باید منتظر ماند
- شناسه خبر: 10007
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز؛ کنسرت سرو آزاد محصول همکاری ارکستر ملی ایران و پیمان سلطانی در مقام آهنگساز است. اما در بدو امر چند پرسش، ذهن شنوندهی پرسشگر و گوشی که تفکر نقادانه را در دستور شنیدارش قرار داده است، ایجاد میشود. نخست این که این ترکیب تا چه حد میتواند همگون باشد و آیا اصولا این همگونی در راستای مسیر مدنظر آهنگساز خواهد بود یا نه؟
برای نزدیک شدن به پاسخ این پرسشها- نه لزوما آنچنان که همه را متقاعد کند- لازم است نگاهی به ساختار ارکستر ملی و آثار آهنگساز داشته باشیم. ارکستر ملی، آنچنان که از عنوانش بر میآید ارکستری است متشکل از مجموعهای با قواعد حاکم بر فرهنگ موسیقایی یک ملت و پیرو آن ارکستر موسیقی ملی ایران، میبایست به لحاظ وجود سازها ارکستری باشد متشکل از سازهای ایرانی که آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کند. از همین آغاز و با توجه به اینکه ارکستر موسیقی ملی ما عمدتا از سازهای کلاسیک غربی و اندکی ساز ایرانی تشکیل شده است، با یک تناقض ذاتی و عمیق روبرو میشویم. ارکستر موسیقی ملی در ایران از سالهای آغازین تاکنون-جدا از ساختاری که میدانیم- در حوزه انتخاب رپرتوار هم چندان ملی نبوده است. اگر نخواهیم بگوییم که خیلی از اوقات رفتاری انحصاری با آثار انتخاب شده داشته است، چندان هم متنوع و ملی نبوده است. در واقع اصولا ارکستر موسیقی ملی ما با انتخاب رهبر به سمت موسیقیهای مورد علاقهی آن رهبر میل داشته است و حتی گاهی آثار موزیسینهای ملل دیگر را نیز اجرا کرده است.
در چنین شرایطی است که پیمان سلطانی تصمیم میگیرد قطعاتی از ساختههای خودش- البته قطعاتی عمدتا با رویکرد میهنی و عاشقانه- با چنین شرایط متناقضی اجرا شود. پیمان سلطانی آهنگسازی است که ریشه در موسیقی ردیف دستگاهی دارد و اغلب میدانیم که با نوازندگی سازهای ایرانی کارش را آغاز کرده است و بعدها به منظور گسترش زبان موسیقاییاش رو به جانب غرب کرده و تلاش داشته است که بین دو سنت موسیقی-تک صدایی ایرانی و چندصدایی غربی- تفاهم برقرار کند (امری که برخی از آهنگسازان ایرانی در طول سالیان گذشته اوقات بسیاری صرف آن کردهاند). با این وجود پیمان سلطانی بر اساس شواهد موجود از اولین قدمهایش این سعی را کرده و در هر گامی که بر داشته است، تلاش نموده تا بتواند موسیقی ایرانی را با معیارهای موسیقی پلی فونیک عرضه کند. با وجود موزیسینی مانند سلطانی که در آثارش قابلیتها و مولفههای موسیقی غربی را لحاظ میکند، وجود ارکستری که واجد شرایط ایرانی غربی باشد، ارکستری مثل ارکستر فعلی موسیقی ملی ایران شاید بتواند ترکیب همگونی باشد. میماند انتخاب کلام و خواننده که در آثار سلطانی جایگاه متمایز و متفاوتی دارد. با وجود آلبوم “ایرانه خانم” (که به زودی منتشر خواهد شد) و پا به بازار موسیقی نگذاشته است و آلبومی مانند “سعدیخوانی” که روی بازار را به خود دیده است، میتوان دریافت که سلطانی رویکردی ستارهگرا به موسیقی آوازی ندارد و هر جا که لازم بداند از هر رنگ صوتی به نفع اثرش بهره میبرد؛ کما اینکه در کنسرت “سرو آزاد” از صدای مهدی امامی، پارسا حسندخت و علیرضا وکیلیمنش در این رپرتوار بهره میجوید. با تمام این تفاصیل و تفاسیر باید منتظر بود و دید آن ارکستر نه چندان همگون با عنوان خویش میتواند در همگونی با رپرتوار “سرو آزاد” قرار بگیرد یا یک تناقض دیگر شکل میگیرد؟
نویسنده: محمود توسلیان