «مستقلها» معروف هستند فعالیت های بزرگی در حوزه توسعه و سرمایهگذاری، رونق فیلمسازی و صنعتیشدن این هنر در آمریکا دارند. شش استودیو بزرگ هالیوود، هر یک خود زیرمجموعه یکی از شرکتهای بزرگ رسانهای هستند و شامل این استودیوها میشوند: برادران وارنر (متعلق به شرکت تایم وارنر)، پارامونت پیکچرز (متعلق به شرکت وایاکام)، فاکس قرن بیستم (متعلق به شرکت نیوز کورپریشن)، والتدیزنی پیکچرز/ تاچ استون پیکچرز (متعلق به شرکت والت دیزنی)، کلمبیا پیکچرز (متعلق به شرکت سونیآمریکا) و یونیورسال پیکچرز (متعلق به شرکت کام کست/ جنرال الکتریک).
درسال های اخیر صنعت سینمای چین به شکلی جدی رقابت تگاتنگی با استودیوهای بزرگ را شروع کرده است. چین پس از سالها برای اولین بار در سال ۲۰۲۰ سینمای آمریکا را پشت سرگذاشته و جدول پرفروشترین فیلم جهان را به خود اختصاص داد . صنعت سینما در چین سالهاست که به تجارتی پرسود بدل شده است. طبق اعلام Artisan Gateway (مرکز مشاوره صنعت فیلمسازی آسیا)، فروش سینمای چین در سال ۲۰۲۰ ، ۱.۹۸ میلیارد دلار بوده که بیش از کل ایالاتمتحده با رقم ۱.۹ میلیارد دلار است.
صنعت فیلمسازی نیجریه یا «نالیوود» را نیز میتوان دیگر صنعت پررونق سینما در سطح جهانی دانست. اگرچه در نگاه اول وجود این عبارت و پذیرش پیشرفت صنعت سینمایی نیجریه عجیب به نظر میرسد اما طبق آمارها صنعت فیلمسازی نالیوود در حال حاضر سالانه حدود ۱۰۰۰ فیلم که نیمی از آنها به زبان انگلیسی هستند تولید میکند. این درشرایطی است که تنها ۲ درصد از فیلمهای بالیوود انگلیسی هستند. مهمترین عامل این پیشرفت در ابتدا مستقل شدن کشور نیجریه در سال ۱۹۶۰ و ادامه تاسیس مراکز سینمایی در این کشور بود. «نالیوود» در جایگاه بزرگترین صتعت فیلمسازی قاره آفریقا با ساخت فیلمهای متعدد در ژانرهای اکشن، درام و ماجراجویی توانست سهم قابلتوجهی را در بازار بین المللی به خود اختصاص دهد. به طور مثال در سالهای ۲۰۱۱-۲۰۰۵ میانگین تولیدات نیجریه ۱۰۰۰ فیلم بوده که اغلب آنها نیمهحرفهای و غیررسمی بودهاند و اکران سینمایی نداشتند؛ و یا در سال ۲۰۰۵ حدود ۸۷۲ فیلم تولید شده، تعدادی که سبب همردیف شدن سینمای نیجریه با سینمای هند و آمریکا شد. همین تولیدات انبوه در این کشور طی سالهای متمادی نشان میدهد که سینما یک سرمایهگذاری سودآور است.
شرکتهای بزرگ هالیوودی تنها برای بهدست آوردن سود، سرمایه تولید فیلم را تامین نمیکنند. تصدی شرکتها بر استودیوها و نیز روابط مالی مستمر آنها با بانکها و موسسات، منابع مالی گستردهای را در اختیارشان قرار میدهد. فیلمهای مستقل هم میتوانند از بانکها وامهای تولید بگیرند ولی برای تضمین برگشت این وامها آنها حتماً باید با یک استودیوی بزرگ توافقنامه توزیع داشته باشند. تامین سرمایه از بانک البته معمولا برای فیلمسازان مستقل کار بسیار دشواری است. تولیدکنندگان مستقل اغلب وادار میشوند بخش زیادی از محصولات خود را به بازارهای توزیع دیگر ازجمله به شبکههای تلویزیونی، کانالهای آبونمانی و شرکتهای پخش ویدئویی خانگی پیشفروش کنند؛ بهعبارتدیگر یک تولیدکننده ممکن است هزینه تولید خود را از یک تلویزیون آبونمانی دریافت کند ولی در عوض، آن کانال تلویزیونی این حق را دارد که فیلم را ابتدا در تلویزیون خود نمایش دهد.
برخی از فیلمها هم سرمایه خود را از راه تجارت و گنجاندن تبلیغ کالاها در فیلمهایشان تامین میکنند. سرمایهگذاری و مشارکت محدود در یک یا چند فیلم، یکی دیگر از منابع تامین اعتبار تولید است. چند شریک اصلی (اغلب تولیدکنندگان ) ممکن است شراکت را آغاز و کنترل کنند. برخی مواقع نیز کل سرمایه از طریق ترکیبی از پیشفروشها و توزیع خانگی تامین میشود. شرکتهای توزیعکننده، تلویزیونهای آبونمانی (مثل اچ بیاو) و شرکتهای کابلی (مثل ترنر و یواسای نت ورک) از منابع دیگر تامین اعتبار هستند. این منابع مالی ممکن است در اختیار مستقلها هم باشد، به ویژه اگر فیلم قابلیت فروش خارجی هم داشته باشد. بااینحال سرمایههای تولید مشترک اندک است و درنتیجه پروژههایی که متعلق به شرکتهای بزرگ امریکاییاند در جایگاه بهتری قرار دارند.
سینما یک صنعت
سینما و رشد آن در بسیاری از کشورها به عنوان یک صنعت استراتژیک شناخته می شود. با درنظر گرفتن سینما به عنوان یک صنعت استراتژیک مهم ترین دلیل عدم رشد سینمای ایران، یعنی فقدان بازار مناسب به طور چشمگیری حل می شود. بازار، مخاطب، اکران و فروش مسائل حیاتی سینما در تمام جهان به شمار میروند. این بخش از ابعاد اقتصادی که هرچند در ایران در سالهای اخیر بیاهمیت پنداشته شدند اما این روزها سینمای در حال احتضار ایران به آنها متوسل است. در حقیقت بخش مهمی از راه نجات که میتواند اکران و فروش را به جریان بیندازد، بودجه و راههای تامین آن است.
مسئله اقتصاد و بودجه در سینمای ایران با مسئله شفافیت مالی گره خورده است. سینمایی که با وجود ظرفیتهای بسیار و حضور در جشنوارههای جهان، از حیث اقتصادی و شفافیت مالی در بخشهای مختلف نظیر بودجه تولید فیلمها دچار ابهامات فراوانی است. ابهاماتی که بیش از همه ناشی از حضور بودجههای غیرشفاف در روند تولید فیلمها صورت میگیرد. با آنکه در سالهای اخیر شاهد فاصله گرفتن نهادهای خاص از تولید فیلم بودهایم اما هنوز هم حضور برخی نهادها که اغلب به صورت مقطعی و گاها بدون سیاست معین وارد عرصه فیلمسازی میشوند وجود دارد.
حضور این نهادها و بودجه تامینی از سوی آنان با تغییر مدیریت و به دنبال آن تغییر رویکرد و سیاستهای حاکم، عرصه را بیش از پیش برای فیلمسازی مشوشتر میکند. همین برخورد مقطعی، غیرمسئولانه و غیرشفاف برخی از نهاد و اشخاص در سینمای ایران، باعث بروز بی مسئولیتی و ایجاد شرایطی همچون افزایش هزینه تولید، تولید آثار بیکیفیت سینمایی، عدم شفافیت در میزان گردش مالی تولید فیلمها شده است. درواقع، عدم شفافیت مالی در سینمای ایران چه در بخش خصوصی چه در حیطه دولتی مشکلات خاص خود را پدید آورده است. در یک دهه گذشته با استقبال مخاطبان از سینما، بخش خصوصی بیش از پیش حضور خود را در این عرصه پر رنگتر کرد. عدم مدیریت این مسئله سبب حضور افراد یا شرکتهایی شده است که یا به دنبال سود سریع و آسان هستند یا با گذشت زمان به دلخواد و بدون تعهد پا به عرصهای دیگر میگذارند. در نتیجهی همین نوع سرمایهگذاری، بازار سینمای ایران گرفتار آثار کمکیفیت و بیمحتوایی شده است که تنها جذب مخاطب و درآمد مالی مهم است.
فقدان نظام سرمایهگذاری پایدار و شفاف در سینمای ایران امر تهیه و تولید فیلم را با معضل بیثباتی رو به رو کرده است. تامین بودجه فیلمها از منابع غیرشفاف سبب میشود تا کیفیت فیلم و محتوای آن در الویت اخر قرار گیرند و آنچه پر اهمیت جلوه میکند روابط سیاسی و فرهنگی بین اشخاص و مراکز و نهادها باشند. در نتیجهی این امر نوعی نظام رانتی که در آن سینما و سرمایهگذار تعهدی به یکدیگر ندارند ایجاد میشود. نظامی که خروجی آن عرضه آثار ضعیف و به دنبال آن پایین آمدن سطح سلیقه مخاطبان و رونق استقبال از آثار بیمحتوا، کلیشهای و فاقد ارزش سینمایی است. این شیوه فیلمسازی، سینمای ایران را از مسیر اصلی رشد که در نتیجهی آن ظهور و حضور مخاطب معنادار مانند آنچه در سینمای برخی کشورهای دنیا وجود دارد بیبهره میکند.
راهی برای شفافیت
آنچه سینمای امروز ایران نیاز دارد، ضابطهمند شدن ورود سرمایه به آن است. در شرایطی که بودجه تولید فیلم در سینمای ایران شفاف نیست راهبردهایی مانند تاسیس کمپانیهای سینمایی، نظیر آنچه که در سینمای کشورهای بزرگ دنیا درحال انجام است، میتواند تولید فیلم را از حالت انفرادی و مقطعی خارج کند. در نتیجه اجرای همین طرح در این کشورها امکان نظارت و شفافیت مالی بودجه تولید فیلم و تعیین خط مشی عمومی برای ورود سرمایههای شفاف امکانپذیر میگردد.
در این میان البته میتوان از یک تجربه موفق در زمینه شفافیت مالی یاد کرد. تابستان سال ۱۳۹۸ ریاست سازمان سینمایی کشور در توییتی خبر از انتشار عملکرد مالی چند ماهه این سازمان و مجموعههای وابسته و تحت نظارت را اعلام کرد. در ادامه انتشار این عملکرد جدول هزینههای سی و هفتمین دوره جشنواره فجر هم منتشر گردید تا این امید که اقدامی در جهت کنترل و حذف حضور غیرموثر و گاها مخرب برخی افراد و جریانات در مسیر اقتصادی تولید فیلم باشد از سوی برخی مدیران جدی گرفته شده است. در راستای همین سیاست شفافسازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سه موسسه وابسته به سازمان سینمایی یعنی انجمن سینمای جوانان ایران، موسسه سینما شهر و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی گزارشی از عملکرد هفت ماه سال ۱۳۹۹ ارائه کردند. سوای از بحث راستی آزمایی این دست از گزارشها، آنچه در شرایط کنونی اهمیت مییابد اهتمام مسئولان در ادامه فرایند ارائه این گزارشها است؛ مسئلهای که سبب ارتقاء و بهرهوری سیستم شده و اطلاح شرایط موجود را برای پاسخگویی به برخی ابهامات مالی باز میکند.
توجه به مسئله شفافیت مالی در سینما و استمرار آن میتواند با ارائهی نگاه سیستمی برای تحلیل و ارزیابی مدیریت هوشمندانه، حضور ولنگارانه برخی از جریانات را در این عرصه با محدودیت مواجه ساخته و آنان را با چالش جدی روبرو نماید. اگرچه که باید دانست شفافیت در مقام حل مسئله و رفع مشکلات ساختاری و سیستمی نیست اما میتواند به عنوان یکی از مهمترین و اصلیترین محرکها در مسیر حل انبوهی از مسائل پیش روی صنعت سینمای ایران آن را جدی گرفت. از این جهت شفافیت واقعی و غیرصوری با از بین بردن ابهامات و اشکالات درون سیستمی میتواند سینمای ایران را یک قدم به قدم به معیارهای جهانی نزدیکتر کرده و این هنر را در ایران به معنای واقعی کلمه به صنعت تبدیل کند.