این روزها در تاریخ تئاتر خواهد ماند
- شناسه خبر: 17140
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: تئاتر «اتول سورون» به کارگردانی «شهروز دل افکار» در تماشاخانه ایرانشهر، سالن استاد سمندریان روی صحنه می رود، نمایشی با محوریت موضوع ورود اولین اتومبیل به ایران با درون مایه ای کمدی، بعد از تماشای اجرای «اتول سورون» گفتگویی داشته ایم با کارگردان و بازیگران این اجرا که با هم می خوانیم.
*اجرا در شرایط کرونا چگونه تجربه ای است؟
شهروز دل افکار: خیلی تجربه عجیبی است، شما باید خیلی مراقب باشید و رعایت کنید که برای شما و تماشاگر اتفاق بدی رخ ندهد، خیلی شرایط عجیب و پیچیده ای است که واقعا نمی دانم چگونه بگویم که چطور داریم در این شرایط روی صحنه می رویم، من فکر می کنم این روزها در تاریخ تئاتر در یاد همه آدم ها بماند.
*نقش چه ویژگی هایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟
حورا پاکیزه دل: اولا برای من باعث افتخار بود که آقای دل افکار به من این شانس و فرصت را دادند که کنار ایشان یاد بگیرم و تجربه کنم و در کنار سایر بچه های گروه که بچه های بسیار پر تلاش و پر انگیزه ای هستند قرار بگیرم، من نقش «لالی» را بازی می کنم که یکی از همسران شاه است و مشکل تکلم دارد پس به سختی و کمتر از دیگران صحبت می کند، این نقش خیلی از خود من دور بود چون من بسیار آدم پرحرفی هستم و حتی تصور این نقش برای من خیلی سخت بود، بسیار اضطراب داشتم و نزدیک شدن به آن برای من ترسناک بود، از بیرون نمی توانستم خودم را با این ویژگی تصور کنم ولی با تمرینات زیاد و مشاهده افرادی که این مشکل را دارند، با اتودها توانستم به نقش نزدیک شوم و خدا را شکر که تا الان خیلی با آن ارتباط خوبی برقرار شده است، کاراکتر لالی را خیلی دوست دارم.
محمد امین لطفی: انتخابی که آقای دل افکار از من خواسته بود را پذیرفتم و سعی کردم نقش را به درست ترین شکل نمایش بدهم، تلاش کردم و امیدوارم که درست بوده باشد.
*این زبان و لهجه پیش زمینه قبلی داشت یا برای این اجرا سراغ آن رفته اید؟
هیوا یزدی: من اصالتا یزدی هستم و فقط به خاطر علاقه ام به این لهجه و شهر اصفهان گویشی که داشتند را انتخاب کردم، در این دو سال که تمرین داشتیم از دوستان اصفهانی کمک گرفتم و سعی کردم لهجه آنها را تمرین کنم تا بتوانم به درستی آن را اجرا کنم.
سودا گودرزی: من اصالتا لر هستم و به زبان و لهجه لری آشنایی دارم ولی کاملا مسلط نبودم، در این مدت که تمرین می کردیم سعی کردم از اطرافیان و کسانی که لر بودند کمک بگیرم تا بتوانم این نقش را ایفا کنم، نمی دانم درست و باورپذیر بوده است یا خیر.
مبینا زارعی: من هم اصالتا جنوبی هسستم اما این اولین بار بود که با این گویش و لهجه صحبت می کردم، برای این اجرا تجربه یادگیری این زبان را داشتم و قبل از این پیش زمینه ای نداشته ام.
*با فاکتور گرفتن اوضاع کرونا و به طور کلی، در شرایط امروز تئاتر چقدر برای رشد و دیده شدن جوانها مهیا است؟
علی گوران: اگر کرونا را فاکتور بگیریم خیلی وضعیت بهتر شده است، سالن های خصوصی باز شده اند و تعداد سالن ها بیشتر شده است، مردم بیشتر بها می دهند و تئاتر بیشتر دیده می شود، فضای رسانه ای به شکلی است که شما می توانید راحت تر تبلیغ کنید و کارها بیشتر دیده شود، جوامع مختلف بیایند و به سمت تئاتر جذب شوند، اینکه یک نفر چقدر در تئاتر رشد و پیشرفت کند بستگی به خودش دارد، یک نفر سالها کار می کند ولی نه خودش تلاش می کند و نه دست به تغییری می زند که طبیعتا موقعیتی برای تغییر پیش نمی آید و این دیگر بستگی به تئاتر و دیده شدن ندارد، جوانهای ما مثل خود من که تازه کار هستیم هرچقدر کمر همت را سفت ببندیم و تلاش بیشتری کنیم شاید در مدت زمان کمی روی صحنه های مختلف برویم، نمایش های مختلف را کار کنیم و در نتیجه زودتر دیده شویم.
عرفان نقی نسب: تئاتر همیشه چنین وضعیتی داشته و خود ما جوانها باید سعی وتلاش کنیم که بتوانیم به آن درجه از موفقیت برسیم تا چراغ تئاتر را روشن نگه داریم، خیلی ها هستند که سعی و تلاش می کنند که جلوی تئاتر، سینما و دنیای بازیگری را بگیرند ولی ما جوانها همه سعی و تلاش خودمان را می کنیم که بتوانیم چراغ تئاتر را روشن نگه داریم و انشالله که در این مسیر موفق باشیم.
*آرمینا ضیانور: به نظر من کسی که تئاتر را در بین زیرمجموعه های بازیگری انتخاب می کند شاید خیلی به دنبال دیده شدن نیست چون در تئاتر دیده شدن آنقدر مطرح نیست، من خودم حدود شش سال می شود که کار می کنم اما در این سالها که به شکل حرفه ای فعالیت می کنم شاید تعداد آدمهایی که من را بشناسند به اندازه انگشت های دو دست باشد و قطعا وقتی کسی که شش سال فعالیت می کند را کلاه ده نفر می شناسند پس دنبال دیده شدن نیست، ولی برای رشد یک بازیگر تئاتر می تواند کسی که به بازیگری علاقه دارد را از صفر به صد برساند، چه در تربیت حس، چه در بیان، چه بدن و همه چیز و بهترین محیط برای رشد یک بازیگر تئاتر است.
*در قسمتی از اجرا به «فمنیست» و حق زن توجه می کنید، درست است؟
شهروز دل افکار: در قسمت هایی از متن برداشت هایی اینچنینی از متن آقای «باقر سروش» می شود و برای بیننده این اتفاق می افتد که فکر می کنم وجود دارد.
*اجرا چقدر حرف و اشاره های سیاسی دارد؟
شهروز دل افکار: این یک کار کمدی و طنز در مورد آمدن ماشین برای اولین بار به ایران است و حرف سیاسی ندارد.
*نقش های شما با وجود کوتاهی بار طنز بیشتری دارد، لزوم وجود کمدی را در هر کار چقدر می بینید؟
آناهیتا اشتر نخعی: وجود طنز در آثار هنری غیر قابل چشم پوشی است و می شود این امر را به خوبی و با بررسی آثار متوجه شد، در جدی ترین آثار هم می شود دید که بالاخره رگه هایی از طنز وجود دارد، حتی آثاری که تراژیک هستند هم در غالب کاراکتر یا موقعیت با طنز آمیخته شده اند، وجود طنز در آثار هم می تواند برای تاثیرگذاری بیشتر روی مخاطبین باشد چون قطعا انسان با طنز بازتر و صمیمی تر برخورد می کند و هم می تواند برای لمس بهتر تلخی های موجود در آثاری که تراژدی هستند باشد، چون به هر حال شیرینی و تلخی در کنار هم معنی پیدا می کنند و تا انسان یکی از آنها را تجربه نکند نمی تواند به عمق دیگری پی ببرد.
فاطمه ملکی: در این شرایط بدی که جامعه با وجود کرونا و غصه هایی که مردم دارند پیدا کرده است، تئاتر جایگاهی دارد که مردم از این غصه ها و کرونا دور باشند و به قول معروف یک ذره دلشان شاد باشد، ما چنین شرایطی را برای مردم مهیا کرده ایم و کل گروه تلاششان را کرده اند که چنین شرایطی برای مردم پیش بیاید که خدا را شکر تا الان خوب پیش رفته است.
*سختی ها و شیرینی های یک اجرا از نظر شما چه می تواند باشد؟
سحر عبدالملکی: سختی های اجرا زمان تمرینات آن است که آدم کلی تلاش می کند که به نقش برسد و وقتی نقش متولد می شود لذت بخش ترین لحظه است، به نظر من هر لحظه از یک اجرا از زمان تمرین تا شب آخر آن شیرین است.
مبینا زارعی: این حرفه از ابتدا تا انتها شیرین است، از تمرینات گرفته تا اجرا که موقع درو کردن آن عشق و جنونی است که برای کار گذاشته ایم، مخصوصا اینکه قرار است از تک تک لحظات لذت ببریم و مدت زمانی را روی صحنه زندگی کنیم که این خیلی شیرین است، در واقع این شیرین ترین لحظه تئاتر است، سختی کار را مرتبط می دانم با زنده بودن کار که باز این زنده بودن و این ارتباط برقرار کردن با تماشاچی و هماهنگی که باید روی صحنه داشته باشید یک چالش جذاب است و همین هم حتی باعث شیرین بودن تئاتر می شود، به نظر من تئاتر یک سری چالش های جزئی است و سختی ندارد.
سید حسین سپهری: در درجه اول کنار هم بودن و متحد بودن بچه ها که با سرحال بودن و پرانرژی بودن بتوانیم این گروه و نمایش و متن را بالا نگه داریم تا بشود یک اجرای موفق داشته باشیم، بعد از آن اگر بخواهیم به سختی های فردی اشاره کنیم اینکه باید بازیگر قبل از اجرا در غالب نقش و کاراکتر خودش فرو برود و آن را حس کند، با بیان و بدن قوی و با مرور کردن متن بتواند آن را لمس کند تا روی صحنه حرفی برای زدن داشته باشد.
*اهلی تئاتر چقدر هوای همدیگر را دارند؟ اینکه مثلا کار هم را تبلیغ کنند یا به تماشای آثار دیگر بروند؟
سودا گودرزی: با توجه به مدت زمانی که من وارد تئاتر شده ام و تا جایی که من دیده ام همه از هم خیلی حمایت می کنند، شاید این همبستگی یا داشتن هدف مشترک است که از هم حمایت می کنند و این مسیر را پیش می روند، من احساس می کنم تئاتری ها و هر کسی در هنر فعالیت می کند یک روحیه حمایت گری قوی دارد و خالصانه این کار را می کند.
محمد عبدالوند: به نظر من خیلی زیاد هوای همدیگر را دارند، خیلی پشت هم هستند ولی در این شرایط که کرونا وجود دارد ضرورت های اجرا برای مردم آنقدر دغدغه نیست پس برای تئاتری ها هم کمتر دغدغه است چون چیزهای مهمتری در زندگی وجود دارد که مردم و متعاقبا تئاتری ها به آن فکر کنند، به همین دلیل شاید در این شرایط کمتر پیگیر هم باشند ولی در کل هوای همدیگر را دارند.
هیوا یزدی: با توجه به شرایطی که این روزها در کشور وجود دارد و درگیر ویروس کرونا شده ایم محدودیت هایی در تماشای تئاتر ایجاد شده اما با این وجود پیشکسوتانی همچون گلاب آدینه و دیگر هنرمندان از ما حمایت کرده اند و موجب بیشتر دیده شدن کار شده اند، امید دارم این حمایت ها ادامه دار باشد و چرخ تئاتر همیشه بچرخد.
*با برگزاری تئاترها و باز شدن سالن های سینما در این شرایط موافق هستید؟
پیام حق نژاد: صد در صد موافق هستم چون خیلی از مکان ها باز هستند و به نظر من تئاتر ایمن تر از خیلی جاهای دیگر است، شما ممکن است به جایی بروید که ماسکتان را در بیاورید اما تماشاچی ها در سالن های تئاتر و سینما چون اکثرا فرهنگی هستند این کار را نمی کنند، اینکه فقط تئاتر ها و سینماها را می بندند به خیلی ها فشار می آورد، ما علاوه بر اینکه دوست داریم بازی کنیم دوست داریم کار ببینیم و وقتی تئاتر نمی بینیم خیلی احساس بدی نسبت به زندگی داریم، ما هم آدم هایی هستیم که در این جامعه و در این دنیای کرونایی زندگی می کنیم و حق داریم این زندگی را به بهترین نحوی که می توانیم انجام بدهیم.
کامیاب حاجی نوروزی: بله من هم موافق هستم که سالن های تئاتر و سینما برقرار باشند چرا که در این اوضاع اهالی تئاتر و سینما هم نیاز دارند که به زندگی خودشان ادامه بدهند، چه بسا اینکه اهالی تئاتر و سینما به خاطر اینکه برای مخاطب های خودشان اثر تولید می کنند باید به حیات خودشان ادامه دهند چون این هنرها می تواند با رعایت پروتکل های بهداشتی برای مردم تفریح باشند.
*حضور ستاره های سینما را در تئاتر چگونه می بینید؟
محمدحسین رحیمی: اینکه ستاره های سینما وارد تئاتر شوند مقوله خوبی است چون تئاتر زنده است و مثل سینما نیست که بخواهید چندین و چند برداشت داشته باشید، به نظر من تئاتر می تواند چالش خیلی خوبی برای یک بازیگر باشد تا توانایی های خودش را محک بزند، البته که همین تئاتر خیلی از ستاره های تاپ سینمای ایران را معرفی کرده است، ستاره هایی مثل نوید محمدزاده، بهرام افشاری، هوتن شکیبا و خیلی های دیگر.
*فکر می کنید تئاتر چقدر در سبد فرهنگی مردم قرار دارد؟
ارسلان شهباز بیگی: این سوال را می توان اینگونه مطرح کرد که درباره سبد فرهنگی چه ملت و مردمی داریم صحبت می کنیم، در کشورهایی مثل انگلستان، فرانسه و امریکا که امروز در سطح جهان فرهنگساز هستند آمار به ما نشان می دهد که سطح بالایی از جمعیت متوسط و فرهنگی زمان مشخصی از ماه را به دیدن تئاتر اختصاص می دهند و نتیجه آن هم امروز برای همه مشخص است، اما متاسفانه در کشور ما به دلایل مختلف که فکر می کنم مهمترین آن دید دولت و ارگان های حکومتی به این عنصر فرهنگ ساز است آمار به ما نشان می دهد که این میزان بسیار پایین است، چیزی که آخرین بار خوانده ام این بوده که کمتر از پنج درصد از مردم ما در طول سال تئاتر می بینند و فکر می کنم این یک فاجعه فرهنگی باشد که نتیجه آن را در بسترهای مختلف حقیقی و مجازی امروز نگاه می کنیم، با تمام این تفاسیر به این باور دارم که اگر اهالی تئاتر در کنار همدیگر جمع شوند و یک همیتی را برای خودشان قرار دهند روز به روز سهم کالای فرهنگی مهمی مثل تئاتر در بسته و سبد فرهنگی جامعه ما بیشتر خواهد شد.
محمد امین پهلوان: به نظر من خیلی کم و با توجه به اینکه این روزها بیشتر دغدغه مردم دغدغه گذراندن معیشت است و با توجه به اینکه مشکلات دائم بیشتر می شوند خیلی نمی شود از آنها توقع داشت که بیایند و تئاتر ببینند، به امید روزی که مردم با اشتیاق بیشتر و راحت تر تئاتر ببینند.
*این هنر چه چیزی دارد که بازیگران آن اینچنین شیفته آن هستند؟
فرید سهرابی: به عنوان عضو کوچکی که در این هنر فعالیت می کند می توانم این را بگویم که تئاتر یک عشق مطلق است، تئاتر یک علاقه مدام و مستمر است، شما دائم در تلاش و تکاپو هستید تا بتوانید بهترین خودتان را ارائه بدهید، تئاتر شما را به خودشناسی می رساند و در مرحله آخر روی صحنه به ما نئشگی می دهد، تئاتر برای شما این اتفاق را به ارمغان می آورد.
سحر عبدالملکی: تئاتر از نظر من یعنی زندگی، یعنی آرامش، یعنی فارغ شدن از این دنیای واقعی، اینکه یک نقش که خودتان نیستید را داخل صحنه و به صورت زنده و در لحظه جلوی مخاطب بازی کنید و کل مدت اجرا با آن نقش زندگی کنید، به نظر من خیلی حس عجیب و دل نشینی است و این حس ها هستند که باعث می شوند بازیگر شیفته تئاتر شود.
*استقبال مخاطب تا امروز چگونه بوده است؟
شهروز دل افکار: خدا را صد هزار مرتبه شکر که تماشاگر دارد می آید و ما واقعا کیف می کنیم.
عباسعلی اسکتی