بازیگر تئاتر آلوده «عشق» آن می شود
- شناسه خبر: 20056
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۲

هنرمندنیوز: با به ناز نادری، دانش آموخته و مدرس تئاتر
گفتگویی تئاتری داشته ایم که با هم می خوانیم.
این روزها با وجود کرونا اهالی تئاتر چگونه دوری از آن را تحمل می کنند؟
بدون شک به سختی، اگرچه این شرایط سخت به بخش اعظمی از جامعه تحمیل شده و اکثریت قریب به اتفاق مردم با مشکلات بزرگی از جمله بیکاری و خانه نشینی دست و پنجه نرم می کنند اما جامعه ی کوچک تئاتر علاوه بر اینکه شغلشان را از دست داده اند به لحاظ روحی هم بیشتر در معرض آسیب قرار گرفته اند، چرا که میل به دیده شدن و تماشا و تایید و تشویق تماشاگر یا همان مخاطب، برای هنرمند تئاتر به مراتب بیشتر از دیگر مشاغل و حتی دیگر مشاغل هنری است، بنابراین من خود به عنوان یک بازیگر تئاتر تنها کاری که می توانم در این دوران انجام بدهم این است که روحیه ام را حفظ کنم و سعی کنم در بخش تئوریک خودم را به روز نگه دارم و از طرق دیگری تا جایی که امکانش باشد ارتزاق کنم، متاسفانه خبر دارم که بعضی همکاران تئاتری من در این دوران وحشتناک بیماری و شرایط بد اقتصادی تن به کارهایی داده اند که اصلا در شان آنها نبوده و این واقعا غم انگیزترین خبر تئاتری این روزها بود و هست.
تئاتر قبل از کرونا چقدر در سبد فرهنگی مردم قرار داشت؟
در این چند سال اخیر تئاتر قبل از کرونا هم وضعیت چندان مناسبی نداشت، ورود بخش خصوصی خیلی خاص! و پناه بردن کارگردان ها و تهیه کنندگان به چهره های سینمایی و تلویزیونیی مشکلات جدی تری را برای تئاتری ها به وجود آورده بود و مهم ترین هدف وجودی تئاتر که همانا تولید اندیشه و تفکر بوده و در طول تاریخ سبک ها و روش های متفاوتی برای انتقال این اهداف و مفاهیم به وجود آمده، کمترین سهم را در میان آثار تولیدی نمایشی سالهای اخیر داشتند، بخش مهمی از آثار تئاتری به واسطه سانسور و عدم اجازه تولید در حال سقوط بود و بخش دیگری هم به واسطه سرازیر شدن پولهای میلیاردی برای افراد خاص و جذب مخاطب حتی در سطحی ترین شکل ممکن از اجرا! همان که حالا بعضا گریبان گیر تولیدات نمایش خانگی هم شده و این آثار اگرچه در کوتاه مدت مخاطبانی را برای تئاتر دست و پا کرده اما در دراز مدت ضربه سهمگین تریی وارد می کند که زمان زیادی برای جبران آن تلف خواهد شد.
وضعیت این هنر و سایر هنرها را با پایان کرونا چگونه تصور می کنید؟
وضعیت هنر در شرایط جامعه ما با این روش مدیریت و تحریم ها و وضعیت نابسامان اقتصادی چشم انداز روشنی ندارد و این فقط در مورد تئاتر نیست، وقتی غم نان وجود دارد هنرمند هرگز به رسالت هنری خودش نزدیک نمی شود و مخاطب هم به لحاظ اقتصادی جایگاهی برای هنر قایل نخواهد بود، بدین ترتیب هنر در نهایت به انزوا تن خواهد داد و یا در خدمت قشر بسیار اندکی از جامعه که همان بخش سرمایه داری هست، در خواهد آمد که البته همین الان هم تقریبا همین طور است.
مافیا چقدر در دنیای تصویر و نمایش وجود دارد؟
مافیا، باند، جمع های خاص، سفارش ها و مهمانی های تاثیرگذار در جریان پیشرفت یا پسرفت این رشته هنری همیشه و در همه جای دنیا وجود داشته و دارد، به زعم بنده در فضای تئاتر کمرنگ تر و در دنیای تصویر پررنگ تر است.
لذت بخش ترین ویژگی تئاتر ار نگاه شما چه می تواند باشد؟
لذت بخش ترین ویژگی تئاتر فاصله گرفتن از زندگی واقعی و غرق شدن در زندگی جاری در لحظه ایست که نفس به نفس تماشاگر اتفاق می افتد و بازیگر زیر نورهای درخشان سالن نمایشی هرآنچه را در اعماق وجودش احساس می کند با مخاطبش به اشتراک می گذارد و او را وادار یا تشویق میکند تا آنچه را که در آن لحظه خلق کرده بپذیرد یا باور کند و این در واکنش مخاطب در آن لحظه خاص کاملا هویدا شده و اگر موفق عمل کرده باشیم صحنه به معنای واقعی کلمه درمی گیرد.
و سخت ترین قسمت آن؟
سخت ترین ویژگی تئاتر به نظر من در این لحظه و اکنون این است که هیچ جایگزینی نمی شود برایش قایل شد، مثلا همین فیلم تئاترها یا هر راه دیگری که تا امروز امتحان شده نمی تواند آن حسی را که در زنده بودنش جاری است منتقل کند و با توجه به شرایطی که پیش آمده این زنگ خطری برای این هنر دیرینه است، تئاتر سختی های دیگری هم دارد که برای هنرمند تئاتری آنقدرها به چشم نمی آید، چون آنقدر آلوده این عشق عمیق است که در لحظه، همه سختی ها را فراموش می کند، درست شبیه مادریی که خطاها یا آزار فرزندش را با لبخندی از یاد می برد.
شما قرنطینه خود را بیشتر چگونه می گذرانید؟
تا جایی که توانستم فیلم دیدم و مطالعاتی داشتم در رابطه با حرفه ام اما به دلیل شرایط اقتصادی کارهای هنریی دیگری را که از نوجوانی آموخته بودم به عنوان شغل دوم دنبال کردم، هرچند بسیار محدود، نقاشی دکوراتیو و آموزش موسیقی سازهای کوبه ای.
هدف و آرمانشهر شما در دنیای هنر چیست؟
بیشتر آموختن و اثرگذاری، فکر می کنم مهم ترین هدف و رویای یک هنرمند در هر زمینه ای این است که با هنرش تاثیری هرچند اندک بر محیط و جامعه پیرامون خودش بگذارد و حرفی برای گفتن داشته باشد و این مهم ترین و جذاب ترین بخش زندگی یک هنرمند است، چرا که هنرمند واقعیت های زندگی را متفاوت از دیگران می بیند، در حقیقت ما به هنر پناه می بریم تا زندگی قابل تحمل تری را تجربه کنیم و بتوانیم این حس را به دیگران نیز منتقل کنیم، به قول ژان آنوی زندگی زیباست اما شکل ندارد، کار هنر شکل دادن به زندگی است، امید که هنر نجات بخش باشد.
عباسعلی اسکتی