تئاتر شبیه به «سرگرمی» شده، نه هنری برای تفکر!
- شناسه خبر: 84509
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
گفتگوی «هنرمند» با کارگردان و بازیگران نمایش «الف.غین.میم یا همه چشم ها برای او»
حدود یک ماه می شود که تئاتر «الف.غین.میم یا همه چشم ها برای او» با کارگردانی «افشین زمانی» در تماشاخانه ایرانشهر سالن «ناظرزاده کرمانی» روی صحنه می رود، نمایشی با روایتهایی به هم مرتبط که به شرایط زندگی آغامحمدخان قاجار و اطرافیان او می پردازد، بعد از تماشای این نمایش قابل تحسین و در شماره امروز روزنامه هنرمند با کارگردان و بازیگران «الف.غین.میم یا همه چشم ها برای او» گفتگویی مفصل داشته ایم که با هم می خوانیم.
چرا سراغ این متن رفته اید؟
افشین زمانی: در بین شخصیتهای تاریخی کاراکتر آغامحمد از پیچیدگی های زیادی برخوردار بود و با وقایعی که رقم زده بود دستمایه خوبی برای شروع یک نمایشنامه بود، ضمن اینکه سه گانه نقد قدرت به شخصیتهای مهم پرداخت می کند و یکی از مهمترین آنها شخص آغامحمد قاجار بود، این سوال که چه می شود که یک کودک پاک در گذر زمان به یک موجود خونخوار و قدرت طلب تبدیل می شود عامل اصلی این نمایش شد و بدبینی همیشگی من به روایت تاریخ که به نظر من دستمایه تغییرات شخصی زیادی قرار گرفته و همه حقیقت ثبت نشده است، پس با ذره بین به جان تاریخ و روایتها از وقایع زندگی آغامحمد افتادم، اما از جایی از کار متوجه شدم باید برداشت شخصی خودم را از این شخص به صحنه ببرم پس دست به خلاقیت زدم و کاراکترهایی که در تاریخ وجود خارجی ندارند متولد شدند، اتفاقات زیادی ساخته ذهن نویسنده شد تا به این نتیجه که روی صحنه دیدید رسیدیم.
چه ویژگی هایی از این نقش شما را جذب کرد تا پیشنهاد بازی در این اجرا را قبول کنید؟
تینا یلان: نمایش الف.غین.میم یا همه چشم ها برای او هم مانند نمایش پیشین آقای زمانی کابوس هی شازده اجباری نتیجه ورکشاپ ایده تا اجرا بوده است و همه نقشها به قلم زیبای آقای زمانی با هوشمندی کامل متناسب با بازیگران پرداخت و طراحی شده است، اما جدا از این موضوع، این نقش بسیار برای من خاص و عزیز است چرا که دغدغه یکسان کاراکتر مَل مَل همسو با دغدغه خودِ من و حتی خیلی از زنان در حال حاضر و چه در طول تاریخ بوده است، در طول تاریخ کم نبوده اند زنان قدرتمندی که تمام توان و جان خودشان را برای پایه گذاری صلح و برابری به کار گرفتند، امیدوارم مَل مَل ها روز به روز بیشتر شوند و ما هم قدرشان را بدانیم.
دانیال حسینی: دورویی و بی کلکی کاراکتر برای من جذابیت داشت و حس حال کاراکتر من را جذب می کرد، سبک کارگردانی هم برای من جذاب بود.
مهدی شمس: با توجه به اینکه آقای افشین زمانی جزو نویسنده و کارگردان های برجسته تئاتر این سرزمین است قبول اینکه در کار ایشان به عنوان بازیگر ایفای نقش کنم فضیلت است و تقریبا در تئاتر کمتر بازیگرانی هستند که این افتخار نصیبشان شود، با توجه به اینکه نزدیک به ده سال تجربه بازی در تئاتر را دارم از همکاری با ایشان بسیار لذت بردم و قبول نقش مکمل و حضور بر روی صحنه و بازی مقابل ایشان مایه افتخار و خرسندی بود، در این نمایش که پر از پیچیدگی هاست و شخصیت پردازی های جانانه دارد جذابیتهای کاراکتر برای هر بازیگری پر از شگفتی است و کاراکتر من نیز از این قاعده مستثنا نمی باشد.
انتخاب بازیگران بر چه مبنا و المان هایی شکل گرفت؟
افشین زمانی: انتخاب بازیگر این نمایش به این صورت بود که اواخر سال گذشته فراخوانی برای دوره بازیگری منتشر کردیم و حدود شصت هنرجو تقاضای شرکت در این دوره را دادند، از بین این تعداد چهارده نفر در نهایت انتخاب نهایی من شدند، چند ماه تمرینات بازیگری داشتیم تا بازیگرها با سبک و متد من در بازیگری آشنا شوند و حدود دوماه قبل از اجرا تمرینات اصلی نمایش شروع شد، بازیگران این نمایش جوانانی هستند که بی اندازه با استعداد هستند و مهم تر از آن به دنبال آموختن، در جلسات تمرین با شخصیت هر بازیگر آشناتر شدم و با توجه به داشته ها و امکانات هر فرد نقش ها برای آنها نوشته شد، در واقع این نمایشنامه بر روی بازیگران نوشته شده است، اتفاقی که معمولا کمتر در تئاتر ما رواج دارد، این هم تجربه ای بود که برای خودم بی اندازه شیرین بود و فکر می کنم نتیجه خوبی هم داشته است.
و این نمایش چه حرفی برای گفتن دارد؟
تینا تابان: از نظر من درون مایه نمایش به ظلم اشاره دارد که در هر مقطعی و به هر جنسیتی که زنان البته بیشتر شکل می گرفته است و ظلم اصلی به کاراکتر اصلی این نمایش یعنی آغا محمدی بوده که از ابتدای زندگی درگیر اسارت و جنگ و ظلم بوده و نتیجه کینه توزی ها و عقده های آغا محمدخان نمایش الف.غین.میم است.
علیرضا خراسانی: به نظر من این نمایش مانند نمایشهای هاری و شازده اجباری، در بطن درام و روند نمایش تلاش در نقد قدرت دارد و فاسد کنندگی هیولای قدرت را بررسی می کند، گرچه از زمان حاضر نیز غافل نیست، سوالی که در هر بخش از این سه گانه مطرح بوده این است که تاریخ را فاتحان می نویسند پس قطعا دروغی بیش نیست، آیا ما می توانیم با بهره گیری از تخیل رنگ دیگری را از تاریخ ببینیم و آن را به امروز بسط دهیم؟
فضا چقدر برای رشد جوانها در دنیای تصویر و نمایش مهیا است؟
فاناز سلوکی: در حال حاضر کارگاه ها و ورکشاپهای خوبی برای آموزش دیدن وجود دارد ولی وارد شدن به فضای تجربی خیلی کار راحتی نیست، چون بیشتر آدم ها کست مشخص خودشان را دارند و مدام با همان آدمها کار می کنند، متاسفانه مثل قبل اساتید برای دیدن کارها و کشف کردن استعدادها به سالن های تئاتر نمی روند.
علیرضا موسوی: بله، خیلی پیش نمی آید که اساتید و بزرگان این شاخه به جوانها اعتماد کنند در صورتی که نسل بعد همین جوانهای پرشوق و با انرژی هستند.
مهدی شمس: در این زمانه کمتر کسانی پیدا می شود که به جوانها اعتماد کند و میدان بدهند و خرده فرمایشات ریز و درشت نداشته باشند! بهتر است اینگونه بگویم کمتر کسی مثل افشین زمانی پیدا می شود که هم در کار حرفه ای باشد و هم دلسوزانه و با عشق فقط و فقط برای تئاتر کار کند، نه تنها به جوانان میدان دهد بلکه با تمام وجود پای گروهش بایستد، آقای زمانی از آن دسته کارگردان هایی که همه چیز را فدای اسمها و چهره ها می کنند نیست، مخلص کلام اینکه فضا برای رشد جوانان خیلی محدود است.
موفق شدن در تئاتر بیشتر تکنیک و خلاقیت های فردی است یا دانش و سواد هنری و آکادمیک؟
علیرضا خراسانی: موفقیت در تئاتر ترکیبی از تکنیکهای حرفهای، خلاقیت فردی و دانش آکادمیک است. در حالی که تکنیک و خلاقیت شخصی برای ایجاد اجراهای جذاب ضروری است، داشتن سواد هنری آکادمیک نیز به عمق و درک بهتر از مفاهیم تئاتری کمک میکند. در نهایت تعادل بین این دو عامل می تواند منجر به موفقیت در تئاتر شود.
تینا یلان: قطعا این دو مورد بی ربط به هم نیستند چرا که سواد هنری و آکادمیک است که در درجه اول بازیگر را می سازد تا بازیگر بتواند از خلاقیت های فردی خود آگاه شود و بتواند به آن ها دسترسی پیدا کند و در راستای خلق کاراکتر و نقشی که به او سپرده شده است از آن استفاده کند، از نظر من موفقیت در تئاتر علاوه بر همه اینها تلاش مستمر می خواهد و مهمتر از آن روحیه خستگی ناپذیر و عشقی بی نهایت تا هیچ چیز نتواند بازیگر را از ادامه دادن راهش ناامید کند.
آیا زیاد شدن سالن های خصوصی به بهتر شدن وضعیت تئاتر کشور کمک کرده است؟
دانیال حسینی: قطعا خوب است به شرطی که فیلتر صرفا مالی نباشد و بیشتر فشار به این باشد که اجرا واقعا در حد تئاتر باشد و نه کمتر.
فاناز سلوکی: از این نظر که سالنها بیشتر شده و گروه های بیشتری می توانند اجرا بروند و تعداد تئاتر ها زیاد شده خوب است ولی این که خیلی روی کیفیت کارها نظارت نمی شود و متاسفانه به هر کاری مجوز اجرا می دهند بد است چون این باعث ضعف شده است، تئاتر دیدن بیشتر شبیه سرگرمی شده است و نه هنری برای تفکر کردن.
امیرحسین نعیمی: به عقیده شخصی بنده نود درصد سالنهای خصوصی نه تنها به بهتر شدن وضعیت تئاتر کمک نکرده اند بلکه تیشه به ریشه آن می زنند، با هدف درآمدزایی هر چه بیشتر و هر چه بیرحمانه تر، راه نخبه ها و مستعدان این حرفه را روز به روز سختتر و راه بی هنرهای بی استعداد (صرفا توانمند از لحاظ مالی) را هموارتر می کنند.
تئاتری ها چقدر در تماشای آثار همدیگر یا تبلیغ برای کار همکارانشان هوای همدیگر را دارند؟
سارا مهین ترابی: فکر می کنم به دو دسته تقسیم می شوند، کسانی که کار را می بیند و بر اساس تاثیرى که روی آنها می گذارد آن را تبلیغ می کنند و کسانی که همکار به حساب می آیند، اما این موضوع به مراتب بین هنرمندان کم شده و تئاتر به شکلی حامى خود را از دست داده است، امروزه هنرمندان تئاترى زیادى هستند که می توانید با اعتماد کارشان را ببینید و لذت ببرید.
المیرا حسنلو: در مورد این موضوع به طور کلی نمی توان قیاس کرد، بعضی از دوستان و همکاران با نهایت لطف و مهر حمایت خود را دریغ نمی کنند و همکارانی دیگر هم نه، البته که شرایط نامطلوب اقتصادی که منجر به کسب درآمد از فضای مجازی شده هم بی تاثیر نیست.
روشنا مثنوی: در نگاه من اکثر تئاتری هایی که دوست و آشنا باشند سعی می کنند تا جایی که توانشان برسد حمایت کنند، اما به خاطر مشغله و کارهایی که دارند شاید بیشتر وقت ها نرسند به تماشای کار همکارانشان بنشینند، خود من الان مدتهاست دوست دارم که اجراهای دوست و آشناهایم را ببینم اما زمان به من این اجازه را نمی دهد.
در این نمایش چقدر پیش آمده فضای نقش را با بداهه پر کنید و اگر تپق بزنید اولین عکس العمل شما چه خواهد بود؟
شیوا جگروند: در سبک کاری آقای زمانی، بازیگر بسیار دقیق و میلیمتری بازیگردانی می شود و با تکرار و تمرین فراوان بازی های فیکس شده بازیگر به تسلط کامل می رسد، اما قطعا در شرایط استثنا اگر تپقی هم زده شود یا قراردادی در لحظه تغییر کند تسلط بر فضا و متن به خاطر تمرین و تکرار فراوان آنقدر به وجود آمده که بشود تقریبا بدون اینکه مخاطب متوجه آن گردد تپق را رد کرده و ادامه داد.
روشنا مثنوی: من در همان روز اول که گفتند روباه آقا محمد هستم آنقدر به آن فکر و تجسمش کردم که دیگر بعد از چند روز باورم شد و از یک جایی به بعد به دیالوگ و راه رفتن فکر نکردم چون احساس کردم خود روباه هستم، قطعا نقص ها و ایراد هایی هم بوده اما این موضوع در زمان بداهه پردازی کمک کننده است.
با در نظر گرفتن اینکه شما نویسنده کار هستید، کارگردانی و بازیگری همزمان در یک اجرا، سخت نیست و آیا به بهتر شدن کار کمک می کند؟
افشین زمانی: من سالهاست که در آثار خودم بازی می کنم، این اتفاق از زمانی شروع شد که سن کمی داشتم و هیچ کارگردانی اعتمادی برای دادن نقش نداشت، پس کارگردانی آموختم تا بتوانم نمایشهای خودم را بسازم، چند نمایشنامه خارجی کار کردم و بعد خواستم نمایشنامه های خودم را بنویسم به همین دلیل نویسندگی آموختم و وقتی پیشنهادها برای بازی چنگی به دل نزد تصمیم گرفتم نقش هایی که دوست دارم را در تئاترهای خودم بازی کنم، شاید در اوایل این تجربه سختی زیادی را تحمل کردم ولی به مرور این توانایی را پیدا کردم که برای هر کدام از این موارد زمانی را اختصاص دهم، به نظر من اگر کارگردان بازیگر خوبی باشد بهترین گزینه برای بازی در نمایش های خود است، البته مجددا عرض کنم که اگر بازیگر خوبی باشد، پایین آمدن سطح کیفی آثار تئاتر در این سالها باعث شده که دیگر در نمایش همکارها بازی نکنم.
تئاتر چه خصوصیاتی دارد که بازیگران آن اینچنین شیفته آن هستند؟
پارسا معانی: تئاتر بسیار شبیه زندگی است، آرتور میلر / واقعا فکر می کنم دلیل اصلی علاقه بازیگران به تئاتر همین شباهت آن به زندگی باشد، برای تولید یک تئاتر شما مدتی تمرین می کنید تا روی نقشتان کار کنید و بتوانید آن کاراکتر را خلق کنید و بعد آن شخصیت را باید هر شب مقابل تماشاگران به طور زنده بازی کنید و اینکه بتوانید آن حس و حال را با تمام اعضای بدنتان، فرم جذاب، ریتم درست و حجم صدا اندازه، به صورت لانگ شات و بدون امکان کات و… انتقال بدهید واقعا جذاب است.
امیرحسین نعیمی: به عقیده من انرژی حرف اول را می زند، انرژی میان افراد گروه و انرژی بین گروه اجرایی و مخاطب، زمانی که پا به روی صحنه می گذارید و با باز شدن یک نور روی شما و دیگر عناصر صحنه اعجاز تئاتر شکل می گیرد و زنده می شود، شما مخدری را تجربه می کنید که نه توصیف آن در کلمه می گنجد نه دیگر توانایی ترک آن را دارید.
فریبا صارمی: طرز بیان و بازی که بازیگر در تئاتر می تواند از خودش نشان بدهد قطعا در تصویر ممکن نیست و این زنده بودن و پیوسته بودن حس ها به نظر من خیلی جالب است.
وضعیت کلی تئاتر امروز ایران را چگونه می بینید؟
فریبا صارمی: وضعیت موجود به نظر من وضعیت خوبی نیست، چرا که ظاهرا سلیقه مخاطب شده نمایشی که چهره در آن کار بازی کند و اگر در کاری چهره نباشد حتی اگر خیلی هم خوب باشد آن مخاطب در خور خودش را ندارد.
تینا تابان: متاسفانه تئاتر امروز حال خوبی ندارد، سلیقه مخاطب طلب نمایش کمدی /کمدی موزیکال است، البته نسبت به شرایط شاید منطقی هم باشد که کارهای درام برای مخاطب کشش ندارد.
المیرا حسنلو: فضای تئاتر در روزگار امروز پر از ابهام است، اشتیاق نسل جدید به کار کردن و آموختن در تقابل با نگاه کاسب کارانه بعضا چهره های شناخته شده به آن دامن زده است، هنرجویان با استعداد و حتی برخی بازیگران با تجربه اما بی نام در چنین شرایطی چشم انداز روشنی برای خود نمی یابند چرا که در چنین شرایطی جدای از اشتیاق و استعداد، تقبل هزینه های سرسام آور اجرا تحت قالب کارگاه های آموزشی را عامل اصلی پیشرفت خود می بینند، به همین دلیل در صورت تداوم فضای فعلی در سال های آتی شاهد افول محسوس کیفیت کارها چه در بازی و چه در محتوا خواهیم بود.
آیا به آینده تئاتر امروز خوشبین هستید؟
سارا مهین ترابی: صد در صد! فکر می کنم هر چه جلوتر می رویم تئاتر و هنر رنگ و بوى بهترى می گیرد و این وسط حضور کارگردان هاى خلاق و با سواد خالى از لطف نیست، هر کارى که به اجرا می رود مخاطب هاى خاص خودش را دارد و فکر می کنم به همان اندازه که در گذشته خیلى اثرها ماندگار شدند امروز می توانیم در بیشتر آثار شاید این اتفاق باشیم.
شیوا جگروند: خیر! متاسفانه به آینده تئاتر امروز خوشبین نیستم چون نمایش هایی که در حال حاضر روی صحنه می روند دغدغه مند نیستند و از ده تا نمایش شاید دو تا از آنها از کیفیت برخوردار باشند و با توجه به اینکه دیدگاه و نگاه تجاری که به سمت تئاتر آمده باعث کاهش تئاترهایی شده که حرفی برای گفتن داشته باشند در زمانه خودشان و بیشتر به فکر تجارت هستند.
استقبال از این اجرا تا امروز چطور بوده است؟
علیرضا موسوی: عالی، من تا به امروز از مخاطب فقط نظر مثبت گرفته ام، اکثرا قبل از دیدن این اثر پیش بینی می کنند که یک اثر تاریخی خسته کننده باشد ولی بعد از دیدن کار متوجه می شوند که این اثر نگاه متفاوتی دارد.
پارسا معانی: خدا را شکر بد نبوده است، روز به روز بهتر می شود ولی حق این کار مخاطبان بیشتری است، بدون تعصب، یکی از بهترین تئاترهای امسال و پارسال است ولی به خاطر ساعت اجرا خیلی از مخاطبان عزیز نمی توانند خودشان را به سالن برسانند و این قضیه ناراحت کننده است.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: پرتو جغتائی